ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 05.01.2021, 13:29

حمله ترامپ به ایران: دو تئوری و چهار دلیل


مهدی نوربخش
استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ

بحث احتمال حمله نظامی ترامپ به ایران این روزها در آمریکا و کشورهای غربی بسیار بالا گرفته است. دو تئوری در مورد این احتمال مطرح شده است. اول، گروهی اعتقاد دارند که امکان حمله ترامپ به ایران بسیار کم است و یا اصلا وجود ندارد و علامت‌هایی که این روزها آمریکا به ایران نشان می‌دهد، فقط به‌خاطر بازدارندگی ایران (Deterrence) از عمل تلافی‌جویانه در سالگرد ترور قاسم سلیمانی است.

این گروه بحث می‌کنند که ترامپ برای حمله به ایران نمی‌تواند به یک توجیه عمل پیش‌گیرانه (Prevention)، مثل ترور قاسم سلیمانی، دست بزند. در آن ترور، توجیه کاملا نادرست ترامپ این بود که قاسم سلیمانی در حال عملی کردن یک طرح برای کشتن سربازان آمریکایی در عراق بود. ترامپ هرگز نتوانست در این مورد اطلاعات قابل‌اعتنا و دقیقی ارائه دهد.

دوم: گروه دومی اعتقاد دارند که ترامپ به چهار دلیل دست به یک حمله نظامی به ایران خواهد زد و احتمال این حمله بسیار زیاد است:

۱. ترامپ شخصیت متزلزلی دارد و به لحاظ روانی با هر شکست و این‌بار با شکست انتخاباتی در امریکا اعمالش غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر شده‌اند. کسانی که در مورد ترامپ نوشته‌اند (بخصوص دختر برادر ترامپ، مری ترامپ)، در کتاب خود از این شخصیت پرده برمی‌دارند. بسیاری اعتقاد دارند که ترامپ از آنارشی و تصمیمات جنجالی لذت می‌برد. از اینکه با این حمله او می‌تواند مرکز توجه بسیاری و خصوصا پایگاه اجتماعی خود در آمریکا قرار گیرد، برای او بسیار خوشایند است. مانند همه خودکامگان، تصمیماتش چنان بر پایه اطلاعات دقیق استوار نیست و زمانی اطرافیان او می‌توانند بر روی او اثر گذارند. ترامپ در اعمال فشار حداکثری بر روی ایران شکست خورده است. اگرچه به اقتصاد ایران سخت صدمه زده؛ اما توقعش این بود که یا ایران به پای میز مذاکره می‌آید و یا اقتصاد کشور فروپاشی می‌شود. او مثل بسیاری از خودکامگان تاریخ فکر می‌کند جنگ و تنش نظامی با نیرویی که آمریکا دارد، می‌تواند به‌زودی به پایان برسد. او هم مثل بسیاری مستبدین توهم قدرت دارد.

۲. اسراییل و عربستان سعودی دائما ترامپ را تشویق کرده‌اند که راه‌حل با ایران مذاکره نیست و پایان اختلاف با ایران یک راه‌حل نظامی دارد. بعد از شکست در شورای امنیت سازمان ملل و انتخابات و خصوصا شکست به جو بایدن، تحت همین القائات ترامپ تصمیم گرفته بود که به ایران حمله کند؛ اما با مخالفت گروهی در حلقه نزدیک خود در سیاست خارجی و نظامی کشور روبه‌رو شد. اسراییلی‌ها خصوصا مدل بمباران پایگاهای نظامی ایران در سوریه را بارها بعنوان یک مدل موفق به ترامپ گوشزد کرده‌اند. آنها همچنین گفته‌اند که ایران نمی‌خواهد در قبال ترورها دست به عملی تلافی‌جویانه بزند؛ به خاطر اینکه می‌داند هزینه آن بسیار بالاست. لذا پشت سر حمله به ایران دو کشور منطقه‌ای و خصوصا اسراییل ایستاده‌اند.

۳. اونجلیکال‌های مسیحی در آمریکا که یک مذهب تبعیض‌گرایانه و زمانی همراه با خشونت داشته‌اند، حامی و مشوق ترامپ برای یک حمله نظامی به ایران هستند. آنها این حمله را در راستای قول‌های آخرالزمانی انجیل می‌دانند و سخت اعتقاد دارند که بعنوان گروه‌های حامی ترامپ، او باید به این کار دست بزند. اگر ترامپ دست به چنین حمله‌ای بزند، به او کمک می‌کند که اگر در آینده خواست در صحنه سیاست آمریکا بماند، از حمایت این گروه برخوردار بماند. ترامپ از ابتدا بیشترین کوشش خودرا کرده که به این گروه نزدیک بماند. بخشی از رای ۷۴میلیونی به ترامپ از همین گروه دینی و اجتماعی در آمریکا سرچشمه گرفته است.

