ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 10.05.2017, 7:38

تاج‌زاده: رقیب اصلی روحانی تردید و تحریم انتخابات است


مصطفی تاج زاده، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با تاکید بر اینکه امکانات زیادی از بیت المال و بخصوص بودجه دفاعی کشور در اختیار رئیسی و تا حدودی قالیباف قرار گرفته است و همزمان امپراتوری رسانه ای سپاه خود را موظف به دفاع از آنان و تخریب دولت می بیند و صدا و سیما نیز برنامه های خود را علیه دکتر روحانی جهت داده است، گفت:با وجود این رقیب اصلی آقای روحانی در این انتخابات نه قالیباف است نه رییسی بلکه رقیب اصلی وی تردید و تحریم  است.

انتخابات ۹۶ شب قدر دیگری برای ملت ایران است و آینده ایران در آن رقم خواهد خورد./ رقیب اصلی آقای روحانی در این انتخابات نه رئیسی و نه قالیباف است بلکه رقیب اصلی وی تردید و تحریم انتخابات است. / پرچم دار اصلاحات آقای خاتمی است و او به درستی و حق بر حمایت قاطع از آقای روحانی تاکید کرده است.


مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:

در مصاحبه اخیر خود اشاره کرده بودید که اگر جای روحانی بودم فضا را شفاف می کردم. در این باره بیشتر شرح می دهید. روحانی باید چگونه فضا را شفاف کند؟

به نظر من رقابت در این انتخابات بین نامزدهایی است که دولت قانونی و دولت پنهان را نمایندگی می کنند، به عبارت روشن تر از طرف آنان پا به صحنه رقابت های انتخاباتی گذاشته اند. یک طرف سعی می کند با مظلوم نمایی و در عین حال بهره مندی از تمام امکانات عمومی و بویژه لشکری صحنه را به سود خود آرایش دهد و یکسو با محدودیت های بسیار وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شده و هم زمان متهم شده است که به دلیل رئیس جمهور بودن از امکانات عمومی یا موقعیت ویژه بهره می برد.

امکانات زیادی از بیت المال و به خصوص بودجه دفاعی کشور در اختیار رئیسی و تا حدودی قالیباف قرار گرفته است و همزمان امپراتوری رسانه ای سپاه خود را موظف به دفاع از آنان و تخریب دولت می بیند و صدا و سیما امکانات مساوی در جایی که نمی تواند جز این عمل کند، در اختیار آنان می گذارد اما تمام برنامه های دیگر خود را علیه دکتر روحانی و به سود رئیسی و قالیباف جهت داده است. افزون بر آن در همین انتخابات مسئولین تمام کانال های بالای صد هزار عضو اصلاح طلب را دستگیر کرده و کانال آنها را از کار انداخته اند تا به زعم خود ضربه ای مهلک بر اطلاع رسانی اصلاح طلبان وارد کنند. حتی تلاش بسیاری کردند که تلگرام را فیلتر کنند که با مقاومت و ایستادگی دولت مواجه شدند. بنابراین چاره را در این دیدند که به جای انسداد کل تلگرام به تعطیلی کانال های پرمخاطب اصلاح طلبان بپردازند تادر این عرصه نیز امکانات قالیباف و رئیسی به مراتب بیشتر از امکانات آقای روحانی و طرفدارانش شود.

من هشدار می دهم که یکی از سرداران نامه نوشته و خواهان فیلترینگ تلگرام در هفته آخر انتخابات شده است، این طرح خطرناکی است که به معنای کامل شدن آخرین حلقه مهندسی انتخابات است و همه مردم باید درباره آن هشیار باشند و آن را نشانه بدی برای ۲۹ اردیبهشت بخوانند. دولت هم باید با تمام توان همچنان که در این چهارسال ایستاده است، در هفته آخر نیز با چنین درخواست غیر قانونی و مخربی مقابله کند.

