ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 10.06.2019, 16:26

مطهری در آزمون چپ و راست


شرق / امیرمحمد حسینی

«بدون شك انتخاب جنابعالي به عنوان رئيس‌جمهور [احمدی‌نژاد] در سال گذشته [۱۳۸۴] از الطاف خفيه الهي بود»، «پیشنهاد می‌کنم در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری [سیدمحمد خاتمی] کاندیدا نشوید»، «رئیس‌جمهور باید مصوبه رفع‌ حصر را از شورای‌ عالی امنیت ملی بگیرد»، «کارشکنی‌ها در داخل ایران از دلایل خروج ترامپ از برجام بود»، «مواضع سیاسی من به اصلاح‌طلب‌ها نزدیک‌تر است»؛ همه این اظهارنظرها متعلق به یک فرد است. در بازه زمانی دو دهه علی مطهری حالا نماینده تهران در سال آخر مجلس دهم است. سالی که او از جایگاه نایب‌رئیسی پایین آمده و همین هم باعث شده تا بیش از پیش از فراکسیون امید فاصله بگیرد. مطهری با لیست اصلاح‌طلبان راهی مجلس شده و سه سال گذشته را در جلسات فراکسیون شرکت کرده است اما هنوز هم نمی‌توان او را در طیف سیاسی خاصی محدود کرد؛ آن هم وقتی بار دیگر نقش‌آفرینی او را در دو دهه گذشته در عرصه سیاسی کشور بازخوانی کنیم. او خودش بارها گفته که هیچ‌کدام از دسته‌بندی‌ها را قبول ندارد.

منتقد هاشمی و اصلاحات

علی مطهری تا پیش از واردشدن به مجلس، اصولگرا قلمداد می‌شد و هیچ نشانی دال بر قرارنگرفتن در این طیف نداشت. آن هم وقتی با لیست متحد آنها راهی هشتمین دوره مجلس شده بود. پیش از این او منتقد جدی هاشمی‌رفسنجانی و بعد دولت اصلاحات به‌ویژه در عرصه فرهنگ بود. این انتقادها تا جایی پیش رفت که مطهری در نامه‌ای سرگشاده پیش از برگزاری هشتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به رئیس دولت اصلاحات پیشنهاد کرد که از کاندیداتوری انصراف دهد. او دلیل اصلی این پیشنهاد را عهده‌دارشدن یک غیرروحانی در این سمت عنوان کرد. البته دلایل دیگری هم برشمرد. مطهری نوشت: «نوعی شیفتگی به مغرب‌زمین و متفکران غربی در شما وجود دارد که ناشی از دوره‌ای است که در آن دیار گذرانده‌اید و مخل استقلال مکتبی است... دوره شما مانند سایر دوره‌ها نقاط مثبت و منفی داشته است که در جای خود باید بررسی شود. مثلا افزایش آزادی بیان و پیگیری مسئله قتل‌های زنجیره‌ای از نقاط قوت دوره مدیریت شما و کمبود عمران و آبادانی و انحطاط اخلاقی جامعه از نقاط ضعف آن بوده است. پیشنهاد می‌کنم در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری کاندیدا نشوید اگرچه در صورتی که کاندیدا شوید احتمالا رأی خواهید آورد و به هر حال رأی مردم محترم است».

اين رویه مطهری تا سال ۸۴ هم ادامه پیدا کرد. سالی که باز هم در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی از او خواست که در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت نکند. در آن مقطع او از محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد و دو سال بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری با لیست اصولگرایان وارد انتخابات شد. هرچند مطهری توضیح داده که قرارگرفتن در این لیست تعمدی نبود؛ شبیه قرارگرفتن او در لیست امید تهران در انتخابات مجلس دهم. همان‌طور که مطهری گفته تا این مقطع او منتقد هاشمی‌رفسنجانی و طیف اصلاح‌طلبان محسوب می‌شد: «آن‌موقع رئیس ستاد بزرگداشت شهید آیت‌الله مطهری آقای مصلحی بود. چند ماه قبل از انتخابات که تصمیم گرفتم کاندیدا شوم، موضوع را به او گفتم. آنها هم اسم ما را در فهرست گذاشتند. حالا فرض کنید من به آقای عسگراولادی می‌گفتم و در فهرست «پیروان امام و رهبری» می‌رفتم یا آن گروه سوم که اسمشان یادم نیست. به هرکدام می‌گفتم اسمم را می‌گذاشتند: بنابراین هیچ تعمدی نبود که از این راه وارد شوم؛ البته آن‌موقع مواضعم نزدیک به اصولگرایان بود و با تندروی‌های اصلاح‌طلبان مخالف بودم».

