شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 20 April 2024
|
زیبای من سهم من از تو زیاد نیست كمی بیشتر از سیدقیقه پس نفسهای خوش بویت را میبویم، عطر موها و عطر تنت، سیر نگاهت میكنم چهره زیبایت را قاب میگیرم، میان خورشیدهای زیبایی تو لنگریست، خورشیدی كه آن سپیدهدم از همه ستارگان بینیازم میكند.
مهم نیست مرا از ملاقات تو باز داشتهاند، من برای رسیدن به آرامش تنها به تكرار اسم تو بسنده میكنم عشق تو در روزهای انبوه مصیبت به زخم عمیق دلم مرهم شد، به پای خستهام توان داد. چشمانت وسعت دنیایی كه آرامش برای زیستنم شد و دستهایت رنج تنهایی از خاطرم برد پس غمم پاك كرد.
نامه زیبایت را بارها و بارها میخوانم و تفكر میكنم و به خودم میگویم راستی جرم ما و صدها نفری كه امروز در زنداناند چیست؟
گلرخ عزیزم اعدام، زندان، و روشهای خشن دیگر برای به سكوت كشیدن مخالفان و منتقدان میراث شوم بشریت است كه نسل به نسل از یك حكومت غیر دموكراتیك به یك حكومت غیر دموكراتیك دیگر انتقال یافته است. با وجود اینكه بخشی از جهان كه در رواج مردمگرایی و مشاركت مردم در تعیین سرنوشت خویش هستند، اینگونه ترفندهای ضد بشریت را تا حدود زیادی كنار گذاشتهاند و با ایجاد سازمان ملل و تصویب قانونها و كنوانسیونهای حقوق بشری روشهای نوینی برای رفتار حاكمان با شهروندان تعریف شده است ولی هنوز نظامهایی هستند كه برای جبران عدم مشروعیت مردمی به روشهای غیر دموكراتیك كه سدههاست متروك شده ادامه میدهند.
در دنیای متمدن، مردم، روزنامهنگاران، دانشجویان، فعالین حقوق بشری، نویسندگان ایدهها و اندیشههای خود را به راحتی مطرح میكنند، حاكمیت را نقد میكنند، سلیقهای را نمیپذیرند و حتی میتوانند با تمامی اجزای حكومت مخالفت كنند. همه شهروندان صرفنظر از وابستگی مذهبی، قومی، طبقاتی، طبق اصول اولیه حقوق بشر آزادند فعالیت كنند و عقاید خود را ترویج نمایند، امنیت چنان چماقی بر سر نهادهای مدنی كوفته نمیشود و آزادی و امنیت دو روی یك سكهاند این یكی دیگری را نفی نمیكند.
در چند هزار سال تمدن بشری مدتهای مدیدی است كه مفاهیمی چون دادرسی، دادگری، قانون، حقوق بشر، حقوق دفاع از خود جای خود را در زندگی بشری باز كردهاند. ولی شوربختانه در برخی كشورها از جمله ایران خودمان هنوز قدرت تعزیر خود را قانون میشناسد. متاسفانه قانون اساسی برای ایجاد یك دیكتاتوری قانونی تبیین شده است.
قوم و گروهی را میخواستند در قدرت باقی بمانند بیشتر در ذهن داشتهاند تا حقوق ملت و (داد)گستری را.
راستی حتما خبر خروج و عزیمت قاضی مرتضوی به كربلا با چند پرونده را شنیدهای، پرونده جنایت كهریزك، فساد مالی تأمین اجتماعی، فروش سوالات كنكور؛ احتمالا جرم نگارش یك داستان در مورد سنگسار آنهم داستانی كه هیچجا منتشر نشده، از قتل عمد و فساد بیشتر است! كه ایشان به حكم قضا آزاد و تو در بند!
در پرونده تو نماینده دادستان، دادیار قوه، معتقدند كه تو از نظر قانون و از نظر شرع هیچ جرمی مرتكب نشدی، یعنی مجرم نیستی، یعنی متاسفانه هیچ كدامشان توان صدور توقف حكم تو را ندارند. چرا؟ چون ارگان خاص ویژهای این اجازه را نمیدهد. اینجا بیقانونی بیداد میكند و من هم (داد)گستری نمیبینم.
بانوی من قبلتر هم گفتم آنچه مرا واداشت از سوم آبانماه تا به امروز دست به اعتصاب غذا بزنم چه به واسطه بازداشت غیرقانونی تو و مطالبه آزادیات بوده است. اما تو برای من یك نمادی؛ نمادی از مظلومیت زنانی كه حكم انسان و حس مسئولیت امروز در زنداناند.
آنروز كه زندگی مشتركمان را آغاز كردیم عهد بستیم كه به مظاهر ناراستی، ظلم و تبعیض معترض باشیم و در این مسیر از مخاطرات هم پروا نكنیم. فراموشش كه نكردی؟
میدانم باور تو نیست به من حق نمیدهد كه از پروای مرگ دست از اعتصاب غذا بكشم بیآنكه به حداقل مطالبهام و نقض حكم تو رسیده باشم. زیبای من این دیوارهای آجری ناچیزتر و حقیرتر از آن هستند كه بتوانند بیهم بودن را به من و تو تحمیل كنند. من و تو هر كجا كه باشیم با هم هستیم و با هم خواهیم بود در قلب هم، در باور هم. اگر بودم یا نبودم تو باید برقرار باشی تا سپیده دمی كه ناگزیر از راه خواهد رسید كه اگر بودم با هم به نظارهاش مینشینیم. اگر نبودم نسیمی خنك میشوم كه در آن طلوع صورتت را بوسهباران میكنم كه تو حضورم را به یقین لمس خواهی كرد.
آرش صادقی، بند هشت زندان اوین.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|