برخی کاندیداها سعی دارند با برخوردهای تهاجمی گوی رقابت را در مناظرات بربایند. این سبک برخوردها و جنجال آفرینی ها می تواند سببی برای جذب آراء سرگردان باشد؟

به نظر من تخریب دولت و شخص روحانی در این دوره اگر چه ممکن است درصد کوچکی از آرای او را کم کند اما بر آرای دو نفر دیگر نمی افزاید زیرا که هردو چهره ای شناخته شده هستند و میزان آرای منفی آنها به مراتب بیشتر از آقای روحانی است. بنابراین در موثرترین حالت می توانند درصدی از شهروندان را اساسا از شرکت در انتخابات پشیمان سازند با این فکر که ما با گروهی فاسد یا فسادپرور در هر دو سو مواجهیم. بنابراین فرق نمی کند که چه کسی رئیس جمهور شود. شاید هم خواست برخی همین باشد چون می دانند به میزانی که مشارکت مردم افزایش یابد و انتخابات پرشورتر شود، به همان میزان امکان پیروزی و آرای آقای روحانی افزایش می یابد.

من همینجا از یک همسویی دیگر باید نام ببرم که مردم در موضوعی دیگر آن را با پوست و گوشت خود لمس کردند و امروز می توانند چهره دیگری از آن را ببینند و این که در حقیقت چه کسانی در جامعه با ژستی ضد بیگانه و مشخصا ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی و ضد انگلیسی بیشترین همسویی و همکاری عملی را با آنان دارند.

آن موضوعی که مردم با گوشت و پوست خود لمس کردند مسئله برجام بود. جامعه دید که ارتجاع عرب، صهیونیست ها و جناح جنگ طلب در آمریکا با تمام وجود با برجام جنگیدند و آن را پدیده ای صد درصد به نفع جمهوری اسلامی و تثبیت نظام و دور کردن سایه جنگ از آسمان ایران و لغو تحریم ها دانستند بدون آنکه ایران از صنایع هسته ای خود دست بردارد و حتی آن را به شکل علمی تر و موثر تر گسترش ندهد.

هم سویی کیهان، جبهه پایداری و مصباحیون با ارتجاع عرب، صهیونیست ها و جنگ طلبان آمریکایی را در برجام همه دیدند و به همین علت از پیروزی ترامپ خوشحال شدند به این امید که حال که در ایران کسی جرئت ندارد برجام را نفی کند و حتی رئیسی، نماینده جبهه پایداری خود را موظف به پاسداری از برجام می خواند، و به عبارتی خود را موظف به پایداری از ترکمنچای و بدتر از ترکمنچای می خواند و با وجود این خود را انقلابی می نامد، شاید ترامپ و آمریکا برجام را بهم زنند تا سایه جنگ و تحریم های همه جانبه بار دیگر به ایران برگردد و کاسبان تحریم به سودهای میلیارد دلاری برسند.

موردی که امروز همسویی این دو جریان را با هم نشان می دهد، تلاش همه آنها برای کاستن از شور مردم در انتخابات است یعنی هم جبهه پایداری و کیهانیان خواهان آنند که انتخابات سرد و بی رمق برگزار شود و هم جنگ طلبان آمریکایی و اسرائیل و ارتجاع عرب. آنها  فکر می کنند تنها به این طریق پایه های مشروعیت نظام سست می شود و این فرصت را پیدا می کنند که فشارهای زیادی را مجددا متوجه میهن کنند و افکار دنیا را به جای استبداد، فساد، تبعیض در منطقه ونیز غارت بین المللی متوجه کانون و کشوری به نام جمهوری اسلامی نمایند.

هردو همسو در این مسیر گام بر می دارند، هردو می خواهند مردم سرد شوند تا در انتخابات شرکت نکنند البته جنگ طلبان آمریکایی و اسرائیل و ارتجاع عرب کل نظام را هدف قرار داده اند و جبهه پایداری و مصباحیون و کیهانیان به زعم خود روحانی را سیبل کرده اند تا بدین ترتیب نامزدشان که می دانند آرای زیادی نخواهد داشت با آرای کم پیروز انتخابات شود چرا کهفقط با مشارکت حداقلی رییسی  یا قالیباف می توانند به پاستور راه یابند.
متاسفانه هنوز بعد از چهل سال فرقه مصباح و کیهانیان متوجه نشده اند که به رغم شعارهای پر طمطراق در زمین جنگ طلبان آمریکایی بازی می کنند و سرد برگزار شدن انتخابات مانند بهم خوردن برجام بیش از همه به سود آنان است و به ایران و ایرانیان لطمه می زند.

