سردار حاجی زاده فرماندۀ هوا- فضای سپاه پاسداران گفته است: “ما تنها در مورد کشور ایران مسئول نیستیم.”
در واقع کل سیاست خارجی جمهوری اسلامی در گرو تفسیر همین یک جمله است! پرسش این است که این جمله دقیقاً ناظر به چه نوع نگاهی به روابط بینالملل و معطوف به چه جنسی از سیاست خارجی است؟ آیا منظور سردار این است که ایران هم مانند هر کشور دیگری در جهان، یک سلسله منافع برون مرزی از جمله در جهان اسلام دارد که باید در چارچوب قواعد و قوانین بینالمللی آنها را دنبال کند؟ یا اینکه منظور او این است که اصولاً مرزهای عقیدتی و ایدئولوژیک و فراملی، مهمتر از مرزهای ملی است؟
در واقع همین ابهام به ظاهر ساده، سبب برداشتهای بسیار متفاوت داخلی و بینالمللی نسبت به ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی و اهداف موردنظر آن شده است.
دستگاه دیپلماسی ایران شب و روز در تلاش است تا به جهانیان بقبولاند که ایران نیز کشوری مانند همۀ کشورهای دیگر است و هدفی جز تعقیب “منافع ملی” خود در سطح منطقه و جهان ندارد. در مقابل، دولت آمریکا اصرار دارد که ایران به جای مرزهای ملی، نوعی مرزهای عقیدتی برای خود ترسیم کرده که حضور و دخالتاش در منطقه و دیگر نقاط جهان در قالب پیگیری “منافع ملی” قابل تفسیر نیست. از همین رو، دولت ترامپ، ایران را کشوری “غیرعادی” میداند که باید رفتارش را تا حدِ “عادی” شدن تغییر دهد.
البته محافلی در ایران یافت میشوند که اصولاً اسلام را فاقد مرز میدانند و هدف از تشکیل جمهوری اسلامی در ایران را هم، نه موضوعی مربوط به ایرانیان بلکه حرکتی در جهت تشکیل “امت واحدۀ اسلامی” فارغ از مرزهای واحدهای ملی تلقی میکنند.
این در حالی است که به نظرم کلیت نظام سیاسی در این مورد سیاستِ ابهام بین امر ملی و فراملی را برگزیده و بر اساس الزامات هر دو رویکرد توأمان سخن میگوید.
حال به جهت شفاف شدن موضوع میتوان از سردار حاجی زاده پرسید که او به عنوان فرماندۀ یکی از نیروهای اصلی سپاه، چه تفسیر مشخصی از جملۀ خود دارد؟ آیا به واحدی ملی به عنوان ایران و تعقیب منافع آن در سطح جهان قائل است و یا اینکه اصولاً اهمیت واحد ملی و مرزها و منافع آن را ذیل یک سلسله مرزهای عقیدتی و فراملی تعریف میکند؟