ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 13.07.2017, 19:17

«کابینه با کجا باید هماهنگ شود؟»


محمدجواد روح
منبع: کانال تلگرامی نویسنده

تاکنون در یادداشت‌های مختلفی که نوشته ام (عموما سال گذشته در مقطع انتخاب رییس مجلس دهم)، به زبان نقد درباره محمدرضا عارف سخن گفته‌ام.

این بار اما جا دارد از گفته‌های امروز وی که روحانی را “مدیون اصلاح طلبان” خوانده و بر هماهنگی رییس‌جمهور در تعیین کابینه با اصلاح‌طلبان سخن گفته؛ دفاع کنم.

سخن عارف و مجموعه اصلاح‌طلبان برخلاف آنچه در تبلیغات پیدا و فشارهای پنهان راستگرایان متوجه رییس‌جمهور می‌شود؛ به معنای سهم‌خواهی نیست.

سخن اصلی آن است که رییس‌جمهور با مجموعه تعهدات و شعارهایی از مردم رای گرفته و باید نیروهایی متناسب با این شعارها را به کار گیرد.

خوشبختانه، شخص رییس‌جمهور و چهره‌های موثر کابینه (همچون اسحاق جهانگیری، بیژن زنگنه، محمدجواد ظریف و محمدعلی نجفی) پس از انتخابات هم، به شکلی قاطع بر تداوم گفتمان اعلامی در انتخابات پای فشرده اند و نشانه‌های اعمال این گفتمان در تشکیل کابینه آینده را بروز داده اند.

در این میان، جریان‌ها و افرادی درون و بیرون دولت با استدلال‌های ظاهرا درستی همچون حساس نشان‌بودن شرایط و تاکید بر مسایلی همچون ضرورت خودداری از تنش‌آلود شدن فضای سیاسی، نسخه‌های نادرستی می‌پیچند.

این نسخه‌ها که نتیجه آن، حذف چهره‌های توانمند، موثر و معتقد به شعارها و برنامه‌های رییس‌جمهور است؛ مدعی است دولت آینده نه با اصلاح‌طلبان و پایگاه اصلی حامی روحانی که با ساخت سیاسی باید هماهنگ شود.

حاصل این نسخه‌های انحرافی تقلیل جایگاه رییس‌جمهور به رییس دستگاه اجرایی و به تدریج، حتی فروتر از آن است.

حال آنکه در قرائت دموکراتیک از قانون اساسی، رییس‌جمهور و برنامه‌های او، همانگونه که در سخنرانی‌های روحانی هم دیده می‌شود؛ مهمترین حلقه ارتباط و اتصال میان ساختار سیاسی و بدنه اجتماعی است.

در این قرائت، اتفاقا سایر ارکان و نهادهای حاضر در ساختار سیاسی باید با برنامه و شعارهای اعلامی رییس‌جمهور همراه شوند و برای کسب و تقویت مشروعیت سیاسی، او را در وفای به عهد یاری رسانند.

اگر قرار بر این باشد که کابینه دوازدهم مطلوب گفتمان و مجری برنامه از پیش تعیین شده‌ای باشد؛ انتخاب رییس‌جمهور چه معنایی خواهد داشت؟

از منظر ظاهرا مصلحت‌جویانه «جلوگیری از تنش‌آلود شدن مناسبات» هم، اتفاقا برخورد انفعالی رییس‌جمهور در انتخاب کابینه و هماهنگ شدن با دیگران (به جای اصلاح‌طلبان) طرف مقابل را به گفتارها و رفتارهای تنش‌آفرین تشویق می‌کند؛ چون می‌بیند این راهبرد، با پذیرش رییس‌جمهور همراه می‌شود.

تجربه دولت دوم آقایان ‌هاشمی و خاتمی در این جهت، پیش روی آقای روحانی است که می‌تواند بسیار پندآموز و تجربه اندوز باشد.

از این منظر، رییس‌جمهور نه تنها باید نقاط قوت کابینه یازدهم را حفظ کند؛ بلکه باید گامی پیش بردارد و با تاکید بر راهبرد «آرامش سیاسی ناشی از مشارکت حداکثری نیروهای سیاسی و بدنه اجتماعی»، در تعامل با طرف مقابل بر گسترده‌تر شدن دایره اصلاح‌طلبان در کابینه جدید پای فشارد.

البته، می‌توان در کابینه از نیروهای محافظه‌کار هم استفاده کرد؛ اما باید روشن شود و این اعتقاد و اعتماد حاصل شود که محافظه‌کاران هم در چارچوب برنامه و شعارهای اعلامی رییس‌جمهور عمل خواهند کرد.

متقابلا، چهره‌هایی که به نام اصلاح‌طلبان در کابینه نخست حضور داشته‌اند، اما ارزیابی عملکرد آنها نشان می‌دهد در گفتمان و برنامه دیگران هضم شده‌اند؛ نباید جایی در دولت آینده داشته باشند.

در این میان، دکتر عارف و اصلاح‌طلبان مجلس هم نقش کلیدی و راهبردی در تحقق کابینه‌ای متناسب با شعارهای رییس‌جمهور دارند و باید فارغ از تعارفات سیاسی و با عملکردی منسجم، ملی و فراتر از منافع قومی، محلی و منطقه‌ای نمایندگان در فرآیند رای اعتماد نقش موثری ایفا کنند و سرمایه اصلاحات را به مسلخ رایزنی‌ها و گفتگوهای پشت پرده نکشانند.