صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: ضرب المثلی روسی میگوید وقتی دور میز نیستی، روی میزی. (خورده میشوی.) ایران دور میز آنتالیا نبود، باشد که روی میز نباشد.
مذاکرات روسای ستاد مشترک ترکیه، امریکا و روسیه در آنتالیا در رابطه با سوریه و سکوت مقامات ایرانی شبهه حذف یا کمرنگ شدن آرام آرام نقش ایران از صحنه تحولات سوریه را تقویت مینماید. این دلخوشی که روسها حافظ منافع ایران در اجلاسند، چندان قابل پذیرش نیست. ورود قدرتمند روسیه به صحنه سوریه و ایفای نقش راهبردی در سقوط حلب و پذیرش آن توسط آمریکا را میتوان اینگونه درک کرد که مابهازای آن کاهش نقش ایران در تحولات سوریه بوده است. اظهارات نماینده امریکا در سازمان ملل مبنی بر لزوم خروج ایران از سوریه در حالی که ترکیه قلدرمابانه تهدید به ورود به درگیری با کردهای مورد حمایت آمریکا در منبج دارد نیز خود امری قابل تحلیل و تعمق است.
سفر اردوغان به مسکو نیز نمایشی از دیپلماسی کشوری است که از منظر تهران سیاستهایش در منطقه شکست خورده است. اردوغان در سفر به مسکو در کنار مسایل روابط دوجانبه، موضوع سوریه، عراق، کردها و خرید اس ۴۰۰ را با پوتین مورد مذاکره قرار خواهد داد. همچنان تحلیلهای مبتنی بر آرزو، ترکیه را در سوریه شکست خورده و ما را پیروز نشان میدهد. در حالی که در نگاه عمیق اگرچه ترکیه در سوریه به اهداف خود نرسیده، اما توانسته است معادلاتی که قبل از بحران به سود ایران بود را برهم زده و در نگاه حداقلی تحولات را به زیان ایران در سوریه رقم بزند.
ما در ایران دقت نداریم که نوع اختلاف ترکیه با آمریکا و یا حتی روسیه از جنس اختلاف ایران با آمریکا نیست. جنس اختلافات آنکارا با آمریکا از جنس مذاکره و در نهایت رسیدن به یک راه حل میانه است در حالی که انتهای اختلافات ایران و آمریکا به بن بست منتهی میگردد.
در حال حاضر مهمترین اختلاف آمریکا با ترکیه در خصوص کردهای سوری (حزب دمکراتیک سوریه و بازوی نظامی آنان تحت عنوان یگانهای خلق) است که آنکارا آنان را شاخه حزب کارگران کردستان (پ ک ک) میداند. این اختلاف قابل مذاکره است و منجر به درگیری جدی میان واشنگتن و آنکارا نخواهد شد. کسانی که تحولات عراق را از نزدیک تعقیب میکردند فراموش نکردهاند که آنکارا، با نگاه واشنگتن در مورد اقلیم اختلافی جدی داشته و بارزانی را رهبر عشیره میدانست و سرانجام پس از فراز و نشیبها، مذاکرات و... بارزانی امروز در کسوت رئیس دولت از سوی اردوغان نه تنها طرف مذاکره میگردد، بلکه ترکیه تا شناسایی استقلال اقلیم تغییر موضع داده است.
اگر در نتیجه مذاکرات و ... کردهای سوری از عنصر تهدید آنکارا خارج شده و چون اقلیم در نگاه خوش بینانه در کنار آنکارا قرار بگیرند، پذیرش دومین اقلیم کرد در سوریه توسط آنکارا دور از انتظار نیست. البته تحولات سیال سیاسی در بلند مدت و در شرایط مختلف، میتواند این روند را به سود یا به زیان آنکارا تغییر دهد. از منظر آمریکا تهران دشمن شماره یک است. لذا مبارزه جدی ایران با داعش برایش فرع است و کشورهای حامی داعش چون ترکیه و عربستان نیز از آنجا که دشمنی مبنایی با آمریکا ندارند، دوست محسوب میگردد.
مذاکرات آنتالیا چند لایه دارد. لایه اول برگزاری اجلاس در ترکیه و ارسال پیام آنکارا به تهران که ترکیه در کجای تحولات مرتبط با سوریه است و ایران در کجا قرار دارد. لایه دیگر و مهم آن است که در این مذاکرات اگرچه نقش اصلی با مسکو و واشنگتن میباشد اما بعد روسیه و امریکا، رعایت ملاحظات ترکیه در سوریه مهمترین ملاحظه منطقهای از منظر مسکو و واشنگتن است. این سخن به معنای عدم بروز مشکلات در روابط ترکیه با آمریکا یا روسیه نبوده و نیست. اما برای کمک به رسیدن به این درک است که از نظر روسها و آمریکاییها مد نظر قرار دادن ملاحظات آنکارا در نقطه نهایی بر رعایت ملاحظات تهران غلبه دارد.
سخنان تهدیدآمیز مقامات ترکیه علیه آمریکا را باور نکنید. این سخنان در بخشی برای جلب آرای مثبت در همه پرسی قانون اساسی است و پس از کسب رأی مثبت یا منفی در رفراندوم، اردوغان از حزب حرکت ملی گرا دور شده و دوباره به اکراد توجه کرده و مجدداً روند مذاکرات صلح با کردها آغاز خواهد شد. در این روند است که کردهای سوری در شیبی آرام، از تهدید خارج شده و البته آنان نیز از بخش مهمی از مواضع امروز خود عقب نشینی خواهند کرد.
ما در اجلاس آنتالیا نبودیم. در اجلاس روزهای آینده آستانه نیز اگر آمریکا و اردن حضور یابند، حضور ما چندان تأثیرگذار نخواهد بود. این همان شوکی است که در نوشتارهای قبلی به آن اشاره کرده و اظهار داشته بودم باید آماده آن باشیم.
در تقسیم بندی منافع، سهمها با توجه به جایگاه کشورها در ترتیبات منطقهای و بینالمللی داده میشود. نگاه بیرونی بیش از نگاه داخلی در جایگاه کشورها اهمیت دارد. برداشتهای داخلی کشورها از توانایی خویش، عامل تعیین کننده در جایگاه آنان نبوده و نیست.
نکته آنکه وقتی حضور را در سوریه وابسته به حضور روسها کردید، آنان نیز برایتان تکلیف تعیین مینمایند. وقتی پایگاه در اختیار روسها قرار دادید صرف این عمل در نظام جهانی تحلیل شده و به تغییر موازنه تعبیر میشود و خود میتواند به عامل تهدید تبدیل گردد. شوک نزدیک است، باید از تبعات و ابعاد آن کاست.