جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
زندان پدیدۀ شرّی است اما متأسفانه شرّی ضرور! بشر برای مجازات، کنترل و بازدارنگی بزهکاران از تکرار بزه، هنوز راهی مناسبتر از زندان کشف نکرده است و همین نکته وجود زندان را به رغم همۀ معضلاتاش، برای جوامع امروزی ضروری کرده است.
البته پدیدۀ زندان در برخی از کشورها فراتر از فلسفۀ وجودی خود رفته و جنبۀ انتقامجویی و یا محدود کردن فعالیت نیروهای رقیب دولتها به خود گرفته است که در جای خود، داستانی مفصل دارد.
زندانهای ایران تا بدانجا که من تجربه کردهام؛ دستخوش مشکلات فراوانی هستند. رفع برخی از این مشکلات اگر ارادهای باشد، به نسبت آسان است و رفع برخی دیگر البته در شرایط حاضر به این راحتی نیست.
در اینجا فقط به دو مشکل که به نظرم قابل رفع یا کاهش است؛ اشاره میکنم.
به نظر من، بزرگترین مشکل بسیاری از زندانها تراکم طاقتفرسای آنهاست. گاه در محیطی که مثلاً ۳۰ نفر گنجایش طبیعی دارد تا ۳۰۰ نفر نگهداری میشوند. زندگی در محیطی با این حد از تراکم بینهایت دشوار ویأسآور است و خدا نصیب هیچ جنبدهای در این جهان نکند!
برای کاهش تراکم زندانها دو راه بیشتر وجود ندارد؛ راه نخست ،گسترش زندانهاست که نیاز به بودجۀ کلان دارد و راه دوم کاهش جمعیت کیفری است. در مورد بودجۀ زندانها، گویی همیشه کمبود منابع وجود دارد و روز به روز هم کمتر میشود! در مورد کاهش جمعیت کیفری نیز به دلیل رشد روز افزون جرائم از یک طرف و سختگیری برخی قضات در صدور احکام بازداشت و زندان از طرف دیگر، عملاً کاری از پیش نمیرود.
در این میان، اجازه دادن به ورود جمعیتهای خیّر به امور زندانها برای کاهش از حجم مشکلات، شاید سادهترین راه باشد. کمک به زندانها واقعاً چیزی کم ارجتر از کمک به مدارس و مساجد نیست!
مشکل دوم اما فضای فرهنگی حاکم بر زندانهاست. در واقع درک متقابلِ زندانبان و زندانی از یکدیگر، سبب رواج نوعی رفتار خشونت آمیز دو طرفه شده است. زندانبان معمولاً به زندانی به عنوان فردی شرور نگاه میکند که از همان ابتدای ورودش به زندان باید او را بعضاً با تخفیف و تحقیر سر جای خود نشاند تا هوس آزار و طغیان به سرش نزند. زندانی نیز به نوبۀ خود، زندانبان را آدم خشن و قدر قدرتی فرض میکند که گوشش به هیچ منطقی بدهکار نیست و فقط سرافکندگی و اطاعت محض او را طلب میکند.
به واقع این تصویر و تصور متقابل، تا اندازۀ زیادی نادرست است. بسیاری از زندانیان افراد معمولی و بعضاً شرافتمندی هستند که دست حادثه پایشان را به زندان باز کرده است. بسیاری از زندانبانان نیز کارمندانی عادی و بعضاً دلسوز و مهرباناند که در تلاش برای یافتن شغل از زندانها سر در آوردهاند.
البته همواره تعدادی زندانی به واقع آزارگر و به همان میزان زندانبان عصبی و عقدهمند هم یافت میشوند که فضای زندان را تحت تأثیر رفتار خود قرار میدهند و محیط را بیش از حد خشونتآمیز میکنند.
به نظرم مدیران زندانها در تلطیف فضای زندان میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند. مدیر زندان قاعدتاً باید انسانی بسیار صبور، دلسوز، مدبّر و آگاه به مسائل روانشناسی و آسیبهای اجتماعی باشد و بخصوص به آموزش و تعلیم پرسنل تحت امر خود در مورد چگونگی برخورد انسانی با زندانیان اهتمام ورزد.
واقعیت این است که بسیاری از مدیران زندانها از متوسط سطح مدیران دولتی بی کفایتتر نیستند اما این میزان کفایت، پاسخگوی ادارۀ محل پیچیده و پر مسئله و دردسر سازی چون زندان نیست. مدیریت زندان نیاز به انسانهای بسیار فرهیخته و شکیبا و کاردان دارد که از افتادن به موضع خشم و انتقام و بویژه رو کم کنی مبرّا باشند. اگر چنین بود بسیاری از فجایع در داخل زندانها بخصوص مرگ ناشی از اعتصاب غذا رخ نمیداد.
برخی از مدیران زندانها به مجرد آنکه موضوع اعتصاب غذای یک زندانی به گوششان میخورد؛ از همان ابتدا مسیر غلطی انتخاب میکنند و به جای کمک به حل مشکل، گره بر گره میافزایند. به نظرم این اتفاق در مورد وحید صیادی نصیری هم رخ داده است. مسئولان قضایی اعلام کردهاند که او بر اثر ناراحتی کبد از دنیا رفته است. اگر این توضیح را بپذیریم آیا ناراحتی کبد او به دلیل اعتصاب غذای طولانی نبوده است؟ به نظرم مرگهای غم انگیز این چنینی به راحتی قابل پیشگیری است به شرط آنکه مدیران زندانها نگاهشان را تغییر دهند و تصور کنند آنکه اعتصاب کرده، فرزند یا خویشاوند خودشان است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|