ایسنا: دومین جلسه رسیدگی به اتهامات دو متهم پرونده موسوم به فساد نفتی روز گذشته، در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه و با حضور نجفی، نماینده دادستان، متهمان «م.ش» و «ح.ف» و وکلای آنها، وکلای شرکت ملی نفت، وکلای بانک مسکن، وکلای سازمان تأمین اجتماعی و کارشناسان بانک مرکزی برگزار شد.
رئیس دادگاه در ابتدای جلسه گفت: «در این جلسه به اتهامات «م.ش» پیرو جلسه دیروز رسیدگی می‌کنیم. اتهامات او که نماینده دادستان قرائت کرد افساد فی‌الارض از طریق مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی با علم به مؤثر‌بودن ضربه‌زدن اقدامات به نظام جمهوری اسلامی ایران، مشارکت عالمانه و عامدانه در تشکیل گروهی که آقای زنجانی از سران آن است و محکومیتش قطعی شده و دو متهم دیگر آن فلاح‌هروی و شمس مرتکب جعل شده‌اند و با استفاده از اسناد مجعول، کلاهبرداری و پول‌شویی کرده‌اند».
سپس قاضی مقیسه از «م.ش»، متهم ردیف دوم خواست در جایگاه قرار گیرد و خطاب به او گفت: «درخصوص اتهام اخلال در نظام اقتصادی و اینکه چگونه یک ارزفروش را در شبکه خود قرار دادید و با معرفی به مسئولان شرکت نفت، مبلغ کلانی در اختیارش گذاشته شد و هنوز نفت فروخته‌شده، پولش پیدا نشده، توضیح دهید. چهار سال از زمان بازداشت شما می‌گذرد و همچنان با بابک زنجانی و فلاح‌هروی می‌گویید پول‌ها را بازمی‌گردانید، ولی هنوز نتیجه‌ای حاصل نشده است. توضیح دهید که نفت‌ها کجا رفته و پولش را کجا بردید. شما یک ارزفروش ساده را با شرکت ملی نفت به وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی آشنا کردید که موجب شد قراردادی امضا کند تا نفت تحویلش بدهند، در‌حالی‌که بانکی در مالزی وجود نداشت.
«م.ش»: دیروز در خیلی از موارد از مسائل حاشیه‌ای گفته شد، امروز مورد هجمه هستم و انتظارم از رئیس دادگاه این است که بگذارند از کیفرخواست دفاع کنم و پیش‌داوری، تحکم و محکومیت قبل از دفاع وجود نداشته باشد. از دادستان محترم آقای جعفری‌دولت‌آبادی تشکر می‌کنم که امکاناتی مانند تلفن را در اختیارم گذاشتند تا رد مال را پیگیری کنم، این کار را انجام دادم و نتایج خوبی به دست آوردم که آن را اعلام می‌کنم. اگر بازداشت هم نمی‌شدم این کار سه سال پیش به ثمر می‌رسید. مطرح کردید که سه سال پیش گفته بودم اگر رها شدم، پول را از «فال» پس می‌گیرم و قول دادید با دادستان صحبت کنید، ولی من دو سال حبس انفرادی بودم، چگونه باید این کار را انجام می‌دادم. در جلسه پیش هم سعی کردم با مستندات سخن بگویم و قصد جسارت نداشته‌ام. از من خواستند به ایران بازگردم و کمک کنم.
قاضی: جایی که شما اکنون دارید من در خانه‌ام ندارم، ملاقات دارید، فشاری روی شما نیست. به شما امان‌نامه دادند؟ خیر ندادند. شما اعضای اصلی باند اخلالگری در نظام اقتصادی هستید. شما یک فرد ارزفروش را در مسیر فروش نفت قرار دادید. شما کاری کردید که سه وزیر به او نفت بدهند و نفت را به شما می‌دهند، مدتی در مالزی وقت تلف می‌شود و بعد در امارات آن را به فروش می‌رسانید. مقداری از عواید این فروش را خرج اموال خود می‌کنید و مابقی هم مشخص نیست که کجا هست. شما یکی از متهمان واقعی این پرونده هستید. دادستان هم باید همه را در‌این‌باره دستگیر کند و هر که یک ریال هم خورده از گلویش بیرون کشیده شود. جای تأسف است که پول بیتالمال در اختیار کسی گذاشته شده که تابعیت خارجی دارد.
«م.ش»: من با اجازه مقامات این کار را انجام دادم که نمی‌توانم دلایلش را هم‌اکنون در دادگاه بگویم، اگر لازم می‌دانید به‌صورت خصوصی به شما بگویم. من به مملکتم پشت نکرده‌ام و بهخاطر این موضوع هم در همان خارج از کشور تحت تعقیب هستم. درباره شش ماه گذشته هم بهخاطر اقداماتی که به دستور دادستان انجام شده، تشکر کردم.
قاضی: دو سال قبل آن هم هیچ‌گونه فشاری نبوده است.
«م.ش»: من دو سال قبل سه بار به درجه خودکشی رسیدم.
