کلمه: یک راننده کامیون در یادداشتی که در اختیار کلمه گذاشته به شرح زندگی سخت رانندگان کامیون پرداخته است. او در این یادداشت خطاب به مسئولان و وزیر راه می نویسد: «اجازه دهید سندیکای مستقل رانندگان شکل گیرد تا سخنگوی خواستها و مطالبات سرکوب شدهی این قشر ناکام شود. راهی جز تشکیل تشکل صنفی برای شناخت چالشها و مشکلات این رنجدیدگان بی پشت و بی پناه وجود ندارد. ما فرزند همین آب و خاک هستیم، پروردهی همین مملکت هستیم، با تمام وجود به کشورمان عشق می ورزیم و در برابر هیچ بیگانه ای دچار «وادادگی» نمیشویم.»
متن این یادداشت که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
کار من رانندگی است. کاری سخت و طاقت فرسا. همگان شرایط دشوار و سختی باورنکردنی کار ما را باور دارند، با این حال قرار گرفتن در دمای بالای 50 درجه و سرمای زیر 15 درجه همزمان با رانندگی کردن خود حدیثی دگر است. ما این سختیها را به عشق شاد کردن دل خانوادهی رنجورخود، جلب رضایت صاحب کالا و خوشحالی بارفروش تحمل می کنیم. ما با دلی رنجور و تنی خسته و قامتی تکیده و جسمی فرسوده داریم که با آن به جنگ سختیها و چالشها می رویم تا بتوانیم چرخ اقتصاد این مملکت را به اتفاق تولیدکنندگان، صنعتگران، کشاورزان عزیز و زحمتکش و دیگر رنجبران به حرکت درآوریم.
“آری به اتفاق می توان جهان را گرفت”.
با وجود آن که ناوگان حمل و نقل عمومی ما بسیار فرسوده است ما رانندگان فرسوده ترهستیم، مسئولین بی احساسِ مسئولیت و بی کفایت هرازگاهی در صدد نوسازی ناوگان حمل و نقل بر می آیند اما در برابر تکیدگی و فرسودگی این قشر بی پناه هیچ گاه احساس مسوولیت نمی کنند.
آقای مسئول بی کفایت، آقای وزیر راه!
با خود اندیشیدهاید که چرا اکثریت قریب به تمام صنف رانندگان آلودهی دخانیات و مواد مخدر هستند؟ چرا آلودهی انواع بیماری جسمی و روانی میشوند؟ چرا از خانه و خانوادهی خود بریدهاند؟
پاسخ خیلی ساده است. کار سخت و طاقت فرسا در کنار بی پناهی و عدم حمایتهای قانونی از این قشر عامل بیشتر مشکلات هستند.
آقای وزیر راه، آقای وزیر کار،
اجازه دهید سندیکای مستقل رانندگان شکل گیرد تا سخنگوی خواستها و مطالبات سرکوب شدهی این قشر ناکام شود. راهی جز تشکیل تشکل صنفی برای شناخت چالشها و مشکلات این رنجدیدگان بی پشت و بی پناه وجود ندارد. ما فرزند همین آب و خاک هستیم، پروردهی همین مملکت هستیم، با تمام وجود به کشورمان عشق می ورزیم و در برابر هیچ بیگانه ای دچار «وادادگی» نمیشویم.
ما به افزایش بی منطق و لجام گسیخته قیمت لاستیک، لوازم یدکی و پایین بودن کرایه بار و فساد سیستماتیک در پایانه های حمل و نقل و اخاذی دلالان سخت اعتراض داریم. این خواستههای روشن و شفاف صنفی ماست.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم/جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
ما نه وابسته به بیگانگان هستیم، نه اجیربیگانه پرستان. ما ایرانی هستیم، جاذبه های بی نظیر این کشور بی نظیر سختی های آن را بر ما آسان میکند. برای فرار از پاسخگویی نه ما را تهدید کنید نه ارعاب ونه اجیر شده اجانب خطابمان کنید. طفره رفتن از پاسخگویی فقط دردها را افزون تر و عصیان را بیشتر میکند. ما نیازمند همنوایی و همدردی شما هستیم.
“از درد سخن گفتن و از درد شنیدن/با مردم بی درد ندانی چه دردی است”