ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 03.12.2017, 20:07

زلزله ویرانگر اجتماعی در راه است!


مهران صولتی

لطفا با دقت به سخنان اخیر فرماندار مشهد از وضعیت این شهر و حاشیه‌هایش(سال ۹۵) توجه کنید:

بر اساس گزارش ها و آمار سازمان بهزیستی؛ ۳۷ درصد همسرآزاری‌های خراسان رضوی در مشهد صورت می‌گیرد که ۸۰ درصد آن در حاشیه این شهر بروز می کند. ۲۵ درصد کودک آزاری های استان نیز مربوط به مشهد است که ۷۸ درصد آن در حاشیه شهر مشهد اتفاق می‌افتد. ۱۴ درصد خودکشی های استان در مشهد رخ می‌دهد که ۹۷ درصد از این میزان نیز مربوط به حاشیه شهر مشهد است. ۸۷ درصد کودکان خیابانی استان در مشهد هستند که ۵۴ درصد از این تعداد در حاشیه شهر حضور دارند. ۳۹ درصد از از مسائل و مشکلات زنان بدسرپرست استان مربوط به شهر مشهد است که ۲۸ درصد از این میزان در حاشیه شهر اتفاق می افتد!

شواهدی که از قریب الوقوع بودن یک زلزله اجتماعی در کشور حکایت دارند! متاسفانه ما در کشور با یک تاخیر بیست ساله درباره جدی تلقی کردن آسیب های اجتماعی مواجهیم. دو عرصه سیاست و اقتصاد در دو دهه گذشته بیش از پیش به شکل گیری نابرابری های اجتماعی، حاشیه نشینی و پررنگ شدن فرایندهای تبعیض و طرد انجامیده اند و اینک ما با طغیان و هجوم سیل آسای این آسیب ها مواجه شده ایم!آسیب هایی که اگرچه بیش از زلزله های طبیعی ویرانگرند ولی شباهت های بسیاری با آنها دارند:

هر دو زلزله بیش از کمک، دولت نیازمند مشارکت مردم اند! دولت ها در ایران بیش از اندازه مداخله گر و ناکارآمدند و از همین رو اگر مجالی برای مشارکت نهادینه شده مردم در قالب سازمان های مردم نهاد باز کنند بیشتر می توان به حل مشکلات موجود امید داشت!

هر دو زلزله نیازمند نقد رویکرد مهندسی حاکم بر کشور هستند. مهندسین عمران صرفا علاج زلزله را در بنا کردن سازه های مستحکم می جویند و مهندسان فرهنگ، علاج آسیب های اجتماعی را در کنترل و حذف جلوه های آن! تنها چیزی که در این نگاه مفقود است ساختارهای معیوبی است که به شکل گیری این زلزله ها می انجامند!

هر دو زلزله بیشتر در مناطق پیرامونی اتفاق افتاده‌اند! زلزله طبیعی در روستاها و زلزله اجتماعی در حاشیه شهرها! همین امر موجبات غفلت عمدی یا سهوی رسانه ها را از پرداختن مناسب به موضوع آسیب ها فراهم آورده اند! واقعیت این است که در دنیای امروز رسانه ای شدن پدیده، شرط لازم برای تلقی شدن آن به عنوان مساله اجتماعی می باشد!

نکته پایانی: اگر وقوع زلزله طبیعی را بتوان آسان به شرایط گریز ناپذیری همچون قرار گرفتن شهرها بر روی گسل‌ها نسبت داده و موقتا آن را به فراموشی سپرد، وقوع زلزله اجتماعی هیچ علت دیگری جز ناکارآمدی دولت‌ها در ایران ندارد! همان دولت هایی که از یک سو به دنبال مدیریت جهانی هستند ولی از سوی دیگر از پرداختن به فاجعه در بیخ گوش خود غفلت می‌کنند!