قاضی: خانواده شما می‌توانستند از خارج از کشور به ملاقات شما بیایند چون شما امکان ملاقات داشتید. نظام کوچک‌ترین فشاری به شما نیاورده، شما بگویید فردی که متهم است جز زندان به کجا برود. قانون این موارد را مشخص می‌کند.
«م.ش»: کجای قانون می‌گوید فردی دو‌سال‌ونیم در انفرادی باشد؟ کجای قانون می‌گوید وکیل نداشته باشم؟ بازپرس پرونده می‌گفت شما نباید وکیل در دسترس داشته باشید.
قاضی: شما اکنون وکیل دارید. این موضوعی که می‌گویید مربوط به تحقیقات مقدماتی است.
وکیل‌مدافع «م.ش»: در ابتدای دادگاه قصد داشتم برای چند دقیقه با موکلم ملاقات کنم که نگذاشتند. آقای قاضی من امروز حتی نتوانستم چند دقیقه‌ای با موکلم ملاقات کنم.
«م.ش»: درواقع حرف اصلی من این است که شما با یک ذهنیت پیشین وارد دادگاه شدید، شما می‌گویید بزرگ‌ترین فساد قرن را انجام داده‌اید.
قاضی: تنها کسی که ذهنیت غلطی نسبت به شما و ذهنیت نادرستی از پرونده ندارد، من هستم. من از این پرونده شناخت کامل دارم. علیه نظام سخن نگویید و پشت تریبون نگویید که تحت فشار بودید. در بهترین حالت از شما پذیرایی می‌شود. می‌توانید دادگاه را قانع کنید که این‌گونه نیست. من حرفی ندارم، نه با نماینده دادستان اخوت دارم نه موضوع دیگری. دفاع قانونی کنید، مدرک بدهید که این کارها را انجام نداده‌اید.
«م.ش»: عوامل صیانت از بیتالمال را رها کرده‌اند و افراد نگون‌بخت را محکوم کرده‌اند. اگر بابک زنجانی دروغ‌گو است، پس چرا من براساس اظهاراتش محکوم می‌شوم. عده‌ای عافیت‌طلب گوشه‌ای می‌نشینند و عده‌ای دیگر را به سوی تیغ می‌فرستند. برای آن زمان شرایط اقتصادی و اضطراری کشور نادیده گرفته شده است.
قاضی: شما گفتید عوامل اصلی را رها کرده‌‌اید و افراد عافیت‌طلبی در گوشه‌ای نشسته‌اند. شما که قصد خدمت داشته‌‌اید امروز اینجا هستید. شما مسئولان قضائی را به عافیت‌طلبی محکوم می‌کنید. به ما بگویید افراد اصلی چه کسانی هستند، برای نظام که تفاوتی ندارد.
«م.ش»: من کسی را متهم نکردم. این سخنانم براساس کیفرخواست است. عوامل اصلی مشخص هستند، کسی را هم متهم نکرده‌ام.
قاضی: نظام با کسی تعارف ندارد، هرکس که به بیتالمال دست‌درازی کند دستش قطع می‌شود.
«م.ش»: به کسی افترایی وارد نکرده‌ام، سخنان او براساس گزارشات واصل‌شده و حکم دیوان است و افرادی را در این‌باره معرفی خواهند کرد.
قاضی: اگر بدون دلیل اتهام بزنید باید پاسخ‌گو باشید.
«م.ش»: باید ببینیم که مفهوم شراکت چیست؟ آیا من از سهم آقای زنجانی چیزی برای خود برداشته‌ام یا عضو هیئت‌مدیره‌ای بودم؟ من سؤال دارم که در کدام شرکت آقای زنجانی شریک و عضو هیئت‌مدیره بوده یا سهام داشتم؟
نماینده دادستان خطاب به «م.ش»: در این جلسه به جای اینکه به دفاع از اتهامات پرداخته شود به شایعه‌ها پرداخته می‌شود. در این چند سال باوجود همکاری‌ها هیچ نتیجه‌ای در راستای استرداد اموال انجام نشد. آقای شمس در ایران و خارج از کشور علیه ایران و اموال ایران هجمه بردند. گناه زنجانی به جای خودش گناه شما هم به جای خودش. قرار نیست حتما سهام‌دار باشید. هر کسی با اشخاصی در عملیاتی مجرمانه شرکت کند که در قانون هم اشاره شده مجرم است. مشارکت ممکن است در میزان مجازات تأثیر بگذارد ولی اینکه بگوییم مشارکت نیست خیر، مشارکت وجود داشته. می‌گویید کیفرخواست بدون سند است و بر اساس اظهارات دیگری است، در حالی که براساس اظهارات خود شماست.