در این انتخابات جمعی هستند که عمدتا حامی آقای روحانی اند و می گویند چون استمرار عمر روسای جمهور به دو دوره روال شده است، در این انتخابات شرکت نخواهند کرد، آیا این زنگ خطری برای روحانی نیست؟

این هم از ترفندهایی است که به نظر من ستاد مهندسی انتخابات پشت آن است. حزب پادگانی که از نظرسنجی ها مطلع است و می داند که آقای روحانی با فاصله زیاد نسبت به رقبا قرار دارد، می کوشد با پخش این شایعه که هر رئیس جمهوری در ایران دو دوره ای می شود، طرفداران او را سرد یا بی تفاوت کند یا راهی پیش پای آنها بگذارند تا به هر دلیل در انتخابات به صورت فعال شرکت نکنند. بدین ترتیب اولا از آرای آقای روحانی بکاهند که حتی اگر رئیس جمهور شود با آرای کمی پیروز شود. آنان می دانند که او با میزان رای بالاتری وارد پاستور شود امکان تحقق وعده های خود را از جمله در زمینه رفع حصر، ممنوع التصوری و اقدامات ممنوعه دیگر بیشتر پیدا می کند.

دوم شاید بدین ترتیب بتوانند انتخابات را به مرحله دوم بکشانند و آن وقت با بسیج کردن زمین و زمان پشت سر نامزد دولت پنهان بتوانند در دور دوم آقای روحانی را شکست دهند و ریاست جمهوری را قبضه کنند.

مردم عزیزباید بدانند که در این انتخابات هیچ چیز قطعی نیست،اگرهمچنان که دکتر روحانی گفت راهی را که همه با هم آغاز کرده ایم با هم ادامه دهیم همچنان می توانیم آینده بهتری را انتظار بکشیم. مشکلات زیاد است اما جهتگیری درست است واگر خدای نکرده به هر دلیلی سرد شویم وسست گردیم، این احتمال است که ستاد مهندسی انتخابات پیروز این میدان شود و بعدها همچنان که سردار ذوالقدر در سال ۸۴ گزارش داد بگوید که ما با یک برنامه ریزی چند لایه توانستیم اصلاح طلبان و نامزدشان راشکست دهیم. اگرچه آن تجربه باعث شده امروز علنا چنین اعترافاتی را نکنند اما در حقیقت همان مسیر را می‌پیمایند.

ما باید باتمام توان نه تنها خود به صحنه بیاییم و رای دهیم بلکه هرکدام چند نفر از کسانی را که به هر دلیلی مایل به شرکت در انتخابات نیستند، ترغیب به رای دادن کنیم زیرا این انتخابات تنها یک رئیس جمهور برای چهار سال تعیین نمی کند. انتخابات ۹۶ شب قدر دیگری برای ملت ایران است وآینده در آن رقم خواهد خورد. پس باید با حساسیت تمام و با تمام وجود درآن شرکت کنیم بدان امید که آینده درخشانی را رقم بزنیم.

آقای روحانی برای جذب این آرا که تمایلی به حضور در پای صندوق ندارند چه باید بکند؟

آقای روحانی باید بازبان ساده به مردم توضیح دهد که بود و نبود یک رئیس جمهور که برای او صلح اولویت دارد و جنگ را مخرب می داند و نه فقط در شعار بلکه درعمل معتقد به آن است که باید سایه جنگ را نه تنها از سر ایران دور کند بلکه همچنان بکوشد با برجام منطقه ای سایه شوم جنگ را از سر آسمان منطقه دور کند.

باید بیشتر و صریح تر از همیشه به مردم توضیح دهد که تفاوت بسیار زیادی بین امنیت گورستانی است که در آن هیچ کس حرف نزند و فقط زندگی نباتی داشته باشد با امنیتی دموکراتیک که در آن همه حرف می زنند و همه احساس امنیت می کنند؛ چه دولتیان و چه مخالفان. حسن روحانی باید به یاد مردم بیاورد که پیش از سال ۹۲ چقدر از این منظر فضا بسته بود. نمونه بارز آن اینکه در طول هشت سال منتهی به ۹۲ یک مناظره در صدا و سیما در مورد دیپلماسی هسته ای کشور صورت نگرفت، آن هم در دوره ای که ما بیشترین شکست ها را یکی پس از دیگری تحمل می کردیم اما همه مجبور بودند مجیز جلیلی را بگویند و اگر کسی جز این رفتار می کرد به اتهام نقض امنیت ملی محکوم و مجازات می شد.

