جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
ما چهل میلیون آدمِ بیاهمیتیم که هرروز به زور پروکسی و فیلترشکن به تلگرام میآییم، احوال همدیگر را میپرسیم، برای هم مطلب میفرستیم، تکههای خندهدار و گریهدار برای هم میفرستیم، مطالب جدی، خبر و مقاله و تحلیل میخوانیم و به اشتراک میگذاریم، بحث میکنیم و دعوا میکنیم، و شب که آخرین پُست را میبینیم و میخوابیم، باز یکی از همان چهل میلیون آدم بیاهمیتیم. بیاهمیتیم که چهل میلیون بودنمان باعث نشد تلگرام پس از دو سال از فیلتر درآید.
کرونا به جانمان افتاد، نامنتظرهترین تصمیمها را گرفتیم: از تعطیلی دانشگاهها و حوزهها و حرمها و مساجد، تا تعطیلی تمام مراکز تجاری و سیاسی و اقتصادی دیگر. اما این باعث نشد یکی بگوید، حال که این همه تصمیم نامنتظره برای عبور از بحران گرفتیم، در تصمیم فیلترینگ تلگرام هم تجدید نظر کنیم. مردم را به صد لابه و تهدید به خانهنشینی توصیه کردیم و اکیداً هشدار دادیم از هر گونه دیدار و نزدیکی فیزیکی خودداری کنند، اما حاضر نشدیم برای کمک و همدلی با همین مردم خانهنشین، تلگرام را با چهل میلیون کاربر از فیلتر درآوردیم تا دستکم از امکانات ارتباطی این رسانه برای گذر از بحران و کاستن از ملال تنهایی و انزوا بهره گیرند. فیلتر ماندن تلگرام در بحران کرونا درست مانند این بود که سیل یا زلزلهای ویرانگر آمده باشد، خانه ویران و همۀ دیوارهایش فروریخته باشد و صاحبخانه همچنان اصرار داشته باشد، درِ خانه را که چارچوبش هنوز سرپا بود، چهارقفله کند. مبادا کسی وارد خانهای شود که دیوار ندارد...
وقتی چهل میلیون کاربر روی هم نمیتوانند «احترام برانگیزند»، این چه معنایی جز این دارد که ما مهم نیستیم. دستکم، «تصمیم» ما برای ماندن در تلگرام برای فیلترکنندۀ تلگرام اهمیتی ندارد؛ و اهمیت نداشتن تصمیم یک فرد، چندان فرقی با اهمیت نداشتن خود او ندارد. اما این بیاهمیت بودن دوسویه و سهسویه و اصلاً همهسویه است. برای خود ما هم مهم نیست که ما مهم نیستیم. اصلاً یاد گرفتیم که مهم نبودنمان برایمان مهم نباشد. و راستش را بخواهید به گمانم این هنر ماست. مگر در این دو سالی که تلگرام فیلتر بود، شنیدید کس یا کسانی اعتراضی جدی کنند.
دو سال پیش که از خواب برخاستیم و تلگرام را بیخبر فیلتر یافتیم، خمیازهای کشیدیم، گفتیم «ای بابا، انگار راستی راستی فیلترش کردند»، گوشی را کنار گذاشتیم و رفتیم مسواک زدیم و صبحانه خوردیم و خم به ابرو هم نیاوردیم. این رفتار ما، این خونسردی ما، این بیتفاوتی، هنر ماست. نه از این تعجب کردیم که مگر میشود به چهل میلیون کاربر بیاعتنا بود و نه از این خشمگین شدیم که به حساب نیامدیم. زندگیمان را کردیم و بیشترمان هم با چند روز تأخیر راه تلگرام را دوباره یافتیم.
از آن سو، برای کسی هم که ما را فیلتر کرد، اهمیتی ندارد که تصمیمش برای ما مهم نبود. این بیاعتنایی به پیامدها و اثر یک تصمیم از ویژگیهای نظامهای بوروکراتیک است. در نظام بوروکراتیک نفسِ «حکم» یا «دستور» تعیینکننده است و اینکه این دستور چقدر کارآمد است، چقدر اجرا میشود، چقدر مفید است و چقدر رعایت میشود، اهمیتی ندارد. اگر اینچنین نبود، پس از فیلترینگ تلگرام بررسیهای دقیق کارشناسانه انجام میشد، بازخوردها و نتایج تحلیل میشد و وقتی مشخص میشد یک «حکم» کارایی لازم را نداشته است، بیدلیل بابت آن هزینه داده نمیشد. اما چنین نشد. بنابراین برای فیلترکنندۀ تلگرام هم میزان کارایی این دستور اهمیتی نداشته است.
در نهایت میبینیم، در هزارتویی از بیاهمیتبودگیها به سر میبریم: ما کاربران مهم نیستیم، مهم نبودن ما برای فیلترکنندگان مهم نیست، مهم نبودنمان برای خودمان هم مهم نیست، فیلترکنندگان و تصمیمشان برای ما مهم نیستند، مهم نبودنشان برای خودشان هم مهم نیست، فیلتر بودن تلگرام برای کاربران مهم نیست، کارایی نداشتن فیلترینگ برای فیلترکنندگان مهم نیست... هزارتویی از بیاهمیتبودنها...
ما فیلترشدگان یاد گرفتهایم زندگی کنیم و این هنر ماست، خوب است فیلترکنندگان هم قدری به ما بنگرند و هنر زندگی کردن و زندگی بخشیدن را بیاموزند... هرچند چنین نخواهند کرد و همین چه غمانگیزست...
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|