بابک زنجانی در بازجویی در سال ۹۲ می‌گوید همه السیها بیمه شده و اگر پرداخت نشود پول‌ها را از بیمه می‌گیرد. پس چرا پول مردم داده نمی‌شود؟ ارزش ۱۱ محموله که به شرکت ایزو داده شد یك میلیارد و ۱۰۵ میلیون یورو بود. بابک زنجانی مبلغی را به پیمانکاران داد. ۷۰۰ میلیون دلار به پیمانکاران داد و مابقی آن چه شد؟ شما در جایی گفتید بازپرس دانشمند است ولی او را به گمراهی کشیدند. دراین‌خصوص ۲۲۷ نفر فعال بودند و در مسیر بازجویی کارها را به صورت دقیق انجام می‌دادند. دیوان عالی کشور شما را بی‌گناه ندانسته و شما را مؤثر در کمک به بابک زنجانی و در باند اخلالگری دانسته است. آقای زنجانی در مراکز مهم دولتی و غیردولتی حضور پیدا می‌کرد و به گونه‌ای نشان می‌داد که در خارج از کشور پول دارد.
قاضی: شما کسی هستید که با مدیرعامل صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت رابطه داشتید، شما بودید که گفتید آقای زنجانی توانایی دارد و او را به شرکت نفت معرفی کردید. شما نفت را تحویل گرفته‌‌اید. بابک زنجانی به شما گفته بود این نفت را به فروش برسانید. چند ماه این نفت را در کشتی‌ها در کشور مالزی سرگردان نگه می‌دارید و بعد به امارات می‌برید و این نفت را به «فال» می‌دهید.
«م.ش»: من کارگزار بودم، شما از پیش محکوم می‌کنید. این‌گونه که می‌گویید معرفی کرده‌ام خیر این‌چنین نبوده است. گفته می‌شود کیفرخواست اقرارنامه است، من این اقرارها را قبول ندارم. به اعتقاد من متن کیفرخواست دروغ است. به من می‌گفتند شما جهاد می‌کنید و پشت بابک زنجانی را خالی نکنید. به خدا قسم که من کارگزار بودم و بر حمل نظارت داشتم. بانک اف‌‌ای‌‌ای‌‌بی را هم بانک مرکزی تأیید کرده بود. تمام بانک‌ها در آنجا حساب داشتند. من خودم از قربانیان ال‌سی‌های جعلی بودم که اینها را توضیح می‌دهم.
قاضی: ما نمی‌گوییم شما در موضوع اف‌‌ای‌‌ای‌‌بی نقش داشتید. شما تحویل‌گیرنده نفت بودید. شما یک هیولای تاجر نفتی از بابک زنجانی ساختید و این‌گونه او را به مدیرعامل صندوق بازنشستگی نشان دادید. حدود ۵۰۰ میلیون دلار حاصل از فروش را گرفته‌‌اید، در سال ۱۳۹۱ مکاتبه‌ای ایمیلی درباره سوابق پرداخت‌ها وجود دارد. جواب بابک زنجانی این بود که خیلی سعی کردم نامه‌نگاری نداشته باشم، لازم دانستم توضیح بدهم که به خود بیایید و متوجه باشید. شما و گروه‌تان، گروه‌های گرفتاری هستید و خداشناس هم نیستید.
«م.ش»: یک زمان شما دریافت‌های نفتی را می‌گویید دو میلیارد و در کیفرخواست می‌گویید یک میلیارد؛ این موارد باید حسابرسی شود.
قاضی: اصل شراکت را قبول کنید، بعد حسابرسی می‌کنیم.
«م.ش»: چرا نامه من که در پاسخ به آقای زنجانی داده‌ام در کیفرخواست وجود ندارد. من پاسخ دادم و گفتم که تمام این السیها دروغ است. من پولی از فال نگرفته‌ام، تمام اسناد پرداختی از فال مشخص است. به شما هم گفتم هر آنچه انجام دادم به دستور بابک زنجانی انجام دادم. شما می‌فرمایید هر که کمک کرد شریک است، پس چرا فقط من محکوم می‌شوم؟ اگر السیها جعلی بود امکان سنجش هم وجود نداشت؟
قاضی: به شما اطمینان کردند، برای مثال فلاح‌هروی ۳۰ سال در این نظام کار کرد و بعد منحرف شد.
«م.ش»: سؤال من این است که من چه کسی را غیر دو نفر می‌شناختم؟ آیا من وزرا را می‌شناختم؟ مسئولان را می‌شناختم یا اینکه مدیران بانک مرکزی را می‌شناختم؟ شریک به کسی می‌گویند که سهام داشته باشد یا منافعی که می‌برد با مسئولیتش مطابق باشد. من به عنوان کارگزار کار می‌کردم، مسئولان و خیلی از مقامات آقای زنجانی را تأیید کردند. این جمله را کسی به من نقل کرد که نمی‌توانم نام او را ببرم که یکی از مسئولان گفته‌اند زنجانی مورد اعتماد است. چهار وزیر، مقامات و دوستان مشترک من، ایشان را تأیید کرده بودند. من به ایشان کمک کردم و قصدم خدمت بوده است. اگر پول‌ها را بازنگردانده گناه من چیست؟ قراردادهای من با بابک زنجانی نمایندگی و کارگزاری بود.
پس از اظهارات متهم ردیف دوم، قاضی مقیسه اتمام جلسه را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدی دادگاه، ۲۵ تیرماه برگزار خواهد شد.