ایلنا گزارش میدهد؛ تنگه هرمز و امنیت انرژی
جمعه ۱۵ تير ۱۳۹۷
در صورت ادامه کارشکنی های آمریکا برای جلوگیری از فروش نفت، ایران نه تنها در تنگه هرمز بلکه با نفوذی که در یمن دارد میتواند در تنگه باب المندب دیگر تنگه مهم در خاورمیانه در اقدامی تلافی جویانه موانعی در مقابل فروش نفت هم پیمانان منطقه ای آمریکا ایجاد کند.
در روزهای اخیر رئیس جمهور ایران و برخی از سران نظامی به صورت ضمنی تهدید به بستن تنگه هرمز کرده اند که به نوعی واکنشی به احیای تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران و ممانعت از فروش نفت ایران در بازارهای جهانی است که قرار است از آبان امسال اجرایی شود.
البته تهدید به بستن تنگه هرمز در گذشته هم از سوی مقامات ایرانی در سال ۲۰۱۲ و دوران باراک اوباما در پی تحریم های اقتصادی و موشکی صورت گرفت که موجب افزایش قیمت نفت به ۱۰۰ دلار هم شد.
در سوی دیگر، در اینگونه شرایط مقامات امریکایی و غربی همچون باراک اوباما بستن تنگه هرمز را خط قرمز خود بیان کرده و ایران را از اجرای آن بر حذر میداشتند.
اما سوالی که مطرح است چرا تنگه هرمز برای کشورهای وارد کننده نفت مهم است و این تنگه چه نقشی در قیمت نفت دارد که موجب نگرانی مقامات و سرمایه گذاران غربی میشود.
شاید به جرات میتوان گفت که هیچ کالایی به اندازه نفت نقش راهبردی در اقتصاد کشورهای غربی که مرکزیت قدرت اقتصادی هستند نداشته است، از همین روی این کالا توانسته پیوند نیرومند با مسایل سیاسی و ژئوپلتیک برقرار کند.
اساسا کارشناسان حوزه ی نفت قیمت نفت را متاثر از دو گروه عوامل بنیادی و بازاری مانند رشد اقتصادی، ظرفیت تولید... و عوامل غیر بنیادی مانند ریسک های سیاسی و ژئوپلتیک میدانند که تحول در هر یک از دو گروه میتواند قیمت نفت را با نوسان روبه رو کند.
در این میان به دلیل آنکه نزدیک به دو سوم نفت جهان از طریق نفت کشها و سوپر تانکرها صورت میگیرد، راههای آبی به ویژه تنگهها از جایگاه راهبردی و مهم برخوردار هستند.
یکی از تنگه های مهم که معبر روزانه نزدیک به ۲۰ میلیون بشکه یعنی تقریبا ۲۰ درصد نفت مصرفی جهان است تنگه هرمز در جنوب ایران است.از تنگه های مهم دیگر میتوان به مالاکا و باب المندب اشاره کرد.
نقش راهبردی و کانونی تنگهها باعث شده تا کشورها نسبت به حاکمیت و استفاده از آن به عنوان اهرم فشار حساس شده و در مواقع لازم و ضروری از آن به عنوان کارت بازی استفاده کنند.
حتی در برخی مواقع شاهد ظهور گروه های تروریستی و دزدان دریایی برای باج گیری از کشورها بوده ایم. برای نمونه اَبَر نفتکش سایروس استاردر سپتامبر ۲۰۰۸ با ارزش تقریبی ۱۵۰میلیون دلار ربوده شد که محموله نفت خام آن نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشت.این کشتی در ژانویه ۲۰۰۹ پس از پرداخت باجی به ارزش ۳ میلیون دلار آزاد شد.
به نوعی مهم ترین مفهوم در این گونه شرایط « امنیت انرژی» است که رابطه تنگاتنگی با اقتصاد کشورهای وارد کننده دارد.
در مورد امنیت انرژی تعاریف گوناگونی با مولفه های مختلف از سوی نهادها، کارشناسان… ارائه شده است اما شاید پذیرفته شده ترین آن توسط مرکز پژوهش های انرژی آسیا-اقیانوسیه ارایه شده که عبارت از«توانایی یک اقتصاد برای تضمین قدرت تامین منابع انرژی به صورت پایدار و در طول زمان با سطح قیمتی که تاثیر نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی آن اقتصاد نگذارد».
بنابراین هرعاملی که بتواند امنیت انرژی کشورهای غربی را مختل کند در واقع توانسته اقتصاد این کشورها و البته اقتصاد جهان را متاثر کند و از همین روی رویکرد امنیتی به مسئله امنیت انرژی حاکم است. حتی میتوان بسیاری از تلاش های سیاسی و حتی اردوکشی های کشورهای بزرگ برای ایجاد ناآرامی در مناطقی مانند خاورمیانه را در قالب مفهوم امنیت انرژی توجیه کرد.
هرچند نفت جایگاه برتری در سبد انرژی کشورهای واردکننده دارد اما برای روشن شدن اهمیت انرژی به ویژه نفت میتوان به بازی روسیه با کارت گاز در برابر سایر کشورها به ویژه اروپاییها اشاره کرد.
برای نمونه کشور روسیه بارها توانسته از اهرم گاز جهت فشار و امتیاز گیری از کشورهای اروپایی استفاده کند که میتوان به اختلاف قیمتی پیش آمده با آلمان در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد.
کشورهای وارد کننده نیز در سال های اخیر برای کاهش وابستگی خود و خنثی کردن فشارهای سیاسی از راهکارهای مختلفی مانند تنوع بخشی به منابع و کشورهای خریدار کرده اند که در آخرین مورد آن میتوان به افتتاح خط لوله تاناپ آذربایجان اشاره کرد که د راستای کاهش وابستگی اروپا به منابع روسیه است.
بنابراین با توجه به مقوله امنیت انرژی میتوان به اهمیت تنگه هرمز در بازار نفت و ساحت اقتصادی پی برد. حتی برخی کارشناسان افزایش قیمت نفت تا ۱۰۰ دلار در صورت بروز اختلال در تنگه هرمز را نامحتمل نمیدانند.
البته ایران با توجه به نفوذ خود در کشور یمن میتواند در تنگه باب المندب دیگر تنگه مهم در خاورمیانه برای نفتکشها ایجاد مشکل کند.