امتداد- محمد جعفری: چندی پیش، نمایندگان در جریان بررسی طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، مصوب کردند که کاندیداتوری افرادی که 3 دوره متوالی نماینده مجلس بودهاند، برای دوره چهارم ممنوع شود.
در همین رابطه، صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ضمن اشاره به این طرح مجلس در گفتگو با امتداد، اظهار داشت:
به اعتقاد من، ممنوعیت نمایندگی یک فرد در مجلس، بیش از 3 دوره متوالی، یک دستاندازی آشکار به اساس دموکراسی است.
اگر مردم بخواهند، فردی را حتی برای ۱۰ دوره متوالی به عنوان نماینده خود انتخاب کنند، مشروط بر این که انتخاب آن فرد در چارچوب و پروسه کاملا قانونی و بدون دخالت عامل سوم و پول کثیف و امثال آن بوده و مردم صرفا به واسطه باوری که به او دارند، نظر به انتخاب وی داده باشند، این حق مسلم شهروندان است.
این حق را هیچ دستگاه و نهادی، اعم از دولت، دستگاه قضایی و سایرین، نمیتواند به صرف قانونگذاری از مردم سلب کند. سوال من از نمایندگان محترم این است که چرا به جای رای موافق به قوانین اخیر انتخابات مجلس، آن را به سمت انتخابات آزاد سوق ندادند؟ یا اینکه چرا هیچ نمایندهای تلاش نمیکند که جلوی نظارت استصوابی فراقانونی شورای نگهبان بایستد تا دیگر شاهد رد صلاحیت فلهای افراد نباشیم؟
در نهایت اینکه من تصور میکنم، این قانون، صرفا تجاوز به حقوق قانونی و مسلم حق انتخاب مردم است و لاغیر!
آنچه میتواندر خصوص طرح استانی شدن انتخابات مجلس گفت هم این است که در حوزههای انتخابیه کوچک، بعضا نمایندگان سعی دارند تا پروژهها و طرحهایی را برای حوزه انتخابیه خود به انگیزه جمعآوری آرا در دوره بعد، اجرایی کنند.
اکثر پروژههایی که از سوی نمایندگان، روی دست دولت مانده، در راستای منافع ملی و استانی نبوده و بعضا شاهد این هستیم که به عنوان نمونه در یک نقطهای، بدون آنکه نیاز آن منطقه ایجاب کند، شاهد ساخت پروژه فرودگاه یا دانشگاه خالی از مسافر یا دانشجو هستیم. یا مثلا نمایندگانی برای پیشبرد اهداف محلی خود، سعی در چینش فرماندار یا بخشداران همسو هستند.
طرح انتخابات استانی مجلس، این کمک را به پروسه انتخابات و وظایف نمایندگی افراد میکند که ارتباطات آنها را مردم حوزههای کوچک و محلی را کمرنگ کرده و به رویکرد ملی و استانی بیانجامد.
یک از مشکلات بنیادین و اساسی انتخابات ما از منظر دموکراتیک، کمرنگی نقش احزاب در پروسه و روند انتخابات است. اگر احزاب قدرت گرفته و اجازه فعالیت جدیتر به آنها داده شود، مردم میتوانند با اعتماد به احزاب، شایستگانی را فارغ از هر نام و شهرتی، صرفا بر اساس باور به مشی حزبی آنها روانه کرسیهای مجلس کرده و در توسعه کشور نقش محوری را ایفا کند.
من معتقدم که حاکمیت برای ایجاد نشاط سیاسی در جامعه، هیچ چارهای ندارد، جز اینکه فضا را برای کنش جدی احزاب ملی و مستقل از حکومت فراهم کرده و نقش کنش حزبی را در جامعه پویا کند.