iran-emrooz.net | Wed, 02.05.2012, 21:35
روزنامه دولت: انفجار قیمتها بعد از ناکامی مذاکرات بغداد
ارگان دولت در یادداشتی نسبت به فریب بودن اظهارات سران غربی درباره مذاکرات با ایران، هشدار داد و با طرح احتمال شوک اقتصادی در صورت شکست مذاکرات بغداد نوشت: عدهای عامل و عدهای غافل و با واسطه، در مصاحبهها و سخنرانیهای متعدد «رویکرد گام به گام» و «جلب اعتماد ایرانیان» را به لغو قطعی تحریمها در بغداد تفسیر و همان معادله خطرناک را در افکار عمومی تثبیت کردند.
در یادداشت امروز روزنامه ایران آمده است: لبخندهای دیپلماتیک جلیلی و اشتون پس از مذاکرات «استانبول2» نشان از هر چیزی داشت جز نبردی که 11 ساعت در پشت درهای بسته سالن «لطفی کردار» میان آنها گذشته بود. با این حال کمتر از سه هفته دیگر گروه 1+5 شامل امریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان با ایران برای ادامه مذاکرات استانبول در بغداد گرد یک میز و «کنار» هم خواهند نشست.
این میز برخلاف میز مجازی که همواره همه گزینهها روی آن جا خوش کردهاند، حقیقی و تعیین کننده است. از 26 فروردین استانبول (14 آوریل 2012) تا 3 خرداد بغداد (23 مه 2012)، خط زمانی ترسیم شده که دو طرف بر حسب ارزیابی از واکنشهای محیط سیاست داخلی خود و طرف مقابل و بررسی متغیرها و معادلاتی که نوسانات بازار اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد، برآورد دقیقی از آنچه باید در نشست بعدی حاصل شود به دست آورده و با جمعبندی همه این موارد، ثمره مذاکرات شبانه روزی آقای باقری و خانم اشمیت را پای میز مذاکره خواهند چید.
اگرچه نگارنده این مطلب حق ندارد پیش از نهایی و آشکار شدن مفاد توافقات میان مذاکرهکنندگان، در این باب تحلیلی ارائه دهد اما با توجه به رصد و تجزیه- تحلیل برخی «رفتارها» و نه «گفتار»های طرف خارجی و پژواک این «رفتار»ها به صورت اعلام نظرهای غیر کارشناسی برخی افراد در داخل به دو نکته مهم باید اشاره شود.
همان طور که قبلاً در تحلیلی اشاره شد، طرف غربی با در نظر گرفتن پیشفرض الف- «محدود» و «غیر مقدور» بودن اعمال این سطح از «تحریم»ها در بازه زمانی طولانی مدت و همچنین ب- مشخص شدن «کم اثر» بودن این فشارها بر مردم و مسئولان در محیط سیاست داخلی، وارد عرصه نبرد دیپلماتیک و امتیازگیری شده است. اگرچه کارتهای برنده طرف خارجی تقریباً صفر بود اما آنها پس از مذاکرات یک «بازی بدون توپ» را شروع کردند. اما کدام بازی؟
1- هنوز آفتاب روز 26 فروردین غروب نکرده بود که قیمت کاذب طلا، سکه و ارز در ایران به یکباره روندی نزولی را طی کرد و در یک جایگاه کاذب دیگر قرار گرفت. پس از آن رسانههای خارجی و شعبات آنها در داخل به صورت هماهنگ دو مأموریت را در دستور کار قرار دادند: اول- این کاهش قیمت کاذب را بشدت برجسته کردند و سپس- سعی نمودند تا آن را ماحصل اعلام نتیجه مثبت مذاکرات استانبول از سوی دو طرف نشان دهند. هدف این عملیات رسانهای القا و ایجاد یک معادله غلط در ذهن مخاطبان بود، معادلهای که در آن نشستن پای میز مذاکرات، آن هم از نوعی که در پایان مذاکره نتایج «مثبت» ارزیابی شود معادل افزایش ارزش پول ملی و حرکت اقتصاد به سمت آرامش به نظر میآید. البته این مهندسی افکار به تنهایی نمیتوانست اثر مطلوب و مد نظر آنها را داشته باشد لذا عوامل دیگر باید وارد معرکه میشدند.
پس از آنکه سعید جلیلی گفت «ورود به یک فرایند سازنده و مثبت در همکاریهای جامع و پایدار مورد علاقه طرفین این گفتوگوها است که این موضوع با رویکرد گام به گام و عمل متقابل صورت میگیرد» و در پاسخ به سؤالی در خصوص لغو تحریمها تصریح کرد «دور بعدی مذاکرات بر مبنای اقدامات اعتمادساز خواهد بود که اعتماد ایرانیان را جلب کند.» عدهای عامل و عدهای غافل و با واسطه، در مصاحبهها و سخنرانیهای متعدد «رویکرد گام به گام» و «جلب اعتماد ایرانیان» را به لغو قطعی تحریمها در بغداد تفسیر و همان معادله خطرناک را در افکار عمومی تثبیت کردند.
