جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 19 April 2024
|
عصر ايران؛ حمید رضا مهاجر- بسیاری از تحلیلگران معتقدند که خاورمیانه پس از داعش، آبستن درگیریهای خونین است. چندی پیش روزنامه واشنگتن پست گزارشی را منتشر کرد که مدعی بود خاورمیانه پس از داعش شاهد ده جنگ دیگر خواهد بود؛ به اعتقاد نویسنده واشنگتن پست این جنگها عمدتا در عراق و سوریه بوقوع خواهند پیوست. جدی ترین این درگیریها بین چندین طرف عمده روی خواهد داد: ارتش ترکیه، ارتش سوریه، نیروهای موسوم به آسایش(شبه نظامیان کرد سوریه) که جغرافیای درگیری در شمال و شرق سوریه خواهد بود و در عراق، جنگ بین ارتش عراق و بسیج مردمی با نیروهای پیشمرگه از یک سو و درگیری داخلی میان کردهای عراق (نیروهای وابسته به حزب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان) آغاز خواهد شد.
تمامی این گزینهها، جزء سناریوهای محتمل درگیری پس از داعش هستند. چه اینکه ورود ارتش عراق به شهر استراتژیک کرکوک و بیرون راندن نیروهای پیشمرگه از این شهر و پیشروی تا خطوط مرزی سال ۲۰۰۳ با اقلیم کردستان، نمونهای از درگیریهایی هستند که خاورمیانه پس از داعش خود را آماده ورود به آنها میکند. خبرهای که از شمال غرب سوریه مخابره میشود حاکی از آماده شدن ارتش ترکیه و شبه نظامیان سوری وابسته به آن برای هجوم به منطقه کردنشین عفرین است.
پس از اینکه اولین موج هجوم داعش در عراق و سوریه دفع گردید این کردها بوند که به عنوان برنده از این موج، خارج شدند. در عراق، کنترل کرکوک و بخشهای وسیعی از شمال این کشور که خارج از خطوط مرزی مورد توافق اقلیم کردستان با حکومت مرکزی بود در اختیار نیروهای پیشمرگه قرار گرفت. مسعود بارزانی خیلی زود این واقعیت را فراموش کرد که چه کسانی مانع از سقوط اربیل شدند و اعلام کرد که این مناطق، تحت حاکمیت ابدی اقلیم کردستان قرار خواهد گرفت.
در سوریه، پس از ناکام ماندن هجوم داعش به کوبانی، امریکاییها با وجود مخالفت سرسختانه آنکارا، پشتیبانی گسترده خود را از شبه نظامیان کرد موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه آغاز کردند. این پشتیبانیها تا جایی پیش رفت که اکنون این نیروها، کنترل الرقه در شرق سوریه را در اختیار گرفتند و در حال پیشرفت در حاشیه شرقی فرات هستند. با این حال این نگرانی عمیق در میان این نیروها وجود دارد که واشنگتن همان رفتاری را که با اربیل انجام داد با کوبانی تکرار کند، یعنی ترک کردن کردها در برابر قدرتهای منطقهای و دولتهای مرکزی. این نگرانیها اکنون با آغاز هجوم ارتش ترکیه به عفرین جدیتر میشود و هیچ بعید نیست که با رسیدن به یک راه حل سیاسی و توافق روسها و امریکاییها، فردا ارتش سوریه وارد الرقه شود!
البته در عراق نباید تصور کرد که بارزانی و حزب دموکرات، کردهای این کشور را نمایندگی میکنند چه اینکه حزب تغییر و اتحادیه میهنی کردستان عراق، از مخالفان جدی سیاستهای بارزانی محسوب میشدند. آنها یا از مخالفان همه پرسی استقلال به شمار میرفتند و یا اینکه معتقد بودند که بارزانی، صلاحیت لازم برای رهبری استقلال کردستان را ندارد.
گفته میشود در عملیات آزاد سازی کرکوک در اواخر مهرماه گذشته، نیروهای وابسته به اتحادیه میهنی کردستان عراق، به هیچ وجه وارد درگیری با نیروهای دولتی نشدند. این، تکرار همان سناریوی همیشگی کردستان است: کردها هیچگاه با یکدیگر متحد نشدهاند؛ اما اینکه کردها عراق همانند گذشته وارد درگیری مسلحانه خواهند شد یا نه؟ پرسشی است که پاسخ آن را باید در رفتار مسعود بارزانی و هوادارانش پس از برکناری از ریاست اقلیم جستجو کرد.
گزینههای احتمالی جنگ در خاورمیانه به اینجا ختم نمیشود. یکی از جدی ترین این گزینهها، جنگ اسراییل و حزب الله است. نبردی که از دیدگاه طرفین، رخدادی قطعی است اما زمان آن هنوز فرا نرسیده است. با وجود اینکه شواهد نشان میدهد که سعودیها، همانند سال ۲۰۰۶، اسراییل را برای هجوم به لبنان و نابودی حزب الله تشویق میکند اما یک اصل اساسی از سال ۱۹۴۸ وجود دارد که سیاستمداران اسراییلی به آن پایبند هستند، تصمیم گیری درباره جنگ بر عهده ارتش اسراییل است و بس!
