جامعه نو / شورای سردبیری
مجاهدین تا نزدیک قزوین آمده بودند و سردار اسعد هم به قم رسیده بود. نقل است که سعدالدوله پیش از همراهی شاه برای خزیدن به لانه روسها، پیامی برای شیخ فضلالله فرستاد: “ماداریم به سفارت روسیه میرویم و جان شما هم در خطر است. بیا”. ساعتی بعد نماینده سفارت روسیه به سراغ شیخ فضلالله رفت: “مجاهدین در راه تهران هستند و جان شما در خطر است. به سفارت بیایید.” فارغ از تبلیغات بیپایهای که حکومت ۴۰ سال است درباره شیخ اعدام.شده توسط مشروطهخواهان میکند شیخ فضلالله، مخالف سرسخت و دشمن خونی مشروطهخواهان زیر بیرق روسیه نرفت. اما ظاهراً شیخ اشتباه کرد که نرفت، چرا که براساس کشفیات جدید استبدادطلبان در روزهای قبل از سفر آقای ولایتی به روسیه، روسیه حتی در دوران تزارها ستمی به ایرانیان نکرده است و با رفتن به زیر بیرق آن، میتوان کلاه را بالاتر هم گذاشت.
برای آنها که گزارش آقای ولایتی از ملاقاتش با پوتین را ندیدهاند، نمیتوان حس و حال او را توصیف کرد. چنین به نظر میرسید که پوتین هر کاری داشته زمین گذاشته و نه تنها به جای یک ساعت، دوساعت با آقای ولایتی حرف زده ، بلکه پیش از آن دهها ساعت صرف بررسی نیازهای ایران کرده تا درباره همه آنها مشروح صحبت کند، به ولایتی قول مثبت بدهد واجازه ندهد فشارهای اقتصادی ایالات متحده چشم زخمی به حکومتی که ولایتی پیامبر آن است برساند.
برخی از اهل فن پیشبینی و تحلیل کرده بودند مغازله با پوتین و حسن تلقی از چین و به یکباره کشف کردن ظرفیتهای هند بخشی از تاکتیک حکومت ایران برای باوراندن ناتوانی تحریم همهجانبه ایران به مشاوران ترامپ است. حتی هنوز هم میتواند چنین باشد، اما نمایش ایران رویکرد تبلیغاتی فراسرزمینی چندانی ندارد وبه نظر میرسد بیشتر برای اطمینانبخشی به داخل و تشجیع دستگاه حکومت برای نگه داشتن سنگر در برابر “دشمن” است.
نمیتوان با اطمینان درباره ماهیت این موضع حرفی زد، ولی عجیب اینجاست که این ماجرا یا بازی، دقیقاً بر سیاست نگاه به شرق و قرار ندادن همه تخم مرغها در سبد اروپاییها، و تعریف نقش بازیگر درجهدو و پیاده نظام در سوریه انطباق دارد. در ماههای اخیر علائم زیادی از اینکه عجز در مقابل دندان گرگ به پناه بردن به لانه خرس منجر شده است دیدهایم. حکومت عاقبت این تصمیم استراتژیک را سنجیده است؟
ورود ایران به گرداب مرگبار تحریمهای اقتصادی شورای امنیت سازمان ملل را کسی از یاد نمیبرد که روسیه در آن چگونه چشم بر نتایج تصویب این تحریمها بر سرنوشت ایران بست و در حالی که میدید طرف مقابلش چگونه کماثرترین قطعنامههای ضد اسرائیل را وتو میکند، از حق وتوی خود به نفع ایران استفاده نکرد. بیهوده و زاید است درباره مسلک معاملهگر دولت روسیه بگوییم، که داستان سر هر بازاری است.
واضح است اگر مواجهه ما با ایالات متحده تا این حد حاد نبود، روابطمان با روسیه که در شرایطی عادی میتوانست مفید و متعادلکننده حضور جهانی ما باشد تا این حد و با این دستپاچگی غیرمعقول توسعه نمییافت. در نتیجه، حالا پرسش بزرگی در مقابل ما و هسته مرکزی حکومت قرار دارد: آن کدام نقطه ضعف است در ما ، که وادارمان میکند در مقابل فشار نادولت ایالات متحده به زیر بیرق حمایت پوتین، قمارباز و معامله گر بزرگ روس برویم؟ به زعم ما، این نقطه ضعف، ضعف ملات پیوند حکومت با بدنه موثر جامعه، و شدت پیوستگی ما با پدیده هایی است که همچون مواد مخدر، منافعی برای درگیر شدن در آنها وجود ندارد، ولی هزینه هنگفت را حتما دارند.