ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 17.06.2017, 14:02

بحران قطر؛ ریشه‌ها و بازیگران


مکس فیشر، گزارشگر “نیویورک تایمز”، در تحلیلی از بحران اخیر خلیج‌فارس نوشت:

بحران خلیج فارس ایالات متحده را درگیر کرده و حال به نظر می‌رسد ایران و ترکیه را نیز وارد این درگیری کرده است و ممکن است در نهایت به مردی کشیده شود که پدر خود را عزل کرد.

زمانی که شیخ‌حمد بن خلیفه ال ثانی، شاهزاده قطری، به واسطه یک کودتای خونین در سال ۱۹۹۵ به پادشاهی رسید؛ ملتی را تحویل گرفت که به‌سختی مستقل بودند و یک هفتم جمعیت کنونی را داشتند. این کشور از سال ۱۹۷۱ که به استقلال رسیده بود به طور عمده زیرمجموعه قدرت همسایه خود عربستان بوده است.

شیخ‌حمد بر این باور بود که قطر می‌تواند امنیت خود را با خروج از زیر سایه عربستان نیز حفظ کند. اما چطور؟ رویکرد او در نهایت به یک جنگ سرد منطقه‌ای انجامید. این رویکرد شبیه به کوبا بود که سعی کرد با قطع نفوذ آمریکا یک شبه به یک ابرقدرت تبدیل شود و با آمریکا در آسیا و اروپا رقابت کند.

مارک لینچ، استاد علوم سیاسی دانشگاه جرج واشنگتن که دیدگاه شیخ حمد را بررسی کرده، می‌گوید، او از خود پرسیده بود چرا باید در کنار سعودی‌ها بماند اگر چنین ضرورتی وجود ندارد؟ امیر قطر همچنین می‌خواست بیش از یک بیعت‌کننده با عربستان باشد.

به گفته لینچ، بسیاری از دلایل این اقدامات شخصی است. زمانی که امیر جدید روی کار آمد او واقعا چنین تمایلی داشت. کشورهای کمی در منطقه موفق شده‌اند از یک کارگزار پایشان را فراتر بگذارند. قطر طی چند سال چنین کاری کرد.
قطر روابطش را با ایران ترمیم کرد و همچنین به میزبان پایگاه هوایی آمریکا تبدیل شد. این کشور کانال ماهواره‌ای الجزیره را تاسیس کرد و از آن به‌عنوان قدرت نرم خود برای جذب متحدانش و تخریب آل‌سعود استفاده کرد. از آن پس هر کشوری که می‌خواست با اخوان‌المسلمین رابطه داشته باشد یا با حماس در فلسطین و یا از جدایی‌طلب‌های چچن حمایت کند یا حتی از طالبان، به سراغ قطر می‌آمد.

در دهه ۱۹۹۰ تحولات تکنولوژیکی و اقتصادی بازار خوبی برای گاز مایع قطر ایجاد کرد و این کشور موفق شد این گاز را از طریق کشتی بدون نیاز به خط لوله‌هایی که از سعودی عبور می‌کرد، صادر کند. قطر کنترل منابع گازی‌اش را در دست گرفت و درآمد این کشور از ‌۸.۱ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۵ به ۲۱۰ میلیارد در ۲۰۱۴ رسید.

این کشور با کمک برنامه‌های الجزیره و گاه از طریق تامین مالی و تجهیز نظامی در جریان بهار عربی از همه جنبش‌های ضددولتی اعم از سکولار و اسلامگرا حمایت کرد و امیدوار بود بتواند با دولت‌های آتی رابطه خوبی داشته باشد. زمانی که اسلامگرایان رشد کردند، قطر از آنها حمایت کرد. عربستان سعودی چه از ابعاد نظم منطقه چه از نظر داخلی با چالش‌هایی روبه‌رو شد و این جنبش‌ها برای عربستان نیز تهدید بودند.

لینچ می‌گوید: “در سال ۲۰۱۳ جایگاه قطر کم و بیش از دست رفت. متحدان قطر در بهار عربی دچار چندپارگی شدند. شیخ حمد بیمار شد و پسر ۳۳ ساله‌اش که تجربه کمی داشت، جانشین او شد. دوران قدرت منطقه‌ای قطر به پایان رسیده بود. با این حال، قطر استقلالش را داشت و شبکه ارتباطاتش نیز هنوز وجود داشت. عربستان سعودی استقلال قطر را پذیرفت و بر دیگر دشمن منطقه‌ای حود یعنی ایران متمرکز شد. این مساله به نفع آمریکا نیز تمام شد که می‌خواست هم با عربستان و هم قطر رابطه داشته باشد”.

در سال ‌۲۰۱۵ توافق هسته‌ای با ایران با اهداف عربستان در تضاد بود و مسایل پیچیده‌تر شده بود. این توافق عربستان را بیش از پیش نگران رابطه ایران و قطر کرد؛ اما علاقه‌ای به فشار آوردن به قطر نداشت. چرا که عربستان با واشنگتن بر سر توافق هسته‌ای دچار مشکل مهمتری بود. دو کشور همچنان در یک تعادل متزلزل باقی ماندند. اگرچه قطر عقب‌نشینی کرده بود؛ اما رویکرد قطر درس مهمی به عربستان داد: قطر می‌تواند تهدید جدی‌ای برای عربستان باشد.

ایران در پی بروز بحران قطر پیشنهاد محموله غذایی به قطر داد و سعی دارد از این تحولات برای توسعه نفوذ خود در منطقه استفاده کند. احتمالا دو کشور کویت و عمان نیز به دنبال ایجاد تعادل میان ایران و عربستان خواهند بود. مهمترین حرکت از سوی ترکیه صورت گرفت که به طور رسمی از قطر حمایت کرده است.

هنوز مشخص نیست این بحران چطور حل‌وفصل خواهد شد. به پایان دهه دوم رقابت‌های عربستان و فطر نزدیک می‌شویم. معلوم نیست آیا ادامه این وضعیت بی‌ثباتی و ائتلاف‌های متعدد در منطقه را تقویت خواهد کرد یا نه.

هنوز مشخص نیست این بحران چطور حل‌وفصل خواهد شد. به پایان دهه دوم رقابت‌های عربستان و فطر نزدیک می‌شویم. معلوم نیست آیا ادامه این وضعیت بی‌ثباتی و ائتلاف‌های متعدد در منطقه را تقویت خواهد کرد یا نه.