ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 12.05.2018, 23:58

رضا خاتمی: اگر در مقابل ملت تسلیم نشوند در مقابل بیگانگان تسلیم می‌شوند


در این مراسم سیدمحمدرضا خاتمی با اشاره به اتفاقات اخیر در کشور خصوصا خروج آمریکا از برجام گفت: برجام دریچه‌ای برای پیشرفت کشور بود. مدل دیپلماسی نوینی که منجر به گفت‌وگو و تعامل و بهره‌وری شد.

نائب رئیس مجلس ششم تاکید کرد: از روز نخست برجام مخالفینی داشت از جمله جمهوری خواهان، اسرائیل، براندازان، تندروهای داخلی، عربستان و یکی دو کشور دیگر در خلیج فارس. دیپلمات‌های ایران توانستند آنچنان که باید و شاید از منافع ملی کشور دفاع و از شرایط استفاده کنند.

وی افزود: اما متاسفانه در حال حاضر در شرایط بحرانی و خطرناکی قرار گرفته‌ایم. آمریکایی‌ها فکر می‌کنند و شاید هم پر بیراه نباشد همانطور که پیش ازاین فشار اقتصادی ایران را پای مذاکره  آورد، حال اگر فشار را بیشتر کنند برای مسائل دیگر هم پای مذاکره می آیند. از سوی دیگر به نظر من اروپا به واقع مستقل نیست، ما روابط دولت‌ها و کمپانی‌ها را می‌دانیم و این‌طور نیست که دولت‌ها دستور دهند و آنها اجرا کنند. پای سود و زیاد در میان است و طبعا دچار مخاطرات و بحران‌هایی خواهیم شد.

محمد رضا خاتمی با بیان این پرسش که حال ایران با همین شرایط یا بدتر در برجام بماند و یا خارج شود چه باید کرد توضیح داد: اگر بماند من در این قسمت با توجه به رسالت اصلاح طلبان سخن می‌گویم مانند حالت پدری است که در برابر چشم خانواده‌اش از یک لات سیلی می‌خورد اما صبر می‌کند تا خانواده پایدار بماند. اما اگر خارج شود به نظر من سیاست ورزی عملی در کشور به پایان هم نرسد بسیار بسیار در تنگنا قرار خواهد گرفت. طبیعی است در شرایط جنگ چه سرد و چه گرم نه حکومت اجازه مخالفت خوانی می‌دهد ونه سیاست‌مدار وطن پرست به خود اجازه می دهد موجبات سقوط کشور را فراهم کنند.

این فعال سیاسی تاکید کرد: در این شرایط تنها یک راه برای نجات کشور داریم و آن آشتی با مردم است. این به معنی آشتی با اصلاح طلبان نیست. آشتی با مردم یعنی اینکه مطالبات مردم مد نظر باشد. در زمینه اقتصادی شاید کار چندانی نتوان کرد و باید ریاضت کشید اما در امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی می‌توان کارهای زیادی انجام داد. به محض آنکه می‌گوییم وفاق ملی، انسجام و اتحاد می‌گویند می‌خواهید سوء استفاده کنید. چه سوء استفاده‌ای؟ به طور مثال در بحث زندانیان و محصورین و محدودیت‌های آقای خاتمی اینها نماد آشتی با ملت هستند، نمادی که نشان می‌دهد حاکمیت دست از لجبازی برداشته و به سخت‌گیری‌ها پایان داده است و به مردم امید بدهد که در امور دیگر هم اصلاح خواهد شد و یا اینکه در بر همان پاشنه می‌چرخد.