ژنرالهای ارتش اسراییل معتقد هستند که حزبالله در جریان جنگ داخلی سوریه، توانسته است تجربه بسیار بزرگی را به دست آورد. از دیدگاه آنها، حزبالله با وجود اینکه یک ارتش نیست و به شیوه کلاسیک نمیجنگد، اما دیگر یک گروه مقاومت نیست که به شیوه چریکی بجنگد. تاکتیکهای نظامی حزبالله و فرماندهان نسل جدید آنها، کارایی خویش را بارها در میدان جنگ به اثبات رساندهاند.
از سوی دیگر ارزیابیهای ارتش اسراییل نشان میدهد که حزب الله توانسته است پس از جنگ ۲۰۰۶ و بویژه در سالهای اخیر، توان موشکی خویش را افزایش داده و کیفیت آن را ارتقاء بخشد. موشکهای حزبالله در جنگ آینده قادر هستند هر نقطه از فلسطین اشغالی را هدف قرار دهند، هدفگیری که دقت و قدرت آن نیز بسیار بالا خواهد بود.
در هر صورت اطلاعات ارتش اسراییل از توان نظامی حزبالله به اندازهای است که ژنرالها را به این امر قانع میکند که اکنون زمان جنگ نیست و در صورت آغاز، امکان یک سره کردن تکلیف حزب وجود ندارد.
در حومه جنوبی بیروت نیز نشانههایی از تمایل حزبالله برای ورود به جنگ به اسراییل دیده نمیشود. از دیدگاه آنها، اسراییل توانسته است در سالهای اخیر، علاوه بر ارتقاء توان هجومی، تاکتیکهای جدیدی را در مانورهای خویش بکار گیرد. اسراییل در این مدت، تلاش بسیاری کرده است تا نقاط ضعف گذشته خویش را ترمیم کند. حزبالله بخوبی میداند که ارتش اسراییل، در صورت آغاز جنگ، مبانی شهری و تاسیسات زیربنایی مناطق شیعهنشین را ویران و آسیبهای سنگینی را وارد خواهد کرد. همه این موارد سبب شده است که طرفین با احتیاط کامل به آغاز جنگ بیندیشند؛ جنگی که وقوع آن قطعی است ولی زمان آن هنوز فرا نرسیده است؛
شاید پس از به بنبست رسیدن مذاکرات روسها و امریکاییها درباره سوریه و تداوم حضور نظامی ایران و حزبالله بویژه در جنوب این کشور و شاید برعکس!
با افزایش تنش میان عربستان و ایران، بویژه پس از سقوط موشک برکان در فرودگاه ملک خالد، که ریاض معتقد بود از سوی ایران در اختیار حوثی قرار گرفته است، درگیری لفظی بین سران دو کشور شدت گرفت. ولیعهد محمد بن سلمان و وزیر خارجه، عادل الجبیر، ایران را تهدید کردند که پاسخ سختی به ایران خواهند داد. در این سوی خلیج فارس، رئیس جمهور روحانی نیز پاسخ تهدیدات مقامات عربستان را داد: بزرگ تر از شما نتوانست هیچ غلطی بکند!
برخی معتقد هستند که ترامپ به دنبال آغاز جنگ بین ایران و عربستان است. اما به چند دلیل عمده چنین جنگی هیچگاه رخ نخواهد داد. نخست اینکه عربستان به لحاظ نظامی توان رویارویی با ایران را ندارد. بر اساس گزارش اسپوتنیک، به لحاظ نظامی با وجود اینکه نیروی هوایی عربستان، بر ایران برتری دارد اما در سایر حوزهها، بویژه موشکی، ایران از برتری کامل برخوردار است. با این حال این عامل نظامی نیست که مانع از بروز جنگ میان عربستان و ایران میشود. چه اینکه، جنگ یمن نشان دهنده توان نظامی عربستان است. جنگی که ریاض تلاش بسیاری میکند تا از آن بیرون بیاید.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان تلاش دارد تا با تحقق چشم اندازی که تحت عنوان ۲۰۳۰ آن را مطرح کرده است، عربستان را دگرگون کند. تحقق چنین چشماندازی به صدها میلیارد دلار بودجه نیازمند است که اقتصاد عربستان در حال حاضر در شرایطی نیست که بتواند آن را تامین کند، اقتصادی که به گزارش بلومبرگ در سال گذشته، ۹۸ میلیارد دلار کسری بودجه را تجربه کرده است و به گزارش صندوق بین المللی پول، رشد آن به نزدیک صفر درصد رسیده است. چنین اقتصادی برای رسیدن به نقطه تحولی که ولیعهد به دنبال آن است، تحمل یک جنگ منطقهای بزرگ را ندارد.
سعودیها ترجیح میدهند که همانند سیاستی که دههها هست به آن عمل میکنند را پیگیری کنند یعنی که دیگران به نمایندگی از آنها بجنگند. اما چه کسی حاضر است به نمایندگی از عربستان با ایران بجنگد؟ ترامپ یا اتحادیه عرب؟ پرسشی که پاسخ آن، دلیل اصلی اظهارات تند سعودیها علیه تهران است.
بنابراین فریادهای بلند سعودیها علیه کشورمان را نباید جدی گرفت. یک ضربالمثل معروف عربی وجود دارد که میگوید: اگر در دعوا، یک طرف، صدای خود را خیلی بالا ببرد مطمئن باشید که بعدا مجبور خواهد شد خیلی بیشتر کوتاه بیاید!
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|