برآیند حرکت دقیق دشمنان و اشتباه دوستان این بود که این عده رسماً و علناً در مقابل دشمنان و مردم اعتراف کردند که «تحریم»ها به قدری «ملموس و تأثیرگذار» شده که چشم امید ما! به لغو این تحریمها در مذاکرات بعدی است. این پیام غلط که هنوز تکرار میشود همانند آتش به جان برگهای برنده ما افتاده و طرف غربی را دچار یک توهم خطرناک میکند تا با یک برآورد اشتباه از خواست مردم و مسئولان به استقبال مذاکرات بغداد بروند.
2- از بهار 89 تا بهار 91 ، غرب با همه توان تلاش کرد تا تحریمهای متعددی در حوزه اقتصادی علیه ما اعمال کند. از تحریم بنزین و نفت گرفته تا بانک مرکزی، شرکتهای بیمه، اشخاص حقیقی- حقوقی و هر آنچه در توان داشتهاند، تنها به عنوان نمونه 27 کشور اروپایی 23 ژانویه و در بروکسل مقرر کردند تا از اول جولای 2012 (10 تیر 91) نفت ایران را مورد تحریم قرار دهند. به تاریخ اجرایی شدن این مصوبه دقت کنید! اگرچه فاصله 6 ماهه مابین «تصویب» قطعنامه تا «اجرا» عمدتاً به دلیل تطبیق دادن پالایشگاههای اروپا با نفت جایگزین عربستان و قطر است اما این «خرید زمان» نگاهی پرامید به تحولات درونی جامعه ایران پس از «اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» و «انتخابات مجلس» داشته و دارد، حالا این موضوع را به پالسهای غلط برخی جریانات داخلی که احتمالاً طرف خارجی را به این موضوع رسانده که روند فعلی تحریمها را همچنان حفظ کنند، اضافه کنید. الف- مذاکرات سازنده و مفید بود. ب- مذاکرات استانبول نخستین گام مثبت برداشته شده است. فضای سازندهای وجود داشته، ایرانیها به میز مذاکره آمدند و درباره موضوع هستهای کشورشان گفتوگو کردند. ج- ایران به فکر ساخت سلاح هستهای نیست. پ- ترجیح ما این است که آنها به جز سطح 5/3درصد که خطری ندارد، غنیسازی خود را کامل متوقف کنند.
گوینده جمله الف «کاترین اشتون» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از مذاکرات استانبول است. گوینده جمله شماره دوم «بن رودس» معاون مشاور امنیت ملی اوباما است که این جملات را در حاشیه نشست سران قاره امریکا در کلمبیا و همزمان با مذاکرات (14 آوریل استانبول) گفته است. جمله سوم از ژنرال «بنی گانتس»، فرمانده ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، در مصاحبهای با روزنامه صهیونیستی هاآرتص (چهارشنبه 25 آوریل 6 اردیبهشت) صادر شده است! و اما جمله چهارم متعلق است به «ایهود باراک» وزیر دفاع رژیم صهیونیستی است که توسط روزنامه «تایمز اسرائیل» پیشتر منتشر شده بود. این لحن مؤدبانه و متمدنانه از این افراد همان قدر مضحک به نظر میرسد که تصور کنیم گرگ قصه شنل قرمزی با صدای کودکانه در حال عشوهگری معصومانه است!
تحلیل این رفتارهای خصمانه و گفتارهای متناقض، به ما اثبات میکند طرف خارجی احتمالاً در حین انجام یک «عملیات فریب» است. به عبارتی آنها میدانند «منحرف کردن» و رساندن سطح خواست مردم به سقف توقعات – لغو تحریمها – از نظر آنها و متمرکز کردن این توقعات به نشست بغداد، میتواند بهترین محمل برای زدن ضربه نهایی باشد، آنجا که انتشار خبر«شکستآمیز» بودن یک نشست میتواند شدیدترین ضربه را به ثبات اقتصادی داخلی وارد کند.
نتیجه آنکه اولاً همه مسئولان باید خود را موظف بدانند تا در حیطه مسائل حساسی چون بحث مذاکرات اظهارنظر غیرکارشناسی نکنند که خدای نکرده از سر عدم اشراف به موضوع، قطعات پازل دشمن را تکمیل نکرده باشند. ثانیاً هم مسئولان و هم مردم باید بدانند دشمن تا زمانی که ما بر سر آرمانها و اصول خود ایستادهایم هرگز از دشمنی کردن خود کوتاه نمیآید، پس نباید فریب لبخند این «گرگهای شنلپوش» را خورد.