شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 20 April 2024
|
جامعه نو / شورای سردبیری
در دوران دولت دوم خاتمی، یک گمانهزنی در برخی محافل سیاسی شنیده میشد: کودتا علیه خاتمی به خاطر ذخایر انباشته ارزی. در آن دوران، باوجود آنکه قیمت نفت هیچگاه از ۲۴ دلار بالاتر نرفت، به علت سیاست اقتصادی سنجیدهای که به تشکیل صندوق ذخیره ارزی انجامید، میراث خوبی برای دولت جانشین باقی میماند. در مقابل، احمدینژاد با اقتصاد چنان رفتار کرد که احمد توکلی یکی از متحدان سابقش او را به در پیش گرفتن سیاست باقی گذاشتن زمین سوخته متهم کرد. در ایران، همیشه اینکه دولت جانشین و قاپزننده قدرت اجرایی به چه ذخایری دست مییابد موضوع مطرحی بوده است. اما داستان ایران یک مشخصه دیگر هم دارد: در دوران افزایش قیمت نفت، عطش در اختیار گرفتن قدرت اجرایی و کنترل درآمد ارزی معمولاً افزایش مییابد.
از دوران روحانی، در صورتی که به هر علتی از عرصه سیاست کنار رود، جز کاسهای خالی برجا نمیماند، آخرین پرده غارت را در چند ماه اخیر که به علت ردیابی جابجایی پولهای قابل غارت توسط سیستم بین المللی، انتقال پول بینشان به خارج از کشور ناممکن بود در توزیع مقدار هنوز نامشخص اما کلانی از منابع بانک مرکزی در قالب و پوشش تخصیص ۴۲۰۰ تومانی شاهد بودهایم. به نسبت جمعیت و نیازهایش، اوضاع ناهمراه خارجی و ظهور ابرهای تیره در در افق اقتصاد، چشمانداز منابع مالی موجود و درآمدهای قابل استحصال آتی مناسب نیست و کاسه فردا خالی و مشکلات حاصل از مطالبات انباشته و غیر قابل نفی بسیار ترسناک است. بعید است عقل سلیم به کنار، حتی عقل متوسطی نیز بخواهد این کاسه را از دست روحانی بقاپد.
در عرصه سیاسی وضع بدتر است. هرچند عطش سیاسی بویژه در دل تندروهایی که برای اثبات درستی توهمات خود حاضرند هرچیزی را قربانی کنند، عقل را تعطیل میکند اما فرجام قاپیدن اختیارات سیاسی دولت بویژه در عرصه خارجی مانند قاپ زدن نارنجک از ضامن خارج شده است. ایران از نظر بینالمللی در وضعیتی است که دیر یازود باید یا وارد جنگ همهجانبه (اقتصادی فرساینده و نظامی بدون افق) شود و یا به نوعی مصالحه نادلخواه و بسیار غیرقهرمانانه تن در دهد. حداکثر عقلی که تندروها در این روزهای قیمتی قبل از روز سخت به خرج دادهاند نمایشِ کنار نیامدن با آمریکا زیر فشار، حتی به قیمت ابراز آمادگی برای برگشتن به دوران کنسرسیوم زیر بیرق روسیه و چین و هند است. با این سطح ازقدرت تحلیلی و توانایی تاکتیکی، چشمانداز فاجعهباری در حوزه تنظیم روابط با جهان در انتظار ماست. ربودن اسلحه بیخشاب از دست روحانی و ظریف اوج بیخردی کسانی است که به تصویر رفتار خود در چشم تحلیلگران میانمایه دولت ترامپ نیندیشیدهاند.
نمایشها که تمام شد، باید به عمل عاقلانه واقعی و بحرانزدا فکر کرد. واضح است که باید کسب آمادگی همهجانبه رابرای شرایط سخت اقتصادی پیشه کرد، و نباید در مقابل لاتبازی بینالمللی تیم ترامپ تسلیم شد، اما باید به درون خزید و گارد دفاعی گرفت. درست است که بهترین دفاع حمله است، اما گاهی هم بهترین حمله دفاع است. دژ دفاعی ما در مقابل قلدرآمریکایی، سیاست خارجی عملی ماست و نه کلامی که پشت تریبونها یا در دیدارها عرضه میکنیم. باید از خودمان بپرسیم آیا مواضعی که اکنون در دست داریم آنقدر ارزش دارند که کسی برای خرید آنها پشت میز بنشیند و مذاکره کند، یا اینکه رها کردن آنها بار ما را روی دوشمان کم و توان ما را در عرصه بینالمللی زیاد میکند. یادمان باشد برخی از این مواضع قابلیت معامله ندارند زیرا طرف مقابل از میزان هزینهای که برای حفظ آنها میپردازیم آگاه است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|