“اصلاح فرهنگ به جای مجازات”
سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶
باز هم ازدواج کودکان و آمار آن در مناطق روستایی و حاشیه نشین و محروم. باز هم ازدواج اجباری کودکانی که باید کودکی کنند اما عمدتا اجازه درس خواندن و کودکی کردن در مناطق روستایی جایجای کشور به آنها داده نمیشود و به عقد کودکی دیگر در میآیند و کوتاه از چند ماه بعد هم کودکی دیگر در آغوششان گذاشته میشود. باز هم دردی دیگر برای تضییع حقوق کودکان این سرزمین. باز هم جای خالی مصوبه قانونی نشده حمایت از حقوق کودکان که در مجلس بین نمایندگان دست به دست میشود و در پیچ و خم موانع و محدودیتها گیر کرده است.حالا دیگر بیان آمار ازدواج کودک،از فعالان حقوق کودک و فعالان مدنی گذشته و به حدی این موضوع افزایش یافته است که نحوه آمار دادن و اعلام هشدار در خصوص وضعیت ازدواج کودکان، به صورت رسمی به نمایندگان مجلس رسیده است. همان نمایندگانی که بخشی از آنها در مرکز پژوهشها نشستهاند و با سنگ اندازی و بدون ذکر دلایل شفاف و منطقی، اجازه افزایش سن ازدواج از ۱۳ به ۱۵ سال را نمیدهند. اما نمایندگانی دیگر، همین روز گذشته خبر جدید دیگری از ازدواج کودکان در مناطق مرزی و فقیر نشین و روستایی دادند.
نماینده مردم نجف آباد در مجلس با بیان اینکه اغلب ازدواج کودکان در مناطق محروم، حاشیهنشین و روستاهای مرزی رخ میدهد، گفت: مشکلات فرهنگی در ازدواج کودکان تاثیر دارد.
به گزارش مهر، ابوالفضل ابوترابی در رابطه با ازدواج کودکان و پدیده کودک همسری، اظهارکرده: در قوانین ابهاماتی وجود دارد که از یک سو قانون مدنی سن ازدواج را ۱۸ سال و از سویی در قوانین مرتبط با دفترخانههای ثبت این سن بالای ۱۵ سال است در نتیجه میان ۱۵ و ۱۸ سال مناقشه است. البته به نظر میرسد این موضوع حتی اگر غیرقانونی هم اعلام شود باز هم شاهد ازدواج کودکان در برخی مناطق کشور خواهیم بود.
ابوترابی با انتقاد از اینکه در کشور شاهد ازدواجهای دختران ۹، ۱۰ و ۱۳ ساله هستیم، ادامه داد: از نظر شرعی چنین ازدواجهایی مشکل ندارد و تحقق ازدواج نیازمند اجازه ولی شرعی است، اما از نظر فقهی دارای ایراد است.
وی با بیان اینکه ثبت ازدواج دختران زیر ۱۵ سال غیرقانونی است، عنوان کرده: اگر دفترخانهای بدون اخذ حکم رشد، صیغه عقد و ازدواج دختران زیر ۱۵ سال را جاری کند، قانون را نقض کرده است و مجازات میشود. بنابراین در این رابطه خلا قانونی وجود ندارد و برای جلوگیری از ازدواج کودکان باید فرهنگ سازی مناسب در دستور کار قرار گیرد.
ابوترابی عنوان کرد:به طور قطع مجازات پدری که دختر ۹ ساله خود را به عقد کسی درمیآورد هیچ تاثیری در کاهش ازدواج کودکان نخواهد داشت بلکه فرهنگ باید اصلاح شود.
وی با تاکید بر اینکه مشکلات فرهنگی در ازدواج کودکان تاثیر دارد نه خلا قانونی، تصریح کرد: اغلب ازدواج کودکان در مناطق محروم، حاشیه نشین و روستاهای مرزی رخ میدهد و شاهد افزایش تعداد کودک بیوهها هستیم. اما برخلاف گفتههای وی نبود قانون شفاف در خصوص سن ازدواج و تلاش برخی نمایندهها برای افزایش سن رسمی و شرعی ازدواج در قوانین، به ۱۵ سال نشان میدهد جای خالی قوانین مناسب و بحق برای جلوگیری از ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال هم به اندازه همان معضلات فرهنگی و سنتی اهمیت داشته و نقش مهمی در افزایش تعداد این نوع ازدواجها دارد.
نماینده مردم نجفآباد، تیران و کرون در مجلس با بیان اینکه آمار دقیقی از ازدواج کودکان وجود ندارد، تصریح کرد: پیشگیری از چنین ازدواجهایی مستلزم فرهنگسازی مناسب در مناطق محروم، مرزی و حاشیهنشین است.
اما همین چند روز پیش بود که آمار ۱۵ هزار بیوه زیر ۱۵ سال منتشر شد. این یعنی حداقل ۱۵ هزار کودک ازدواج کرده زیر ۱۵ سال داریم که نه تنها کودکیشان به یغما رفته است و در سنین پایین ناچار به ازدواج شدهاند بلکه با از دست دادن کودک همسر خود در این سن بیوه هم شدهاند و این تاسف در تاسف است برای جامعهای که هنوز به آسیب عمیق ازدواج کودکان به اندازه لازم اهمیت نمیدهد و از کنار آن به راحتی میگذرد و به دلایل شرعی، هیچ نهاد و سازمانی با خانوادهای که کودک را در سنین ۱۰ و ۱۲ و ۱۴ سالگی مجبور به ازدواج میکنند یا کودکان خود را بعضا معامله میکنند، برخورد مناسب نمیکند.
