ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 06.03.2018, 0:11

بررسی احتمال خودکشی در بند دو الف


بند دو الف زندان اوین اختصاص به قرارگاه ثارالله سپاه پاسدارن دارد، بند دو ب نیز درست در مجاورت بند دوالف است که همان بازداشتگاه ویژه روحانیت است. بند دو الف و دو ب در کنار هم قرار دارد و از حیاط هر دو بند میشود درختان حیاط بند مجاور را دید.

بند دو الف دو بخش کلی معروف به قسمت حافظ و قسمت کاشف دارد، بند حافظ ویژه نگهداری متهمین و بازداشت شدگان و قسمت کاشف ویژه بازجویی از متهمان است، بازجویان برای انتقال من از قسمت حافظ یعنی قسمتی که در آن نگهداری و تغذیه میشدم به قسمت کاشف احتمالا از رییس بند درخواست میکردند و او به قسمت حافظ دستور انتقالم را میداد چرا که در ورودی قسمت کاشف بازجو کاغذی را که مامور انتقال آورده بود امضا میکرد و من را تحویل میگرفت و شش هفت ساعت بعد که بازجویی تمام میشد بازجو شخصا من را نزدیک همان در میبرد و کاغذی را که نگهبان آورده بود امضا میکرد و من را تحویل حافظ میداد.

داخل حافظ یک کوریدور کلی وجود داشت که سلولهای انفرادی و سلولهای جمعی در سالنهای فرعی آن کوریدور تعبیه شده اند، در سلولهای انفرادی فرش، یک عدد مهر برای نماز، سه عدد پتو و دستشویی وجود دارد. سقف سه سلول انفرادی که من در آن نگهداری شدم حدود چهار متر بود، به نوعی دسترسی به سقف غیر ممکن است. اما سلولهای عمومی بسیار بزرگتر بود، به همراه تلوزیون و یک عدد کنترل، حمام و دستشویی.

سقف سلولهای عمومی بر خلاف سلولهای انفرادی کوتاه است و براحتی میتوان به سقف دسترسی داشت منتهی در سقف هیچ میخ و یا قلابی وجود ندارد، همینطور در سرویس بهداشتی و حمام نیز چنین چیزی وجود ندارد، حتی جالب است بدانید دریچه هواکش که در سقف حمام تعبیه شده و مکنده آن بصورت ۲۴ ساعته کار میکند، حفاظ ندارد و فقط یک لوله هفده اینچی تعبیه شده، البته دمنده نیز در ارتفاع بسیار بالا نصب شده است.

در بند دو الف روزی دو بار هواخوری اجباری نیم ساعته وجود دارد که بعد از آن که از حیاط باز میگشتیم معمولا سلول به هم ریخته بود و نشان میداد که نگهبان آن سلول را تفتیش کرده است، یکبار یکی از نگهبانان به من گفت از حیاط هواخوری هیچ چیزی به داخل سلولت نیاور. روز قبلش من یک تکه چوب آورده بودم که روی دیوار خط کشی کنم تا تعداد روزها و هفته ها را از دست ندهم، همان چوب را روز بعد پیدا کردند و بردند.

در هیچ کدام از سلولهای انفرادی و غیر انفرادی که من بودم دوربین نصب نشده بود.

یکی از دوستان من در سلول انفرادی بوسیله گوشه ی در آلومینیومی داخل سلولش اقدام به خودکشی و زدن رگهای مچ دستش کرده بود اما موفق نشده بود و او را همان روز از سلول انفرادی به سلول عمومی بنددوالف منتقل کردند تا هم سلولی اش نگذارد او خودکشی کند و یا اگر موفق نشد نگهبان را خبر کند.

نمیدانم نمایندگان مجلسی که فیلم خودکشی را دیده اند چه فیلمی بوده، چون همانطور که گفتم در سلولها غالبا دوربین وجود ندارد. در مدت طولانی انفرادی انسان از روی بیکاری شروع به بررسی زوایای اتاق میکند، من هم همین کار را انجام دادم، نه در سلول انفرادی دوربینی پیدا کردم نه در سلول عمومی بند دو الف.

حتی اینکه نمایندگان در فیلم دیده اند دو نفر در سلول به متهم کمک کرده اند که او خودکشی کند و حتی برایش صحنه سازی کرده اند و پتوها را طوری چیده اند که مراقب از پشت مانیتور متوجه نبود طولانی مدت زندانی نشود این هم بسیار حرف عجیبی است چرا که زندانیان در آن شرایط سخت به یکدیگر دلداری میدهند و یکدیگر را توصیه به صبر میکنند.

با این اوصاف پذیرش خبر خودکشی یک زندانی در بند دوالف با این تمهیدات و مراقبت سفت و سخت نگهبانان که توضیح دادم، بسیار مشکل است.