جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 19 April 2024
|
امتداد- ریحانه طباطبایی: نخستین بار سال ۹۲ مولوی عبدالحمید را دیدم. برای مراسم تحلیف حسن روحانی به تهران آمده بود. به واسطه دوستی به دیدارش رفتم و گفت و گویی برای روزنامهی بهار انجام دادم. بعد از ۸ سال نخستین گفت و گوی او با یک رسانهی داخلی بود.
مولوی عبدالحمید در آن روزها چون این روزهایش مهمترین دغدغهاش مسائل هموطنانش بود، هموطنانی که درس خواندهاند، به مدارج عملی رسیده و اینک بی کار هستند. او دغدغه زمینهای سیستان و بلوچستان را داشت که به حال خود رها شده بودند و میشد در آنها کشت و کار کرد و باعث رونق استان شد. دغدغه بازارچههای مرزی را داشت که میتوانستند تولید شغل کنند و جوانان را از بی کاری و قاچاق مواد مخدر رها سازند. دغدغه معدنهایی که پر بار هستند و دیده نمیشوند و دغدغه ایران را داشت.
او فقط منطقهای به مشکلات ایران و ایرانی نگاه نمیکرد، در کنار دغدغههای مردان و زنان بلوچ و اهل سنت، دغدغهی کل بزرگی به نام ایران را نیز داشت. او نیز مانند بسیاری دیگر ایرانی آباد و آزاد می خواست که مردمانش برابر در کنار هم به عدالت زندگی کنند، سفرهها پر رونق باشد و کشور سرافراز و پرافتخار.
مولوی عبدالحمید انقدر به نظام و ایران دلبسته است که بسیاری از دغدغهها و نگرانیهایش در مورد مردم شهرش را فرو بخورد و از کنار آنها صبورانه عبور کند مانند آن روز که در مراسم جشن پیروزی حسن روحانی در سالن وزارت کشور گفت: “من یک خواسته از رئیس جمهور دارم و آن این است که ایران مطرح باشد و وطن باشد و قوم و مذهب مطرح نباشد. دین بین ما و خداست و یک مسئله شخصی است. به کارگیری شایستگان اهل سنت که به ایران فکر میکنند، ایران را در معادلات بینالمللی بالا میبرد و عزت ایران را بیشتر میکند. اهل سنت آمادهاند هر جا دولت شما صلاح بداند خدمت کنند و خواستار تغییر اساسی نسبت به جامعه اهل سنت و اقوام و مذاهب هستند.”
حالا مولوی عبدالحمید در مراسم تحلیف دعوت نمیشود در حالیکه صدها میهمان با ربط و بی ربط دعوت شدهاند، نمی دانم اشتباه سهوی بوده یا عمدی؟ حق هم داشته که با کارت دعوت آقای شریعتمداری نخواهد به مراسمی برود که حقش بود همان ردیف نخست بنشیند.
او این بار نیز نجیبانه گلایهاش را مطرح کرد و رفت، اما ما نیز در مقابل وظایفی داریم.
بارها قول وزیر اهل سنت داده شده، کاندیداهای انتخاباتهای مختلف از اصلاح طلب و اصول گرا در موسوم انتخابات به دیدارشان رفته و قولها و عدههای آنچنانی داده اند.
هرچند که در چهار سال گذشته دستیارویژه رییس جمهور تلاش کرد تا گامهایی در جهت تحقق مطالبات این هموطنانمان بردارد که تلاشهایش نتیجه بخشی نیز بود اما کافی نیست.
در بسیاری از شهرهای سیستان و بلوچستان جوانان اهل سنت با بهترین تحصیلات بیکار هستند و حتی در استان خودشان نیز الویت استخدامی ندارند. چه بسا مدیران با کفایتی که از بسیاری از وزرا و مدیران کنونی بهتر هستند و به خاطر مذهبشان حتی مطرح نمیشوند.
به چشم خویش در شهر زاهدان دیدم که گشت های بین شهری با جوانان بلوچ برخوردی متفاوت از دیگر جوانان دارند و گله هایشان را از عدم استخدام تا تبعیض در صدور کارت پایان خدمت شنیدم.
شاید که بسیاری بگویند مشکلات این استان چون دیگر استانهای کشور هست و شاید استانی در مرکز و شمال فقیرتر از سیستان و بلوچستان و یا کردستان باشد که به چشم نمی آید.
اما مهم احساس در تبعیض قرار گرفتن است. آن چیزی که جوانان را در استانهای مرزی و اهل سنت چون کردستان و سیستان وبلوچستان و ترکمن صحرا مورد آزار قرار میدهد این حس تبعییض است.
هنگامی که میبینند نه وزیری دارند و نه معاونی در وزارت خانه و حتی امام مسجدشان را به مراسم تحلیف رییس جمهور دعوت نمیکنند این حس تبعیض در آنها بیشتر میشود.
هرچند که ای کاش قبل از همهی اینها، نخست نگاه امنیتی نسبت به این هموطنان برداشته شود و از سوی دیگر برای استانشان کارهای اساسی صورت بگیرد که با رونق بازارچههای مرزی و زمینهای کشاورزی و احیای معادن بسیاری از مشکلات این استان از جمله فقر و بیکاری کاهش پیدا خواهد کرد.
البته داشتن وزیر و نماینده در سطحهای مدیریتی کلان کشور نیز حق طبیعی این هم وطنان است که در کابینه دوازدهم نیز نادیده گرفته شد.
به هرحال امید است که حسن روحانی بتواند اتفاق پیش آمده در مجلس را جبران کند و نگذارد این قبیل بی مهری ها فاصله اندازد بین ما و هموطنان اهل سنتمان که وجود مولوی عبدالحمید نه برای سیستان و بلوچستان که برای کل کشور نعمت است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|