عباس عبدی
انتشار فایل صوتی تماس میان خلبان هواپیمای آسمان با برج فرودگاه یک نکته را برجسته کرد. اینکه مدیریت مربوط بیش از اینکه با صفت دروغگویی شناخته شود، با صفت حماقت باید توصیف گردد.
در اولین یادداشتی که دراینباره نوشتم، متذکر شدم که:
“نكتهای كه از ابتدا برايم قطعی مینمود اين است كه دروغگویی در اين مورد عملی احمقانه است. شايد دروغگویی درباره زندانيان عجیب نباشد، چون تجربه چنین دروغهایی را علیه خودم داشتهام؛ زیرا كسی آنجا نيست كه حقيقت را برملا كند، خدا هم كه آنجا هست، ظاهرا در اين دنيا اقدامی نميكند، همه را گذاشته برای آن دنیا، ولی اين مورد قابلکتمان نبود، و دير يا زود مساله روشن میشد. بنابراين، احتمال میدادم كه مسئولين حقيقت را میگويند، نه به اين دليل كه دروغگو نيستند؛ بلكه به اين دليل كه گمان ميكردم شعور دارند كه در اين مورد دروغ نگويند”.
اکنون و با این نوار معلوم شد که حماقت حد یقفی نداشته است. چگونه یک نفر فکر میکرده که با وجود این گفتوگوی ضبط شده و اطلاع این همه اشخاص، امکان علنی شدن این اتفاق وجود ندارد؟
از این هم بگذریم. حالا که این مدرک را صادقانه!! به اوکراینیها دادهاید؛ چرا فکر نکردید، آنها خواهند پرسید که بخش غیرنظامی هواپیمایی شما هم از ابتدا میدانسته که حقیقت چیست. پس چرا سه روز پنهانکاری کردهاید؟
حالا آقای روحانی باید پاسخ دهد که آیا وزیر راه و رییس هواپیمایی او میدانستهاند و به او نگفتهاند یا آنان اطلاع داده بودند؟