عصر ایران؛ سروش بامداد- با نزدیک شدن زمان معرفی وزیران پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی که احتمالا بلافاصله پس از آیین سوگند رییس جمهوری در روز چهاردهم مرداد ماه خواهد بود رایزنی و حدس و گمان درباره وزیرانی که می مانند و وزیرانی که جای خود را به دیگران می دهند بالا گرفته است.
برخی رسانه ها به ۶ وزیر کنونی لقب «ژنرال» داده از آنها به عنوان ماندنی های کابینه یاد می کنند یا خواستار ابقای آنان هستند.
این ۶ وزیر عبارتند از:
- محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به خاطر برجام
- بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت به سبب افزایش تولید نفت و قراردادهای سرمایهگذاری
- علی طیب نیا وزیر اقتصاد و دارایی به دلیل کاهش نرخ تورم
- عباس احمد آخوندی به سبب قراردادهای خرید هواپیماهای نو
- محمود واعظی وزیر ارتباطات به خاطر تلگرام و...
- سید حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت به سبب طرح تحول سلامت
هیچ یک از اینها البته نسبتی با مطبوعات و رسانه ها ندارند در حالی که یکی از وزیران دولت سابقه روزنامه داری و حتی کمی هم اشتهار روزنامه نگاری دارد و به قاعده باید مورد توجه رسانه ها قرار می گرفت و به جای ۶ ژنرال از ۷ ژنرال یاد می کردند اما این اتفاق نیفتاده است و او کسی نیست جز علی ربیعی وزیر کنونی رفاه، کار و تعاون که با انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۹۲ به وزارت رسید.
۱۸ سال قبل و در دوران وزارت عطاء الله مهاجرانی ششمین جشنواره مطبوعات در طلایی ترین دوران مطبوعات برگزار شد.
کتاب جشنواره ششم (اردیبهشت ۱۳۷۸) با ۵ مقاله علی ربیعی شروع می شود که به عنوان «روزنامه نگار برتر» در رشته سرمقاله و یادداشت انتخاب و معرفی شد و مطابق ضوابط آن زمان مدیران مسؤول می توانستند در رشته سرمقاله و یادداشت در جشنواره شرکت و با روزنامه نگاران رقابت کنند.
نام علی ربیعی و ۵ مقاله او در حالی در آغاز کتاب جشنواره و به سبب یادداشت های او در روزنامه «کار و کارگر» آمده که برخی از دیگر برگزیدگان از این قرارند:
«شادی صدر، سید احمد محیط طباطبایی، فرزانه روستایی، مانا نیستانی، ایراهیم نبوی، علی اصغر سید آبادی، بدرالسادات مفیدی، مهرداد خدیر، مسعود سفیری، نیک آهنگ کوثر، عذرا فراهانی، مجید سعیدی و حسن سربخشیان».
بیشتر این افراد به دلایل مختلف از کشور رفته و کوچیدهاند و تنها تنی چند در عرصه رسانههای داخلی باقی ماندهاند و از این جمع یگانه فردی که به وزارت رسیده علی ربیعی است و طبیعی هم هست که دیگران وزیر نشدهاند که روزنامهنگاری به هر چه بینجامد وزارت نیست هر چند که حسین فاطمی هم روزنامهنگار بود که وزیر شد اما به وزارت ختم نشد و جان او را هم ستاندند.
با وزارت ربیعی این امید در دل روزنامهنگاران جان گرفت که «انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران» بازگشایی شود این اتفاق اما نیفتاد و در ادامه تلاش وزیر بیشتر حول این محور بود که به جای انجمن ایران کانون عالی استانها شکل گیرد و به آیین نامه مصوب هیأت وزیران استناد میکردند.
در حالی که اولا این آییننامه در دولت احمدینژاد تصویب شده بود و وزیر به آسانی میتوانست و هنوز هم می تواند در دولت روحانی ملغا کند و نکرد و ثانیا «قانون عطف به ماسبق نمیشود» و اگر هم بخواهد اجرا شود تنها شامل بعد از آن می شود و نمی توان بدون حکم دادگاه حق اعطا شده را سلب کرد. کما این که تشکل کارفرمایی سراسری به کار خود ادامه می دهد و طبعا متقابلا تشکل سراسری کارگری هم می تواند.
بعدتر روزنامهنگاران استان تهران انعطاف نشان دادند و عجالتا به تشکیل «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران» تن دادند و در روز دوم دی ۱۳۹۵ مجمع عمومی آن در تالار وزارت کار برگزار شد اما ۶ ماه میگذرد و نامه ثبت را هنوز صادر نکردهاند هر چند که پس از تذکر نمایندگان تهران به وزیر، اداره کل تهران در نامهای خطاب به «هیأت مدیره منتخب» اعلام کرده «موانع برطرف شده وانجمن آماده ثبت است.»
در این که بازگشایی نهاد مادر تماما در اختیار وزیر نیست تردیدی نیست و درباره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نیز احتمالا با موانعی رو به رو شده اما همین ها را هم به صراحت اعلام نمیکند و تمام تلاش وزارت کار برای انجمن تهران حول این محور صورت میپذیرد که دخالتهایی انجام دهند و به هدف غایی که تشکیل کانون عالی است دست یابند.
این گونه است که نام علی ربیعی در زمره ژنرال های کابینه قرار نمی گیرد؛ کسی که همواره به سوابق مطبوعاتی خود بالیده است و در سالنامه شرق در نوروز ۹۲ چنان از اهمیت تشکیل نهادهای مدنی و تشکیل اتاق های فکر دفاع می کند که وقتی ۵ ماه بعد به عنوان وزیر کار معرفی شد برخی پنداشتند او همان گم شده رسانهای هاست.
هر چند رسانه مرتبط با تشکل متبوع وزیر کار از ابقای او می گوید اما در دیگر رسانهها نام او در کنار ۶ ژنرال قرار نمی گیرد و بر این پایه می توان گفت او هم می توانست یکی از ۷ ژنرال کابینه باشد خاصه این که عملا سه وزارتخانه به او سپرده شده است.
ربیعی اما نخواست. حتی اگر می گفت نمی تواند باز به منزله نخواستن نبود اما حتی نخواست بگوید که نمیتواند و حالا تنها امید او برای راه یابی به دولت بعد فشار خانه کارگر است و عملکرد مثبت در جریان معدن ساری.
صریحتر این که اصرار بر تأسیس انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران با هدف پُرکردن پازل خالی کانون عالی و با شایبه چینش، وزیر کار را از چشم روزنامهنگاران انداخته است.
اگر نینداخته بود از او هم چه بسا به عنوان یکی از ژنرالها یاد می شد. ربیعی می توانست اگر می خواست و اگر باور ندارد مصاحبه خودش با سالنامه شرق در نوروز ۹۲ و قبل از وزارت را بار دیگر بخواند...