جناب آقای دكتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و عرض احترام
انتخاب مجدد حضرتعالی در انتخابات بهار سال جاری به مقام ریاست جمهوری ،امید شكل گرفته در بهار ٩٢ را برای تدبیر امور وارد مرحله جدیدی از انتظارات و مطالبات از سوی جامعه ایران نموده است كه توجه به آن ضامن اصلاح و تداوم مشی اعتدال برای توسعه و پیشرفت كشور است .
در این خصوص اكنون دیگر بر كسی پوشیده نیست كه عدم اعتماد كافی به توانایی های نسل جوان و میانسال امروز جامعه ما در مدیریت و اداره كشور(به خصوص نسل توانمند ،كارآمد و خوشفكر و اصلاح طلبی كه جوانی اش را برای بارور ساختن اصلاحات و پیشبرد آن صرف كرد و بی ادعا و بی شائبه در این راه از هیچ از خود گذشتگی و ایثار دریغ نورزید )كشور را به زودی وارد بحران خلا نسلی در مدیریت كشور خواهد كرد كه خروج از این بحران اگر اكنون و در دولت دوم شما برای آن چاره اندیشی نشود ،در یكی دو دهه بعد این بحران عواقب جبران ناپذیری برای كشور خواهد داشت
سخن از به حاشیه راندن و محذوف شدن بخشی از نسلی است كه میانسالان امروزش ،بیش از بیست سال پیش در دوران جوانی اشان ،با زنده نگه داشتن بارقه های امید در دل ملت و كاشتن نهال اصلاحات در بستر سیاست ،فعالانه و علی رغم همه ناملایمات و بی همراهی ها ،برای پیشبرد اصلاحات و توسعه كشور خالصانه كوشیدند تا جنبش دانشجویی آن روز بازوی توانمنداصلاحات باشد و نسل جوانترش در زمانه ناامیدی و سرخوردگی اكثریت جامعه و حتی ناامیدی بسیاری از كاركشتگان سیاست پس از روزهای تلخ سال ٨٨ ،پرچم بر زمین افتاده امید و اعتدال برای پیشبرد اصلاحات را با حمایت از حضور حضرتعالی در انتخابات خرداد ماه ٩٢ دوباره برافراشتند و با شور و شعور خود جامعه مات شده را برای تدبیر امور بر مدار عقلانیت و اعتدال مجددا امیدوار و همراه ساختند ،البته در این راه ناملایمتها دیدند و سیلی ها چشیدند اما هیچ گاه نه از خط اصلاحات خارج شدند و نه در دامن فرصت طلبی و عافیت جویی غلطیدند .
نسلی که هر زمان نسیم اصلاح و تدبیر وزیدن گرفته و صدایی برای توسعه کشور برخاسته ، همت و حمیتشان را به تمامی جمع کرده اند تا با آنچه در توان دارند کمکحال توسعه کشور باشند .
آنجا که اصلاحات جان میگرفت بازوی اصلاحات شد و آنجا که امید رهگشا بود پای امید.
نسلی که همچون همه فرزندان دلسوز این کشور خالصانه و بی هیچ منتی جان خود را خشت کرده و آجر بر آجرهای ستون توسعه کشور گذاشته است تا سرباز تداوم توسعه باشد نه سرهنگ گوشه عافیت.
امابا اینهمه به بهانه های مختلف اكثریت این نسل پرورش یافته در این بازه حدودا ٢٠ساله ،با وجود دانش ،توانمندی و سلامت و پاك دستی ،از فرصت حضور در عرصه مدیریت ،تصمیم سازی و تصمیم گیری بخشهای مختلف اداره كشور بركنار ماند و جامعه نیز از این توان بی بهره .