مصطفى وفایى اقدم
با مادرش مىآیند توى اتاق. برگه دفترچه بیمهاش را میگذارد روی میز. «سونوگرافی وضعیت بارداری». بالای برگه بیمه را نگاه میکنم «سن: ١۴».
- برو روی تخت دراز بکش.»
از کنار مادرش تکان نمیخورد. چادرش را روی سرش درست میکند و زل میزند به من. مادرش دستش را میگیرد و کمکش میکند دراز بکشد روی تخت.
- «باید لباست رو کاملا باز کنی. تا حالا
سونوگرافی نرفتی؟!»
- «نه»!
کم نیستند دخترانی که در سن سیزده چهارده سالگی اولین سونوگرافی زندگیشان میشود «سونوگرافی وضعیت بارداری». دخترانی که هنوز از دنیای کودکی بیرون نیامدهاند کودکی در درون خودشان شکل میگیرد و رشد میکند. دختربچههایی که خیلیخیلی زودتر از وقتش میشوند همسر و چند ماه بعدش مادر. همسر و مادری که دقیقا نمیداند همسر یعنی چه و مادر بودن چه شکلی است.
- «ماشالاه زود ازدواج کرده دخترتون!»
- «زرنگ بوده دیگه دکتر جون! دختر آخرش که بالاخره باید شوهر کنه هر چقدر زود بجنبه برندهتره»!
این زرنگ بودن ریشهای عمیق در فرهنگ و سنن یک جامعه دارد؛ جامعهای که باور دارد زن در این زندگی تنها وظیفهاش نقشآفرینی برای زاد و ولد و پخت و پز است. از این روی همه تلاشش را میکند تا زودتر بجنبد و برنده باشد. والدینی که سینه به سینه و از همان قدیم والایام یاد گرفتهاند که هرکی زود شوهر کنه کارش درسته.
- «عادت ماهانه نامنظم داره دکتر»!
- «چند سالشه؟»!
- «چهارده»!
- «عادت ماهانه از چند سالگی شروع شده؟!»
- «هفت هشت ماهی میشه!»
- «خب منظم میشه! اوایل بلوغ میتونه
نامرتب باشه!»
- «آخه میخوان بچهدار بشن، نگران بودیم که مشکلی باشه، نشه که باردار بشه! دو سه ماهی میشه که عروسی کرده!»
در بسیاری از مواقع کودکانی که تن به ازدواج میدهند حتی از نظر آناتومیک و فیزیولوژیک نیز جسمشان آمادگی آن را ندارد که پذیرای روابط زناشویی و به تبع آن بارداری شود. بسیاری از این کودکان از نظر روانی در شروع روابط زناشویی دچار بحرانهای جدی روحی میشوند و شاید به مدت طولانی با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم کنند. بارداریهای ناخواستهای که به طور شایع در میان این زوجهای کودک شیوع دارد در موارد قابل توجهی منجر به سقطهای غیرقانونی و بدون رعایت موارد علمی و بهداشتی میشود که میتواند صدمات جدی برای مادر خردسال داشته باشد. بارداری در سنین پایین خطرات جدی هم برای خود مادر کمسن و سال و هم برای جنین دارد. دخترانی که زیر نوزده سالگی باردار میشوند در معرض خطر بالاتر کمخونی، زایمان زودرس، پره اکلامپسی(مسمومیت حاملگی) قرار دارند. مادران باردار در بازه سنی ١۵ تا ١٩ سال به طور جدی در معرض خطر مرگ مادر نیز قرار دارند. در این سنین احتمال سقط جنین هم به طور قابل توجهی بالاست.
یا در نمونههایی دیگر میآیند به مطب و میگویند:«دکتر این بچه همش داره گریه میکنه! صبح تا شب فقط داره زار میزنه!»
- «دکتر جان این دختر ما تازه مادر شده. جوونه دیگه. بلد نیست. نمیدونه که بچه گریه میکنه دیگه. خودم رفتم خونهاش دیگه همه کارای بچهاش رو خودم انجام میدم!»
مادران کودکی که خود نیازمند توجه و نگهداری مادرانشان هستند تا چشم باز میکنند توی بغلشان فرزندی است که باید برایش مادری کنند. دختران کمسن و سالی که هیچ کجا مهارتهای زندگی زناشویی را یاد نگرفتهاند. به عبارتی صحیحتر به آنها اجازه داده نشده است تا به سنی برسند که بشود در مورد این مهارتها آموزشی دید. دختران خردسالی که از پشت نیمکت مدرسههایشان بیرون کشیده میشوند و بدون آنکه خودشان بفهمند قضیه از چه قرار است نشانده میشوند بین چهاردیواری خانه بخت و میشوند کودک همسرانی که شانههایشان تاب حجم سهمگین سنگینی این وظیفه را ندارد!
هر مادرکودک یا همسرکودکی که از اتاق سونوگرافی بیرون میرود، با خودش همه قصهها و غصههای پردردش را جا میگذارد و میرود تا سرش گرم شود به بازیهای بزرگسال زندگی که در کودکی گرفتارش شده است.
* متخصص رادیولوژی