چند خبر و تحلیل‌های ناب!

چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷
شهاب نبوی طنزنویس
شهرونگ/شهروند
گفته می‌شود قرار است قیمت اتومبیل (وقتی می‌گم اتومبیل منظورم بنز و پورشه و اینا نیست. خودتون می‌دونید درباره چی صحبت می‌کنم) به قیمت کف بازار نزدیک شود. یعنی دلال‌های عزیز قرار است به‌طور رسمی وارد گود شوند. در همین رابطه سلطان تولیدات داخلی دیروز اعلام کرد: «می‌دونستم آخرش برمی‌گردید سمت خودم و از خودم می‌خواین که براتون تعیین تکلیف کنم.» مرغ و گوشت هم بعد از این‌که خبر را شنیدند، قیمت‌های اعلام‌شده برای خودشان را به بال و پرشان هم نگرفتند و اعلام کردند: «ما دیگه وجدانا از بعضی خودروهای داخلی که کمتر نیستیم. چطور اونا برای خودشون تعیین تکلیف کنند، اما ما مثل اسکول‌ها بشینیم شما جای ما تصمیم بگیرید؟ نه بابا، دیگه چی می‌خواید؟!» اصلا اوضاع جوری شده که آدمیزاد احساس امنیت نمی‌کند. آنها که مرغ و گوشت و ماشین هستند، در خبرها خواندم که عمه یک بچه او را به هوای بردن به پارک از خانه خارج کرده و قصد داشته به قیمت خیلی‌ خوبی به  سلطان بچه او را بفروشد. خودم هم وقتی یواشکی به صحبت‌های رئیسم گوش می‌کردم، شنیدم داشت می‌گفت: «راستی، این یارو نبوی رو هم می‌فروشما. روزی یه وعده غذا می‌خوره، بلانسبت الاغ، مثل اسب هم برات کار می‌کنه. حقوقم هنوز بهش یاد ندادم یعنی چی، لازم نیست بهش پول بدی...» سریع زدم بیرون و سعی کردم تا جایی که امکان دارد از محل کارم دور شوم. دعوا بر سرFATF هم کماکان ادامه دارد. خوشبختانه کار ما نوشتاری است و لازم نیست این کلمات عجیب و غریب را تلفظ کنم، برای همین می‌توانم بدون استرس چند کلمه‌ای در موردش صحبت کنم. FATF چیزی است که عده‌ای می‌گویند خیلی بد است. عده‌ای هم می‌گویند خیلی خوب است، اما طبق تحقیقاتی که من در موردش کردم، فهمیدم که FATF خودش خوب است اما دور و بری‌هایش خوب نیستند. یعنی ما اگر به دور و بری‌هایش کار نداشته باشیم و از خودش استفاده کنیم، می‌تواند به دردمان بخورد. خبر دیگر این‌که انگار فیفا جدی‌جدی باورش شده که ورود خانم‌ها به استادیوم آزاد شده و خیلی از زیرساخت‌های دیگر هم توی کشور پیشرفت داشته و قصد دارد ما را یک کوچولو در جام‌جهانی قطر شریک کند. از همین‌جا خدمت جناب رئیس فیفا عرض می‌کنم که داداش، اونا همه‌اش بازی بود. ما خواستیم توی اون چندساعتی که ایرانی بهت خوش بگذره. چرا این‌قدر زود باوری تو آخه؟ ما هنوز وقتی می‌خواهیم بریم استادیوم، گلاب به روت قبلش تا جا دارد کارمان را در خانه انجام می‌دهیم چون در استادیوم‌های ما اصولا چیزی به نام سرویس بهداشتی واژه غریبی است. ما که از خدای‌مان هم هست این اتفاق بیفتد اما برای خودت می‌گوییم بهتر است این کار را نکنی، چون بدجور تویش گیر می‌کنی.  برو و برای ما و خودت دردسر درست نکن..‌. خبر دیگر هم سلامتی، سختی و دشواری هم نداریم. خدانگهدار.