مجلس هشتم و جداشدن از اصولگرایان

ورود او به مجلس اما همان نقطه‌ای است که راه علی مطهری از اصولگرایان جدا شد. مطهری گفته «منتها بعد از ورود به مجلس هشتم، دیدم اینها یک ‌جور خاصی هستند. مثلا رئیس‌جمهور با صراحت می‌گفت فلان قانون را اجرا نمی‌کنم و آنها خیلی راحت از کنارش عبور می‌کردند... به صراحت این حرف‌ها را می‌زد اما آنها خیلی راحت می‌گفتند چون رهبری از دولت حمایت کرده ما هم حمایت می‌کنیم و مخالفت نمی‌کنیم». رفته‌رفته راه مطهری از اصولگرایان جدا شده و تبدیل به منتقد دولت نهم و دهم و رئیس آن دولت‌ها شد. در شرایطی که مواضع غالب اعضای مجلس با دولت کاملا همسو بود. مطهری معتقد است که چرخش نقدهایش منافاتی با هم ندارند: «اصلا ممکن است یک جنبه و یک بعد کسی را نقد کنیم اما جنبه‌های دیگرش را تعریف و تمجید کنیم. لذا هر کدام در جای خودش واقع شده و هیچ منافاتی با هم ندارد... در دولت‌های نهم و دهم به مدت هشت سال خیلی آیت‌الله هاشمی را تخریب کردند و یک‌جاهایی لازم بود که از ایشان دفاع کنیم. ایشان مظلوم واقع شده بود و ما از ایشان دفاع می‌کردیم».

مطهری حتی رئیس دولت نهم را به مجلس کشاند و به گفته خودش «وقتی داستان قتل ستار بهشتی پیش آمد، سؤال کردیم و وزیر را آوردیم صحن مجلس و این برای آنها عجیب بود که راجع به این چیزها که نباید اینجا حرف بزنیم و بحث نظام مطرح است». او همان کسی بود که نزدیک به ۱۰ سال قبل اتفاقات کوی دانشگاه را «یک نقشه و برنامه حساب‌شده و با حمایت دولت‌های خارجی» دانسته و گفته بود: «قهرمانان این حادثه بسیجیانی هستند که خیابان‌های تهران را از لوث وجود اراذل و اوباش پاک کردند و مردمی هستند که پس از شنیدن ندای رهبر خود خیابان‌های تهران و سایر شهرها را پر نمودند». ۱۰ سال بعد اما فاصله مطهری با اصولگرایان در مجلس هشتم آن‌قدر زیاد شد که از لیست آنها برای انتخابات دوره نهم مجلس حذف شود. مطهری دراین‌باره گفته «جالب است که در سازوکار «8+7» یعنی سازوکار اصولگرایان برای بستن لیست در انتخابات مجلس نهم من رأی آوردم. از ۱۲ نفر حاضر، هفت نفر رأی مثبت داده بودند و پنج نفر رأی منفی؛ یعنی من برای فهرست اصولگراها رأی آورده بودم، اما آقای حداد و آقای زاکانی محکم ایستاده بودند که اینها (خصوصا من) نباید باشند و علی‌رغم اینکه من رأی آورده بودم اسمم را حذف کردند». در این انتخابات مطهری به صورت مستقل شرکت کرد و باز هم توانست رأی مردم تهران را کسب کند.

از نقد تا حمایت از هاشمی

رویه مطهری نسبت به رئیس دولت دهم در مجلس نهم هم ادامه پیدا کرد. مطهری در سال ۹۲ از حامیان ریاست‌جمهوری آیت‌الله رفسنجانی بود. کسی كه سال‌ها او را نقد می‌کرد: «در سال ۹۲ احساس ما این بود که آقای هاشمی به خاطر تجربه و نگاه درست اقتصادی و سیاسی و مدیریتی که داشت، گزینه خوبی است که کشور را از آن وضعیت بیرون بیاورد. اگرچه نظر کلی من این است که روحانیون حتی‌المقدور پست‌های اجرائی را اشغال نکنند، مگر اضطرارا. این هم نگاه شخص شهید مطهری است که روحانیون پست‌های اجرائی را نگیرند و کار خودشان را انجام دهند. این نظر ما بوده و به هر حال اینها هیچ منافاتی با هم ندارد... شاید بعد از دوره ریاست‌جمهوری تا حدودی فراغت و تماس بیشتری با مردم و گروه‌های اجتماعی و سیاسی داشت و طبعا متوجه خیلی از مشکلات شدند. بنابراین در مواقع زیادی شاهد بودیم که از حقوق مردم دفاع کردند. در حوادث سال ۸۸ هم دیدید که ایشان یک‌طرفه به میدان نرفت و جانب حقوق مردم را هم داشت».