از انصاف نباید گذشت که در وقفهای دوازده ساله کمتر اعتنایی به این جوانان ٢٥تا ٣٥ساله و میانسالان ٣٥تا ٤٥ساله نشد ،که نه تنها اعتنا نشد که در کشاکشی هشت ساله، جملگی مصیبتخوان یغمای توسعه کشور بودیم و در دورهای چهارساله نظارهگر اینکه تنگناهای دولت تدبیر و امید نیز چندان راهی برای مشارکت و ظرفیتسازی این نسل نمیگشاید. گویا بدنه مدیریتی دولت نیز علیرغم وعدهها و دیدگاههایش، هم در سپردن امور به جوانان و زنان ملاحظاتی دارد و هم از مشارکت بدنه اصیل اصلاحات دریغ میکند و عجبا آنجا هم که سخن از جوانگرایی میشود، در همان معدودها نیز، نامها نه از تبارکارشناسانه و جهد اصلاحطلبانه که از پیوندهای خونی و نژادی و ژنی ! برگزیده میشوند و آنچه که بایسته عدالت نسلی و پویاسازی کشور است، در میانه سهمخواهیها لوث شده و نصیب عافیتطلبان و فرصتطلبان میشود كه مسیر حضور و اثر گذاری در عرصه اداره كشور را یا از مسیر خویشاوند پروری یا رابطه بازی یافته اند .
ما بی آنکه بخواهیم دامن به این دست سهمخواهی آلوده کنیم و همصدای برخی درخواستهای ناصواب باشیم، میخواهیم مطالبات و خواستهای یک نسل نیز مغفول نماند و همین دشواری ماجراست که این سطور با چه ادبیاتی نوشته شود که در بیان دغدغهها و مطالبات به حق یک نسل و نگرانی از آینده کشور دچار لغزش و خطا نگردیده و به حساب انبوهی از مطالبات منفعتجویانه شخصی و گروهی که احتمالا به دولت ارسال میشود گذاشته نشود.
جناب آقای رییس جمهور
حتما اذعان دارید که علیرغم اینکه این نسل در همه برهههای حساس بیست سال اخیر سمت آزادی ایستاده و هوادار توسعه بوده و در بدنه کارشناسی بخشهای مختلف تجارب خوبی به دست آورده و دانستنیهای زیادی آموخته، اما شکاف نسلی دوازده سال گذشته باعث شده تا هیچگاه در سطوح مدیریتی کشور مشارکت داده نشود. این موضوع علاوه بر اینکه ظلم در حق یک نسل، یک نگرش و یک روند تفکر است که در فضای اجتماعی کشور موثر بوده، هشداری هست که با تداوم این روندآینده کشور با بحران مدیریتی جدی روبرو خواهد شد. بنابراین بر آن شدیم تا با احترام و درک متقابل از مقتضیات جنابعالی و همکارانتان و با این توضیح که این سطور نه با توجه به منافع شخصی یا گروهی که با مقصود حداکثرسازی خیر عمومی نگاشته شده، پیشنهاداتی را به شرح ذیل ارائه نماییم:
۱1- پیشنهاد داریم تا با توجه به بند قانونی ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان، از سوی حضرتعالی و دولت دوازدهم، بر اجرای این قانون در همه شرکتهای دولتی و از جمله زیرمجموعههای نیمه دولتی نیز پافشاری شده و ضمن سپردن تصدی كلیه مسوولیتها و مدیریتهای اجرایی به غیر بازنشستگان و به خصوص جوانان؛ از تجارب عزیزان خوشفكر و برجسته بازنشسته نه در مناصب مدیریتی که در ارکان مشورتی و اعضای غیر موظف هیات مدیره ها حسن استفاده صورت پذیرد .
۲- پیشنهاد می شود، دستکم نیمی از معاونتهای وزارت خانه ها و ردههای مدیریتی هموزن شامل مدیران عامل شركتهای دولتی ونیمه دولتی به زنان و جوانان و میانسالان با حداكثر سن ٤٥سال واگذار شود. (٣٠درصد از پستهای مدیریتی به میانسالان و جوانان و ٣٠درصد به زنان با لحاظ تعلق حداقل ١٠درصد این سمتها به زنان جوان )
۳- پیشنهاد می شود هم به منظور تزریق خون تازه به بدنه مدیریتی کشور و هم به منظور ظرفیتسازی برای آینده کشور، سمتهای متعلق به مدیران میانی و اجرایی با ابلاغ دولت محترم تماما از میان میانسالان، جوانان و زنان با حداكثر سن ٤٥سال انتخاب شوند.