۴. حمله نظامی ترامپ به ایران، شرایط مصالحه بین دولت بایدن و ایران را برای یک مذاکره برد-برد دشوار می‌سازد. بعد از اینکه ترامپ در سال۲۰۱۷ بر مسند ریاست‌جمهوری آمریکا نشست، یکی از تلاش‌هایی که تا روز آخر دنبال کرد و هنوز هم می‌کند، بی‌اعتبار کردن تلاش‌های دولت اوباما در سیاست‌های داخلی و خارجی و اکنون مشکل کردن کار برای دولت بایدن است. در ایران متاسفانه آمریکا برای زمامداران سیاسی کشور ما یک آمریکاست و فرق آنچنانی بین دمکرات‌ها و جمهوریخواهان در صحنه سیاست آمریکا قائل نیستند. محافظه‌کاران افراطی در داخل ایران کرارا کوشش کرده‌اند که این فرق را در دولت‌های مختلف آمریکا به مردم کشور مخدوش معرفی کنند. چند هفته پیش و بعد از پیروزی بایدن، ۱۵۰نماینده کنگره آمریکا از دولت بایدن خواسته بودند که هرچه زودتر شرایط برگشت آمریکا را به برجام و مذاکره با ایران آماده کند. هنوز بیش از نیمی از مردم آمریکا حامی برجام هستند. محافظه‌کاران افراطی در ایران اجازه نداده‌اند که این “آمریکای دیگر” برای مردم کشور ما شناخته شود.

اما آنچه به لحاظ نظامی در سطح منطقه در حال شکل‌گیری است؛ بدین قرار است. کشتی دریایی هواپیمابر جنگی آمریکا نیمیتز، USS NIMITZ که اعلام شده بود از منطقه خارج شده، در روز سوم ژانویه از طرف جایگزین موقت وزارت دفاع آمریکا، کریس میلر اعلامیه‌ای صادر شد که این کشتی در نزدیکی خلیج‌فارس لنگر می‌اندازد و از این منطقه خارج نمی‌شود. در اکتبر سال گذشته، دولت ترامپ ۲۰۰۰سرباز آمریکائی و تعدادی هواپیمای بمب‌افکن به عربستان سعودی اعزام کرد تا در صورت جنگ با ایران از آنها استفاده شود.

آمریکا همچنین در چند هفته گذشته یک زیردریایی توماهاوک خود را با گذشت از تنگه هرمز به آب‌های منطقه خلیج‌فارس وارد کرده است. باز در طول چند هفته گذشته، دولت ترامپ چند بار بمب‌افکن‌های B-52 خود را در آسمان خلیج‌فارس به پرواز درآورده است. یک‌بار این جنگنده‌ها که بمب اتم هم می‌توانند حمل کنند، از یک پایگاه در ایالت لوییزیانا و بار دیگر از داکوتای شمالی به خلیج‌فارس اعزام شده‌اند. آمریکا در حال حاضر به‌جز کشتی‌های جنگی کوچک دیگر، یک کشتی جنگی USS Georgia حامل بمب اتم در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس دارد. اسراییل یک زیردریایی خود را که از نوع دالفین است، از طریق کانال سوئز به دریای سرخ اعزام کرده است. این دومین‌بار بعد از سال۲۰۰۹ میلادی است که اسراییلی‌ها زیردریایی خود را از طریق کانال سوئز وارد آب‌های دریای سرخ کرده‌اند. در خبرها همچنین آمده بود که ملوانان مصری هم در درون این زیردریایی با اسراییلی‌ها همکاری می‌کنند. دو خبر دیگر در این رابطه خبرهای خوبی نیست که باید به آن اشاره شود. اول ترامپ وزیر دفاع خود که مخالف حمله به ایران بود را در ماه نوامبر از کار خود برکنار کرده و دوم، ترامپ تابه‌حال اجازه نداده که نیروهای امنیتی خصوصا در ارتش آمریکا اطلاعاتشان را با بایدن در میان گذارند. بایدن برخلاف رسم معمول نمی‌داند وزارت دفاع آمریکا اکنون در حال طراحی چه برنامه‌ای است.

اما آنچه در این شرایط باید کرد، این است که خصوصا کسانی که دست در برنامه‌ریزی‌ سیاست‌های امنیتی این نظام دارند، می‌بایست از شعارهای نابجا کاملا دوری کنند و خصوصا جلوی عملیاتی گرفته شود که دولت غیرقابل ‌پیش‌بینی ترامپ را تحریک کند تا به ایران حمله کند. وضعیت خوبی برای کشور ما نیست و باید نهایت خودداری سیاسی برای حفظ منافع ملی و امنیتی کشور نشان داده شود. باید به‌دقت جنگ، گسترش و هزینه آن را تصور کرد و کشور را با یک بحران بسیار بزرگ روبه‌رو نکرد. وضع بسیار خطیری است و باید آن را با صبر و خارج از احساس‌زدگی هدایت کرد.