آقای روحانی باید توضیح دهد که در این سال ها آرامشی به دست آمده است که مردم وقتی صبح از خواب بیدار می شوند اولین سوالشان این نیست که دلار چند شده است و در طول روز بزرگترین دغدغه آنها این نیست که پول خود را به خرید ارز اختصاص دهند یا طلا، در بورس سرمایه گذاری کنند یا کالا بخرند یا در بانک بگذارند و سود آن را بگیرند. نا امنی در دوره روحانی در هر دو زمینه رفع جنگ و رفع بی ثباتی اقتصادی برطرف شده است.

ارزیابی شما از حضور آقای جهانگیری در این رقابت ها چیست؟ آیا او می تواند روی جذب این آراء تاثیرگذار باشد؟

با توجه به محدودیت هایی که رئیس جمهور دارد حضور آقای جهانگیری باعث شد که حرف هایی را مطرح کند که به هر دلیل آقای روحانی مایل به ورود به آنها نیست. من حضور آقای جهانگیری را در این مناظرات مثبت دیدم و معتقدم ناخودآگاه نوعی عدالت نسبی در همین انتخابات نیمه آزاد به وجود آمده و این خود نکته مثبتی است که اگر آنها از سه جبهه به دولت حمله می کنند حداقل از دو جبهه از دولت دفاع شود و وقت60 به 40 تقسیم شود.

در بین کاندیداها کدام رقیب اصلی روحانی محسوب می شود؟

رقیب اصلی آقای روحانی در این انتخابات نه رئیسی و نه قالیباف است بلکه رقیب اصلی وی تردید و تحریم است که باید برای آن فکر اساسی کنیم و برای روزهای باقی مانده با ایرانیان عزیزی که به هر دلیلی مایل به شرکت در انتخابات نیستند ارتباط برقرار کنیم و به آنها توضیح دهیم که چقدر فرق است بین آدو حالتی که در آن ایده ها، روش، منش و بینش خاتمی بر کشور حاکم شود یا علم الهدی در آن حرف اول را بزند و گفتمان مصباح تعیین کننده آینده جامعه باشد.

آیا این رقابت می تواند انتخابات را دو مرحله ای کند؟ اگر انتخابات دو مرحله ای شود آیا تجربه سال ۸۴ تکرار خواهد شد یا شانس روحانی در دور دوم بیشتر خواهد بود؟

باید تلاش کنیم که حتی الامکان انتخابات دو مرحله ای نشود و آقای روحانی در همان مرحله اول و با آرای زیاد برنده شود، آن میزان که همانطور که خاتمی گفت امکان هیچ گونه تغییر و تحولی هم به وجود نباشد.  پرچم دار اصلاحات آقای خاتمی است و او به درستی و به حق بر حمایت قاطع از آقای روحانی تاکید کرده است و اینکه همه ما بدون تردید باید پای صندوق حاضر شویم و به روحانی رای دهیم. روشن است که حتی اگر آقای خاتمی چنین شفاف سخن نمی گفت عقل و تجربه به ما حکم می کرد که ذره ای در رای دادن یه آقای روحانی تردید نکنیم.

من خود که دوره قبل در زندان به روحانی رای دادم او را می شناختم و می دانستم که اصلاح طلب نیست و با علم به این مسئله به او رای دادم ولی همچنان از رای خود دفاع می کنم چراکه نه تنها خطرهای بزرگ را از ایران دور کرد بلکه گام های بزرگی برداشت که بیشتر از انتظارات من بود.

ما در شرایط کنونی راهی جز انتخاب آقای روحانی نداریم حتی اگر رقبایش رئیسی و قالیباف نبودند و نامزدهای مستقلی با برنامه های روشنی بودند. در آن صورت هم باید به او رای دایم تا کشتی ملت در این دریای طوفان زده خاورمیانه به سلامت به ساحل نجات برسد. حال که رقبا و عملکرهایشان پیش چشم ملت است، رقبایی که باوجود آن که شعار دفاع از کرامت و حقوق انسان و آزادی سر می دهند، هنوز که هنوز است یک توفیق فله ای مطبوعات را محکوم نمی کنند؛ هنوز که هنوز است آتش زدن سفارت عربستان را محکوم نکرده اند؛ هنوز که هنوز است به هیچ گروه خودسری در هیچ جای ایران کمترین انتقادی نکرده اند، برعکس از آنها حمایت کرده اند و به آنها در ستادهای خود مسئولیت داده اند وبا وجود آن دم از آزادی می زنند.