آتش جنگ در غزه فرو نشست. گویا اسرائیل و حماس عادت کردهاند که هر از گاهی آتشی بین خود برافروزند و سپس با میانجیگری مصر به آن پایان دهند. نتیجۀ این آتش افروزیهایِ دورهای، کشتار و ویرانی گسترده در نوار غزه و گسترش ترس و نگرانی در بین اسرائیلیهاست.
ظاهراً قرار نیست هیچکدام از دو طرف درسی از این ویرانیهای بیحاصل بیاموزند. هر آدم عاقلی در این میان میتواند بپرسد که اگر هر یک از دو طرف، جنگ را راهحلی برای پایان این کشمکش مزمن میداند پس چرا آن را تا نقطۀ نهایی ادامه نمیدهد؟ و اگر هم بر این باورند که این بحران، راهحل نظامی ندارد چرا از دستیابی به توافقی برای آتس بس محکم و پایدار بین خود عاجزند؟
پنداری، قرار نیست که رهبران دو طرف به این نوع پرسشها بیاندیشند. هر دو طرف همیشه طرف مقابل را به شروع درگیری متهم میکنند، هر دو طرف هر آنچه از از قدرت آتش و تخریب دارند علیه دیگری به کار میگیرند، هر دو طرف مخفیانه در پی راهی برای استقرار آتشبس میروند و نهایتاً نیز هر دو طرف اعلام پیروزی میکنند!
در سطح منطقه و جهان نیز هر فرد و نهاد و کشوری به فراخورِ منافع و علایق سیاسی و اعتقادی خود به حمایت عمدتاً لفظی از یک طرف برمیخیزد و طرف دیگر را متجاوز و خونریز و آدمکش نام میدهد. این شاید نوعی سرگرمی برای آنها باشد چرا که از معرکه دورند و خشونت جنگ را از نزدیک لمس نمیکنند.
در هر صورت، از نگاه من گرچه رهبران اسرائیل و حماس هر دو به مراتبی، مقصرِ تکرار این چرخۀ بی پایان خشونتاند، اما عامل اصلی تداوم کلی بحران، بدون شک اسرائیل است. اسرائیل در ماجرای بحران خاورمیانه طرف نظامی به شدت قویتر است و در عین حال، اصرارش بر تداوم اشغال کرانۀ باختری و محاصرۀ نوار غزه، جای کمترین توجیهی برای رفتار خود باقی نمیگذارد. من با استدلالهای اسرائیلیها برای ادامه سلطهشان بر کرانۀ باختری و محاصرۀ نوار غزه به بهانههای امنیتی کاملاً آشنایم، اما همۀ این استدلال ها صرفاً پوششی عامه پسند برای زیادهخواهی اشغالگرانۀ آنهاست و نزد عقل سلیم به پشیزی نمیارزد!
اسرائیل نمیتواند با زور و جنگ و بمباران و کشتار و اشغال و محاصره، امنیتی برای مردم خود تأمین کند. راه تأمین امنیت رفع اشغال است و بس! حماس نیز با طرح شعارهایی فراتر از قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که تنها پشتوانۀ حقوقی فلسطینیها برای رهایی از سلطۀ اسرائیل در صحنۀ بینالمللی هستند، نمیتواند خیری به ساکنان ستمدیدۀ نوار غزه برساند، همانطور که تاکنون نرسانده است. آنها سرزمینی را که قرار بود پس از عقبنشینی اسرائیل و تخریب شهرکهای یهودینشین در آن منطقه به هنگ کنک یا سنگاپور خاورمیانه تبدیل شود، عملاً موجبات سومالی شدناش را فراهم کردهاند و گمان نمیکنم این امر افتخاری در پی داشته باشد!