نایب رئیس مجلس ششم افزود: تنها یک راه مقابله با این فشار طاقت فرسا وجود دارد و آن اتحاد واقعی با ملت است، یعنی همه با هم نه همه با من. اگر بخواهیم با ملت آشتی نکنیم حتما در برابر بیگانگان تسلیم خواهیم شد. در این شرایط اصلاح طلبان باید تلاشش کنند که این شرایط حاصل شود. حتما نباید همه چیز هم علنی و آشکار باشد، بلکه می‌تواند با گفت‌وگو، رایزنی و لابی هشدار داد و خطرات را گوش‌زد کرد و البته به نظر من می‌توان به صراحت هم گفت ما هیچ سهمی نمی‌خواهیم اما اگر نشد و به حرف گوش نکردند عملا سیاست‌ورزی عملی اصلاح طلبی به محاق خواهد رفت و البته عواقب خوبی در انتظار کشور نخواهد بود و قطعا مسول آن کسانی هستند که با سیاست های خارجی و داخلی و سیاست حذف و وقلع و قمع کشور را به اینجا رساندند.

دبیر کل سابق حزب مشارکت در ادامه تاکید کرد: اما حکومت چه باید بکند؟ همیشه گفته‌ایم که میزان رای و اراده ملت است اما نه اینکه هر چهارسال بیایند رای بدهند و بروند بلکه در تمام امور به رای ملت برگردیم تا همه چیز حل می شود. شاید انتخابات سیاسی پیش از همه مد نظر باشد اما امور دیگر هم همین‌گونه است. دست از این برداریم که هرچه خود می‌خواهیم یکجانبه و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌ها به مردم نسبت دهیم. اینجا گفت‌وگو معنی پیدا می‌کند وباید اجازه داد در مورد همه مسائل کشور چه امور داخلی و چه سیاست خارجی گفت‌وگو صورت گیرد. ما در منطقه چالش‌های مهمی داریم، کارشناسان دلسوز زیاد داریم، بگذاریم اینها باهم بحث کنند و نظر دهند و جمع آنها را مبنا قراردهیم. البته گفت‌وگو باید الزما در منظر عامه مردم باشد. راه دور نرویم، اجازه دهیم همین مجلس نیم بند در راس امور باشد. سیاست خارجی و داخلی را تببین کند، همه به او پاسخگو باشند از جمله دولت موازی نه اینکه چون مساله بازداشت محیط زیستی‌ها و دیگر بازداشت ها کسی پاسخگو نباشد.  اصلا به مجلس اعتماد نداریم، عوام هستند، معلوم نیست چقدر ظرفیت و قدرت تحلیل داشته باشند خب در مرحله نهایی به مجمع تشخیص مصلحت واگذار کنیم که همه منتخب رهبر هستند.

وی افزود: اگر بخواهیم واقعا می‌توانیم آمریکا را مطرود کنیم همانگونه که دولت اصلاحات کرد. اما نیازمند تعامل واقعی و رفتار برد برد با بقیه جهان بخصوص اروپا هستیم. آنها نگرانی‌هایی دارند ماهم داریم، باید به همه آنها پرداخت و با استفاده از تمام ظرفیت‌های خارجی و بخصوص ایرانیان خارج از کشور از تمام تجربیات موجود استفاده کرد. در داخل کشور بیش از همیشه نیاز به اعتماد و انسجام واقعی داریم.

محمدرضا خاتمی خاطر نشان کرد: اما اگر وضع به همین منوال ادامه یابد اصلاح طلبان چه باید کنند. ما قائل به تداوم نظام هستیم که باید اصلاح شود، می‌دانیم راه طولانی و خسته کننده است و می‌دانیم که امکان پیشرفت کشور یک شب نیست. به نظر شخصی من، ما فقط در یک رقابت انتخاباتی روز انتخابات وارد شدیم اما برای آینده برنامه کامل و مسنجمی نداشته‌ایم. باید بنشینیم و برای آینده برنامه ریزی کنیم. اصلاح‌طلبان آخرین امید مردم هستند یا بودند، پس باید  اصول‌گرایان نیز باید به این مساله فکر کنند که  ماندگاری خودشان نیز به عملکرد اصلاح طلبان بستگی دارد.

