حمید آصفی، فعال ملی-مذهبی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
در چهارماه اخیر وضعیت بازار ارز برخلاف روال معمول سالها و ماهها و هفتههای اخیر بوده است. رشد قیمت ارز از سال۱۳۹۱ نشان میدهد که قیمت دلار واکنش شدیدی به سیاستخارجی دارد؛ اما چرا از اردیبهشت امسال، بازار برخلاف روال معمول، جهشهای بزرگی از خود نشان نداده است؟
دولت و بانک مرکزی، جهت کنترل بازار و جلوگیری از وقوع یک بحران امنیتی، با هماهنگی هسته مرکزی قدرت، بانک مرکزی را کارگزار خرید و فروش ارز و معاملات آن، با کمک صرافیهای امین خود قرار داده، و مبارزهای جدی را نیز با فروشندگان خیابانی ارز انجام داده است.
اولین و دمدستترین عامل عدم جهش ارز، برخورد تند با شبکه اخلال در نظام ارزی و پولی و معاملات غیرقانونی و غیرمجاز و قاچاق عمده و کلان ارز و سکه بوده است. در این مدت دولت تلاش بسیار کرد که جلوی فعالیت سایتهایی که قیمت دلار را اعلام میکنند، بگیرد.
در چند ماه پیش، علت بحران ارزی، ایجاد یک بازار مافیایی وابسته به جناح رانتی قدرت بود که با فروش ارز، باعث رواج دلالی و سفته بازی میشدند. این شبکه، که عموما متشکل از بانکها و موسسات مالی خصوصی بودند، با تقسیم کار در بین خود، عدهای بعنوان خریدار، و عدهای بعنوان فروشنده دلار روی کاغذ، سر یک قیمت برای روز بعد، معامله میکردند و روز بعد با مشخص شدن قیمت، مابه تفاوت ریالی را رد و بدل میکردند و به این صورت ترازنامه ورشکستگی خود را با سود کسبشده، جبران و به این روش، تا حدود زیادی، کسری تراز خود را رفع، و از زیر دیون سپردهگذاران خارج میشدند.
اکنون شاخصهای عمده اقتصاد کلان ایران در محدوده قرمز قرار دارند و ما باید شاهد بالا رفتن قیمت ارز باشیم؛ اما در این میان، ما با یک آرامش نسبی در بازار ارز مواجه هستیم.
پس این وضعیت معماگونه چه دلایلی دارد؟ در اقتصادی با رشد منفی (منهای ۶درصد)، و تورم بالا (بالای ۴۲درصد)، چرا فنرِ ارزی نمیجهد؟
حکومت ایران بخش بسیار بزرگی از در آمدهای ارزی حاصل از صادرات نفتی خود را به دلیل تحریم از دست داده و بعد ما در این چند ماه شاهد سقوط آزاد ارزش ملی پول ایران بودیم؛ اما حکومت فعلا توانسته سقوط پول ملی را تا حدودی متوقف کند و حتی نرخ برابری آن را در برابر دلار نسبت به چند ماه پیش بالا ببرد!
بسیاری از کشورها هستند که نرخ برابری پولشان را پایین میبرند تا به پیشبرد اقتصاد کشورشان کمک کنند. یکی از سیاست های اقتصادی کشور چین این بود که ارزش پول ملی خود را به گونهای مصنوعی پایین نگه دارد تا صادرات کشور را افزایش دهد و جلوی واردات را بگیرد.
استفاده از پول ضعیف برای افزایش توان رقابت کالاهای صادراتی و فتح بازارهای خارجی، یک روش رایج در بازرگانی بینالمللی است که مورد استفاده قرار میگیرد.
ایران اما، با دستکاری در بازار ارز، تلاش کرده که ارزش پول ملی را به صورت مصنوعی بالا نگهدارد و بانک مرکزی تا آنجا که توانسته است، با تکیه بر دلارهای نفتی، ارز به بازار تزریق کرده تا به گونهای مصنوعی جلوی افزایش قیمت آن را بگیرد، تا کالاهای وارداتی ارزان تمام شوند و جلوی اوجگیری تورم را بگیرد و برای مبارزه با تورم مجبور شده که به کالاهای وارداتی یارانه مفت و مجانی بدهد و کمر تولیدکنندگان داخلی را بشکند (بخوانید اقتصاد مقاومتی!).
اما تزریق ارز به بازار، بهزودی با تاثیر تحریمها پایان مییابد و دیگر دولت نمیتواند به اندازه کافی ارز به بازار تزریق کند و در نتیجه، فنر سختفشرده ارز رها شده و ثبات مصنوعی قیمت ارز پایان مییابد!