۴- پیشنهاد می شود، میانسالان، جوانان و زنانی که در طی سالهای گذشته در احزاب، تشکلها، انجمنهای اسلامی دانشجویان، انجمنهای علمی، نهادهای پژوهشی و تحقیقاتی، شرکتهای دانش بنیان، کانونهای فرهنگی و هنری، نهادهای اجتماعی غیر دولتی، بدنه کارشناسی بخش خصوصی و دولتی، پروژههای صنعتی و اقتصادی و... فعال بودهاند، تجارب خوبی در زمینههای مدیریتی و تصمیمگیری و كار جمعی و تشكیلاتی پیدا کرده و غالبا درک مناسبی از توسعه کشور دارند که در صورت ایجاد زمینههای مناسب میتوانند برای کشور راهگشا باشند، در این مسیر استفاده از جوانان و میانسالان به جای بازنشستگان، خویشاوندان و دوستان مدیران فعلی، در اولوبت انتخاب باشند.
استفاده از این ظرفیتها هم روح مدیریتی کشور را جلا میدهد و هم آینده کشور را تضمین میکند.
بنابراین مجدانه و خاضعانه از حضرتعالی تقاضا داریم تا با ملحوظ داشتن موارد گفته شده، در ایجاد بستری مناسب برای مشارکت زنان و جوانان و میانسالانی که مهیای به دست گرفتن سررشته امورند، به شرط داشتن دانش، توانمندی، شایستگی و سلامت و پاك دستی، اقدام فرموده و زمینهساز تحولی عظیم در اداره کشور باشید.
با تشكر و احترام
امضاکنندگان:
احمد آدینه وند، زهره آقاجری، کاووس آینه نگینی، فرهاد ابوالفتحی، مرتضی احمدی، امین احمدیان، امیر اسحاقی، بهروز اسدنژاد، معصومه اشرفی، زینب اصغرپور، علی اصغر افتاده، امیر اقتناعی، مهدی اکبری، عبدالحسین امیدی نیا، کیوان انصاری، محمدجعفر ایرانی، علیرضا بابایی، ولی اله بای، ایمان براتیان، مهین برخورداری، مجتبی بیات، محمدحسن پودینه آقایی، شهاب پورقاسمی، مهسا پورمقرری، علی توکلی، خدیجه جدا، کوروش جعفری، محمد جعفری، علیرضا جلالی، سیاوش حاتم، ابوالفضل حاجی زادگان، علی حاجی کتابی، جلال الدین حجتی، محمود حریم کیش، مهدی حسین نژاد، سیده فاطمه حیدری، فخرالدین حیدریان، آرش خاندل، خضر خلیلی، علیرضا خوشبخت، حسن دقیق، اشکان ذهابیان، امیر راعی فرد، محمد رحمانی نصرآبادی، حسین رسولی، مهدی رضاحسینی، امین رضایی، سیاوش رضاییان، بهزاد روحی، ولی الله روشن، علی زینی وند، ذبیح الله سعیدی، رضا سلیمان نوری، علی سلیمی، هادی سودبر، محمد سیفلو، مرتضی سیمیاری، عبدالصمد شاکر، بهروز شاکرمی، بهروز شاهرخ نیا، حامد شجاعی، حجت شریفی، ابراهیم شیخ، صابر شیخلو، سمیرا صدری، رضا طلایی، نرگس عابدین زاده، رضا عباسپور، محمد عبدلی، سعید عسکرزاده، روح الله عظیمی، باقر علایی، جواد علایی، ابوالحسن علی قارداشی، رضا عینی، بابک غیاثی، فخرالسادات فاطمی، حسن فایضی، علی فرخی، ناصر فلاح، علی قاسمی، میثم قهوه چیان، داود کامگار، آرش کریمی، علیرضا کفشکنان، فرهاد کوشکی، تقی کیانی، علی کیوانلو، مهدیه گلرو، محمود لطفی کمال، مجید لگزیان، زهره نصراله زاده، عباس نوربخش، حمیدرضا مالکی، فرید محسنی، امیر محمدتقی، آرش محمدنیا، جاماسب محمدی بختیاری، مهدی محمودی، حجت اله مدیریان، مهدی مسافر، مسعود معصومی، علی مقیمی، مریم ملک شعبانی، حامد منتظری، کامران مولایی، مسعود نجیمی، امین نظری، سعید نعیمی، سهیل نور، بهنام ولی زاده