دو سال بعد یعنی ۹۴ مواضع سیاسی مطهری آن‌قدر به اصلاح‌طلبان نزدیک شده بود که در فهرست نامزدهای مجلس دهم قرار گیرد. هر چند مطهری معقتد است  این قرارگرفتن هم تعمدی نبوده است: «مجلس دهم هم که خود اصلاح‌طلبان اسم من را در فهرست گذاشتند. من هیچ درخواستی نکرده بودم. البته تشکر کردم و نمی‌گویم کار بدی کردند و در مجلس هم از فراکسیون امید خارج نشدم چون آن را خلاف اخلاق می‌دانستم. اما می‌خواهم بگویم  هیچ درخواستی از طرف من نبود. افراد دیگری بودند که با فشار و لابی اسم خود را وارد فهرست کردند. به‌هرحال، من با هیچ گروه خاصی نبودم، یک وقت اینها دوست داشتند اسم من را گذاشتند و یک وقت آنها دوست داشتند و اسم من را گذاشتند». شاید به نظر برسد  اصولگراها او را دفع و اصلاح‌طلبان جذب کردند اما او در این زمینه گفته که «کلا من در این دسته‌بندی نیستم».

بزنگاه‌های مجلس دهم و مواضع دوگانه

در مجلس دهم علی مطهری نماینده‌ای امیدی قلمداد شده که مواضع اصلاح‌طلبانه دارد. البته به جز مواردی که عمدتا در حوزه‌های فرهنگی بود و او نزدیک به اصولگرایان می‌شود. مطهری در پاسخ به س‍ؤال‌ها در این راستا ساده‌ترین پاسخ را انتخاب می‌کند و می‌گوید  در عرصه سیاست به اصلاح‌طلبان نزدیک است و در حوزه فرهنگی اصولگرایان از مواضع او خوشحال می‌شوند: «البته بعضا می‌گویند مواضع فرهنگی من به اصولگرا‌ها و مواضع سیاسی من به اصلاح‌طلب‌ها نزدیک‌تر است که این حرف تا حدی درست است. چون اصولگرا‌ها به احکام دینی بیشتر اهمیت می‌دهند و اصلاح‌طلب‌ها اهمیت بیشتری برای آزادی‌های سیاسی و اجتماعی قائل هستند». هر چند منتقدان اعتقاد دارند  نقدهای فرهنگی مطهری متوجه طبقه‌ای است که به او رأی داده است. نگاهی به مواضع مطهری در مجلس دهم که سال آخرش را سپری می‌کند، می‌تواند این فضا را شفاف کند.

مطهری در مجلس اصولگرای نهم از موافقان برجام بود و این اولین نقطه عطف بود. مطهری حتی وقتی آمریکا از برجام خارج شد،  از عواملی که در داخل کشور مانع اجرای توافق هسته‌ای شدند، انتقاد کرد: مطهری افزود: «از روز اول که برجام امضا شد، مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها شروع شد و اجازه ندادند  برجام اجرا شود. یک جریان نگاه می‌کند اگر برجام اجرا شود به نفع این دولت خواهد بود و کارشکنی می‌کند و حال اگر خودشان بودند حمایت می‌کردند. سرمایه‌گذاری‌هایی که باید می‌شد، نشد و کار به اینجا کشید که ترامپ از برجام خارج شد». نماینده مجلس دهم در بزنگاه لوایح مرتبط با FATF هم در صف حامیان آنها بود: «من معتقدم  اگر مذاکره با آمریکا و برجام به وسیله همین مخالفان انجام می‌شد، حتما از آن دفاع می‌کردند. یا همین لوایح مرتبط با FATF اگر در دوره خودشان بود حتما دفاع می‌کردند، ولی چون احساس می‌کنند خارج از دولت هستند، مخالفت می‌کنند». در جریان همین لوایح هم بود که مطهری به رویه جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام در فرایند قانون‌گذاری اعتراض کرد و هیئت عالی نظارت مجمع را شورای نگهبان دوم خطاب کرد.