وی افزود: پرسشی که در حال حاضر از سوی مردم مطرح می‌شود این است که چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ یک استراتژی این است که وضع از این بدتر نشود. اما مردم  دیگر به این راضی نیستند و حتی گاها مطرح می‌کنند که شاید اگر آنها بودند وضع بهتر می‌شد و این همه کار شکنی صورت نمی‌گرفت. پس برای اینکه وضع بهتر شود برنامه چیست؟ یک تعداد نماینده مجلس و شورا انتخاب می‌کنیم اما در عمل اتفاق خاصی نمی‌افتد. البته ما به هدف اولیه رسیده‌ایم یعنی مجلسی داریم که در آن مرگ بر این و آن نباشد و خراب‌کاری نکند. اما این تجربه کافی است و باید قدمی به پیش برداشته شود.

خاتمی تاکید کرد: آیا این رویکرد درست است که چون یک عده تایید نمی‌شوند هرکسی را در لیست بگذاریم؟ آیا چهار وکیل شجاع بهتر از سی نفر که تعدادی شان  مشکل زا می‌شوند نیست؟ در همین مجلس ۱۰ الی ۱۲ نفر منشا اثر هستند و حتی نمی‌توانند منسجم تصمیم کمیسیونی بگیرند. درست است که ما باید متفق حرکت کنیم و موافق قهر با صندوق رای نیستم ولی این بحث‌های اساسی که در فاصله ی کمتر از 2 سال به انتخابات بوجود آمده را نیز باید درنظربگیرم تا استراتژی اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مشخص شود.

وی با طرح این دو سوال که “مشخصا چه می‌خواهیم بکنیم؟ و با چه کسانی پیش می‌خواهیم برویم؟ گفت: برای آنکه بدانیم چه می‌خواهیم بکنیم و برنامه‌مان چیست باید سریعا مجمع یا مجلسی فراهم شود با کارگروه‌های تخصصی که مورد وفاق همه باشند. بحث ها را شفاف انجام دهند تا خرد جمعلی اصلاح‌طلبان بداند به کدام سمت باید برود. پس ما نیازمند یک برنامه مشخص سیاسی، انتخاب افراد موثر و مومن به نظام واصلاحات هرچند قلیل و کم هستیم. قهر کردن با صندوق رای الزاما به معنی راه دادن به افراد بدون فاقد صلاحیت است.

خاتمی تاکید کرد: اما احزاب اصلاح طلب؛ ما چند حزب داریم که واقعا فعالیت می‌کند؟ مشکل حزب در ایران امنیتی و اقتصادی که دومی به تبع اولی است. اما متاسفانه هیچ حزبی نتوانسته از پیله‌ی روزمرگی خارج شود. حزب اتحاد مواضع سیاسی و گاه اجتماعی خوب دارد و رمز مقبولیت این حزب هم همین بوده است ولی اتحاد کافی نیست و ما نیازمند احزاب قوی دیگر نیز هستیم. درست است که اگر مردم سالاری واقعی باشد یک به یک مشکلات حل می‌شود اما خب باید برای رسیدن به آنجا سیاست ورزی با برنامه داشته باشیم. ظاهرا مشکلات مردم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و کمتر برایشان مشکلات سیاسی مهم است که البته اصل سیاست است چرا که اگر توسعه سیاسی و دموکراسی شکل بگیرد بالطبع بقیه مشکلات نیز حل می شود.

وی افزود: حزب باید برای محیط زیست، آب، اشتغال و بیکاری و ده‌ها مشکل ریز و درشت برنامه وحرف داشته باشد. تصمیم بر این بود حزب واقعا حزب شود، نه اینکه فقط دفتر سیاسی باشد. بلکه دفتر برنامه‌ریزی اداره کشور باشد. حزب باید بحران‌های موجود را شناسایی و استراتژی عبور از بحران‌ها را مشخص کند. آنها کارشناس هستند و باید برنامه داشته باشند. حزب باید عملکرد ده سال آینده که شرایط کشور را داشته باشد. کنار این برنامه‌ریزی‌ها باید کادرهای کارشناس و متخصص تربیت کند. با این کارها هم حساسیت زایی می‌شود هم حزب واقعی می‌شویم، ارتباط با همه اقشار را پیدا می‌کند و به حقیقت پایگاه مردمی پیدا می‌کند نه حزب خواص و روشنفکری باشد. ‌