طرح صلح دونالد ترامپ که از آن به عنوان «معاملۀ قرن» نام میبرد؛ جنبهای بسیار اسرارآمیز به خود گرفته است.
تا این لحظه، ظاهراً فقط تیم تدوین طرح و شخص ترامپ از محتوای آن خبر دارند. گویا حتی کلیات طرح نیز به اطلاع طرفهای درگیر در بحران خاورمیانه نرسیده است.
با این همه، دولت ترامپ در حال اجرای طرح است! ترامپ با انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به غرب بیتالمقدس و شناسایی این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل، به زعم خود، نخستین گام را در جهت عملی کردن «معاملۀ قرن» برداشت و اینک با قطع کمکهای آمریکا به «آنروا» در صدد برداشتن گام دوم یعنی پایان دادن به وضعیت کنونی آوارگان فلسطینی است.
در واقع، سرنوشت بیتالمقدس، آوارگان، شهرکهای یهودینشین در کرانۀ باختری و مرزهای نهایی کشور فلسطینی، چهار موضوع کلیدی مربوط به مناقشۀ خاورمیانهاند که طبق پیمان اسلو و اجماع بینالمللی باید از طریق گفتگوی مستقیم بین اسرائیل و دولت خودگردان فلسطینی حل و فصل شوند.
به نظر میرسد که دولت ترامپ به حل این معضلات از طریق گفتگوی بین اسرائیل و دولت خودگردان امید ندارد و از این رو با تکیه بر قدرت اقتصادی و دیپلماتیک خود، میخواهد خودش در این باره تصمیم نهایی را بگیرد.
انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، آشکارا تصمیمی به نفع اسرائیل بود؛ اما هنوز هم ماهیت واقعی این تصمیم روشن نیست. ترامپ از یک سو اصرار دارد که انتقال سفارت به معنای پیشداوری در بارۀ مرزهای شهر بیتالمقدس نیست و این موضوع باید در مذاکرات نهایی حل و فصل شود. در عین حال او تا کنون دوبار تکرار کرده است که با انتقال سفارت، موضوع بیتالمقدس را از روی میز مذاکره حذف کرده است! این گفتار تناقض آمیز سبب سردرگمی ناظران بحران خاورمیانه شده است.
اکنون نیز دولت ترامپ موضوع آوارگان را در دستور کار خود قرار داده است. به ادعای مقامهای آمریکا، آنروا سازمانی بی کفایت و ناکارآمد است که عملاً سبب استمرار مشکل آوارگان شده و این معضل را گسترده و پیچیده و لاینحل کرده است. از این رو، دولت ترامپ با قطع کمکهای مالی خود به آنروا در صدد است یا این سازمان را منحل کند و یا کارکرد آن را به کلی تغییر دهد. طبق برخی از گزارشهای مطبوعاتی، دولت ترامپ به واقع در پی کاهش تعداد فلسطینیان واجد شرایط آوارگی از بیش از ۵ میلیون به حدود ۵۰۰ هزار نفر است. به عبارت دیگر، ترامپ در حال تعیین سرنوشت آوارگان به سود اسرائیل است.
با این حساب، تاکنون تصمیمات آمریکا در دو موضوع بسیار مهم خاورمیانه، به هزینۀ فلسطینی ها و به نفع اسرائیل رقم خورده است. مسئلۀ اصلی اما در این میان این است که باقی ماجرا چگونه پیش خواهد رفت؟
ترامپ در سخنرانی اخیر خود در ویرجینیایغربی اعلام کرد که اسرائیل در ازای انتقال سفارت، باید بهای بیشتری بپردازد. او در این باره توضیحی نداد؛ اما همین اشاره نیز محافل راستگرای اسرائیلی را در مورد سرنوشت شهرکهای یهودینشین کرانۀ باختری سراسیمه کرد به طوری که آنها با مراجعه به دیوید فریدمن سفیر آمریکا در اسرائیل، خواستار توضیح او در بارۀ سخنان ترامپ شدند. فریدمن اما به اسرائیلیها دلداری داد که سخن ترامپ به هیچ امتیاز ویژهای اشاره ندارد و حرفی معمولی است.
فریدمن که از حامیان شهرکنشینان یهودی در کرانۀ باختری به شمار می رود؛ اخیراً گفته است که به نظر او، برای دستیابی به صلح، برچیدن شهرکها ضرورت ندارد! به گمانم نظر او را نمیتوان نظر رسمی دولت ترامپ تلقی کرد چرا که در صورت ابقای شهرکهای پراکنده در کرانۀ باختری، عملاً کشور فلسطینی مستقلی هم در میان نخواهد بود و این بدان معناست که دولت ترامپ در هر چهار موضوع کلیدی، به زیان فلسطینیها و به نفع اسرائیل تصمیم گرفته و یا خواهد گرفت!
اگر چنین باشد؛ قطعاً نه صلحی در کار خواهد بود و نه می توان طرح ترامپ را «معامله» دانست آن هم معاملۀ قرن! چرا که معامله چیزی جز بده - بستان نیست.
به نظر من، دولت ترامپ و حتی نتانیاهو نیز تا بدان پایه احمق یا دیوانه نیستند که بپندارند با طرحی کاملاً یکسویه و به زیان یک طرف و به نفع طرف دیگر، میتوان در خاورمیانه به صلح یا ثبات دست یافت! از همین روست که مقام های رسمی آمریکا اصرار دارند که معاملۀ قرن، سبب رضایت هیچکدام از طرفین نزاع نمیشود. آنچه تاکنون آمریکا انجام داده به اندازۀ کافی سبب نارضایتی طرف فلسطینی شده است؛ حال باید منتظر بود و دید که آنچه قرار است سبب نارضایتی اسرائیل شود؛ چیست و چگونه اعلام خواهد شد!