امتداد - داوود حشمتی
ایران همانطور که پیشتر گفته بود با آمریکا مذاکره نمیکند. اما ظاهرا در حال معامله هستیم. اگر برایتان جای سئوال است که آیا میتوان بدون مذاکره معامله انجام داد، باید گفت: بله. سئوال این است که آیا ترامپ به چنین معاملهای تن میدهد و به آن پایبند خواهد ماند؟
رییس دفتر رییس جمهور روز یکشنبه خبر داد که قرار است عراقچی روز دوشنبه (۱۱ شهریور) به همراه هیاتی عازم پاریس شود. او تشریح کرد که روسای جمهور ایران و فرانسه «۵ ساعت مذاکره تلفنی» انجام دادند و بعد از ردوبدل شدن پیشنهادها ایران «بخش قابل توجهی از پیشنهادها را تغییر داد» و پیشنهاد ایران به مکرون ارائه شد. رئیس جمهور نیز بار دیگر با مکرون تلفنی مذاکره کرد و ظریف پیش از عزیمت به روسیه گفت که اروپا تا پنج شنبه فرصت تصمیم گیری دارد.
روند تشریح شده توسط آقای واعظی نشان می دهد که ایران در حال مذاکره برای رسیدن به یک معامله است. معاملهای که غیراز شایعات و شنیدهها هیچ خبر موثقی در مورد آن نمیدانیم.
این درحالی است که ایران آماده میشود گام سوم (که گفته میشود گام مهمی در غنی سازی) است را بردارد. ایران با هوشمندی تغییراتش در فعالیت هستهای را گام به گام تعریف کرد که امکان معامله و مذاکره را در هر مقطع فراهم کند. حتی در صورت معامله نیز برای بازگشت این فرآیند نیز میتواند از همین گامها استفاده کند. به جای آنکه یکباره به تعهدات کامل برجامی بازگردد.
با این حال شرایط موجود و رفتارهای ترامپ (باوجود تلاش برای نشان دادن در باغ سبز فراوان به ایران) به ما میگوید که نمی توان با ترامپ مذاکره کرد. اما تاچه اندازه می توان به میانجیگری دیگران امید داشت؟ واقعیت این است که اگر هر پنج کشور عضو برجام (یعنی سه کشور اروپایی به علاوه چین و روسیه) متحد شوند، شاید بتوانند ۵۰ درصد تعهدات برجامی به ایران را اجرایی کنند.
نکته اینجاست که یکی از مهمترین اعتراضات ترامپ به اوباما و توافق برجام این بود که آمریکا آن را امضاء کرد، اما این اروپاییها بودند که از آن منتفع میشدند. جمله همیشگی او این بود که آمریکا هیچ منفعتی از برجام نبرد. به یاد داشته باشیم که ترامپ بعد از اولین سفر کاریاش در ریاست جمهوری به ریاض با افتخار از قرارداد ۱۰۰ میلیارد دلاری تسهیلات یاد می کرد و آن را دستاوردی برای آوردن سرمایه و کار به آمریکا میدانست.
با این وضعیت چگونه ممکن است ترامپ بار دیگر رضایت دهد که اروپاییها (و بدتر از آن چین و روسیه بهعنوان رقیبان آمریکا) از مزایای یک معامله با ایران بهرهمند شوند، درحالی که خود آمریکا از آن بیبهره باشند؟
در عالم واقعیت باید راهحلی برای این موضوع پیدا کرد. در غیر این صورت توافقی که انجام میشود حتی اگر بدترین شرایط را برای ایران داشته باشد، ترامپ باز هم به آن پایبند نخواهد بود. چراکه ایران مستقیما در حال مذاکره با آمریکا نیست و به جای آن ترجیح میدهد از واسطهای که اینبار نه سه کشور اروپایی، بلکه تنها ماکرون است، استفاده کند.
لذا با توجه به جمیع جهات میتوان گفت:
۱. برای آنکه این مذاکرات (یا معامله) از سوی تودههای مردم مورد حمایت قرار گیرد، جزئیات آن باید بیشتر در اختیار مردم قرار بگیرد.
۲. به شدت باید از ایجاد فضای خوشبینی پس از انجام هر نوع معاملهای جلوگیری کرد.
۳. باید به این سئوال پاسخ داد که با چه اطمینانی بدون مذاکره مستقیم با خود ترامپ، او به انجام این معامله متعهد خواهد بود و در اجرای آن خللی ایجاد نخواهد کرد؟
۴. ترامپ یک تاجر است و برای یک تاجر مهمتر از آنچه در روی میز میپردازد، چیزی که به دست میآورد مهم است. اگر به سخنان اخیر ترامپ و وزارت خارجه آمریکا دقت کنیم میبینیم آنها مکررا از «سرمایه گذاری» و«دادن وام» به ایران حرف میزنند. آنها مشخصا خواهان ورود به بازارهای ایران هستند. اگر به روزهای پسابرجامی رجوع کنیم میبینیم که پاسخ ایران به درخواستهای ترامپ قطعا بدتر از پاسخی است که «مک دونالد» و «شورلت» برای حضور در ایران دریافت کردند. بنابراین ضمن ابراز امیدواری به نتیجه بخش بودن این مذاکرات باید نسبت به خروجی آن با دقت نظر بیشتری حرف زد و عمل کرد.