از سوی دیگر، فعالیت و اظهارنظرهای مطهری درباره حصر در مجلس دهم شکل جدی‌تری به خود گرفت و او علیرضا آوایی، وزیر دادگستری، را هم برای پاسخ به س‍ؤالی در همین زمینه به مجلس کشاند. در مقابل اما وقتی پای موضوعات فرهنگی و اجتماعی به میان آمده است، مطهری مواضعی اتخاذ کرده که با پایگاه اجتماعی و رأی او هم‌خوانی ندارد. برای مثال، او در ماجرای انتشار ویدئوهای رقص در مدارس خواستار برکناری و برخورد با مدیران آن مدارس شد. از طرفی درباره حجاب هم همچنان انعطاف از خود نشان نداده است: «مسئله حجاب هم قابل قیاس با نماز و روزه نیست. بعضی‌ها می‌گویند مگر ما برای نماز و روزه اجبار گذاشتیم؟ برای حجاب هم نباید اجبار بگذاریم. نه، حجاب یک مسئله اجتماعی است و آثار اجتماعی دارد. نماز افراد امر آشکاری نیست، کسی نمی‌داند چه کسی می‌خواند و چه کسی نمی‌خواند و اثر مستقیم اجتماعی هم ندارد. ولی حجاب اثر مستقیم اجتماعی دارد». او حتی چند باری گفته است اگر این موضوع حجاب به رفراندوم گذاشته شود، اکثریت به آن حجاب رأی می‌دهند.

نایب‌رئیسی ناتمام

مطهری در سال آخر مجلس دهم نتوانست جایگاه نایب‌رئیسی خود را حفظ کند. او مسبب این موضوع را عدم ائتلاف فراکسیون امید با مستقلین و حتی به نظر او، کینه این دو فراکسیون نسبت به هم دانست. اما برخی معتقد هستند  بخش زیادی از پایگاه اجتماعی مطهری به دلیل مواضع اخیر او از دست رفته است. فاطمه سعیدی، سخنگوی فراکسیون امید، در توییتی نوشته بود  سال‌ گذشته هم محمدرضا عارف با علی لاریجانی رقابتی جدی برای ریاست مجلس داشت. با این حال، مطهری در آن سال باز هم به عنوان نایب‌رئیس انتخاب شد. اما از سوی دیگر، برخی امید‌ها هم ازدست‌رفتن جایگاه نایب‌رئیسی مطهری در انتخابات اخیر هیئت‌رئیسه را نشان از استراتژی غلط دانستند.  با این همه، این موضوع باعث شد  مطهری بار دیگر موضوع شرکتش در فراکسیون امید را فقط یک دین اخلاقی بداند: «فراکسیون داخل مجلس را نباید زیرمجموعه یک حزب در نظر گرفت و سرنوشت آن را به سرنوشت آن حزب گره زد با این استدلال که چون می‌خواهیم در انتخابات اسفند ۹۸ و انتخابات ۱۴۰۰ مستقل عمل کنیم و از ورود افراد فرصت‌طلب جلوگیری کنیم». با این همه، علی مطهری به‌تازگی باز هم موضعی نزدیک به اصلاح‌طلبان اتخاذ کرد. او بعد از برگزاری دو جلسه از دادگاه محمدرضا خاتمی، نماینده مجلس ششم، خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشت: «محاکمه آقای محمدرضا خاتمی به خاطر ادعای هشت میلیون رأی تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ فرصت مغتنمی است که یک بار برای همیشه پرونده حوادث سال ۸۸ که موجب تفرقه میان بخشی از ملت و کاهش سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی شده است رسیدگی و بسته شود. پیشنهاد می‌کنم در این دادگاه از آقایان موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد به عنوان مطلع دعوت شود تا حقیقت ماجرا روشن شود. کاری که باید در ماه‌های اول این حوادث انجام می‌شد یعنی محاکمه علنی متهمان این حوادث، خوب است لااقل در قالب حضور این متهمان در این دادگاه به عنوان مطلع، صورت پذیرد».

مطهری را نمی‌توان در طیف سیاسی دسته‌بندی کرد. مطهری کجای سیاست ایران می‌ایستد؟ این س‍ؤالی است که شاید خود او هم نتواند به‌راحتی به آن پاسخ دهد. او در آخرین اظهارنظر در همین زمینه خودش را این‌طور توضیح داده است: «من نه اصولگرای مصطلح هستم و نه اصلاح‌طلب مصطلح ولی از نظر لغوی و معنایی هر دو هستم». در این شرایط، مطهری حتی از احتمال نامزدشدن برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 هم سخن گفته است: «باید به شرایط آن روز نگاه کنیم و ببینیم چه افرادی در میان کاندیداها وجود دارند. افراد تندرو داریم یا افراد خوش‌فکری داریم که رأی ندارند، مثلا اگر احساس کنم ... من رأی داشته باشم ولی کسی دیگر رأی ندارد، حضور پیدا می‌کنم». اما باید دید  تا انتخابات پیش‌ِروی مجلس علی مطهری به کدام طیف نزدیک‌تر خواهد بود؟ از طرفی  او با پایگاه اجتماعی و رأی کدام طبقه از جامعه به سمت پاستور خیز برمی‌دارد؟ کسی که به زعم خودش، اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست و در عین حال هر دو است.