چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 25.06.2016, 16:08

روس‌ها تا کجا با ایران می‌مانند

شرق / نزهت امیرآبادیان: خاورمیانه در سال‌های اخیر بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشته است. انقلاب‌های بهار عربی، حوادث بی‌شماری را برای این منطقه همیشه پرآشوب به ارمغان آورد. دومینوی انقلاب از تونس آغاز شد، مصر و لیبی را پشت‌ سر گذاشت، اما در سوریه متوقف شد. اعتراضات در سوریه در دو سال اخیر به جنگ داخلی تمام‌عیاری تبدیل شد. در یک‌سوی این جبهه ایران و روسیه از دولت سوریه حمایت می‌کنند و در مقابل ائتلاف آمریکا، ترکیه و عربستان از مخالفان دولت هستند. ورود مستقیم روسیه به این جنگ و تحولات اخیر در سوریه باعث شده بعضی از تحلیلگران برداشت جدیدی از تحرکات روسیه داشته باشند. روزنامه السفیر، چاپ لبنان اقدام روسیه درباره اهداکردن تانک اسرائیلی- که ارتش سوریه در زمان اشغال لبنان در دهه ۸۰ میلادی به غنیمت گرفته بود- به نتانیاهو را حاوی پیامی دانسته است.

این روزنامه می‌نویسد: مداخله روسیه در مشرق عربی به نفع هیچ‌یک از طرف‌های مناقشه در منطقه نخواهد بود، بلکه براساس محاسبات واقع‌گرایانه روسیه و به دور از باورهای ایدئولوژیک خواهد بود. پس از آن نیز خبر رزمایش مشترک روسیه و رژیم اسرائیل در دریای مدیترانه اعلام شد. این روزنامه به اشتراکات میان رژیم اسرائیل و روسیه اشاره کرده و نوشته است روس‌تباربودن یک‌پنجم جمعیت اسرائیل، می‌تواند انگیزه‌ای عقلانی برای توسعه روابط روسیه و رژیم اسرائیل باشد و در نهایت نتیجه‌گیری کرده ایران و روسیه در آینده منافع و اهداف متفاوتی در سوریه خواهند داشت و همین موضوع باعث دورشدن دو کشور خواهد شد. در این‌باره با جاوید قربان‌اوغلی، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی، گفت‌وگو کردیم.

*‌ اقدامات اخیر روسیه در قبال رژیم اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روسیه به دنبال منافع خود در منطقه است. در همین راستا با تمام کشور‌های درگیر در بحران سوریه و حتی کشوری مانند عربستان سعودی تعامل دارد. این اقدامات در راستا و چارچوب منافع روسیه است. من از رفت‌وآمدها و مبادلات دیپلماتیک و حتی نظامی میان رژیم اسرائیل و روسیه تعجب نمی‌کنم. روابط اسرائیل و روسیه روابط خوبی است و همه این مسائل در چارچوب منافع و خط قرمز‌هایی است که روسیه برای خود تعریف کرده است؛ مثلا نتانیاهو برای جلوگیری از تحویل موشک اس- 300 به ایران به روسیه رفت؛ در نهایت نتانیاهو موفق نشد از این کار جلوگیری کند. البته تا حدودی موجب تأخیر در این مسئله شد، اما در اینکه بتواند نظرات خود را اعمال کند، موفق نبود یا به‌ طور مثال فرض کنید درباره مسئله برجام رژیم اسرائیل تلاش زیادی کرد، اسرائیل با تمام کشور‌های 1+5، ازجمله با روسیه و پوتین مذاکره کرد تا مانع توافق شود، اما نتوانست به نتیجه برسد. برای روس‌ها محور سیاست‌ها، منافع است. این‌طور نیست که بخواهند در زمین اسرائیل بازی کنند، اگرچه رژیم اسرائیل تلاش می‌کند بر نظرات روسیه و دیگر کشور‌ها در چارچوب اهداف امنیتی خود تأثیر بگذارد.

‌* اما مناسبات در منطقه خواه‌ناخواه بُعدی ایدئولوژیک دارد؛ مثلا درباره موضوعی مانند محور مقاومت چطور ممکن است روسیه هم با ایران که در محور مقاومت است، ارتباط نزدیک داشته باشد و هم با رژیم اسرائیل؟
در ترمینولوژی ما «محور مقاومت» یک پیش‌زمینه قوی دارد که هدف آن مقابله با رژیم اسرائیل و آزاد‌سازی سرزمین‌های اشغالی و حتی یک قدم بالاتر، نابودی اسرائیل است. نگاه روس‌ها به این ماجرا متفاوت است؛ آنها به چیزی به نام مقاومت اعتقادی ندارند. نه اینکه آن را نفی کنند، بله، روس‌ها مقاومت را یک واقعیت سیاسی می‌دانند، اما از پنجره‌ای که ما به مقاوت نگاه می‌کنیم، آن‌گونه که ما حمایت می‌کنیم و آمیختگی‌های سیاسی داریم، روس‌ها ندارند. روس‌ها به مقاومت به‌ عنوان بازیگری در میدان بازی منطقه نگاه می‌کنند. وزن بازیگران را سبک و سنگین می‌کنند و منافع خود را لحاظ می‌کنند. زمانی که لازم باشد از آن به‌ عنوان یک اهرم استفاده می‌کنند و زمانی هم که لازم نباشد، با اسرائیلی‌ها هماهنگی‌هایی می‌کنند. درواقع نگاه روسیه در منطقه واقع‌گرایانه است. قبلا در شوروی سابق این نگاه براساس ایدئولوژی کمونیستی بود و امروز مبنای آنها ایدئولوژی روسی، در چارچوب اهداف امنیتی ولادیمیر پوتین و نظام سیاسی روسیه است؛ بنابراین باید بین نگاه ایران به مقاومت و نگاه روسیه به مقاومت، تفکیک قایل شویم. نگاه ما متفاوت است. کشور‌های حامی مقاومت دوست ما هستند و کشور‌های مخالف مقاومت، کشور‌های لزوما خصم نیستند، اما شاقول روس‌ها در منطقه و مقاومت متفاوت است. نگاه ما یک نگاه ایدئولوژیک است، اما نگاه روس‌ها ایدئولوژیک نیست؛ منفعت‌گرایانه است.

*‌ دراین‌صورت بین ما و روس‌ها اختلافی به وجود نمی‌آید؟
ما باید شطرنج سیاسی منطقه را درک کنیم و بدانیم روس‌ها تا جایی با ما هستند و از آنجا به بعد نیستند؛ مثلا در جریان سوریه ما با روسیه در برخی موارد اشتراک نظر و در برخی مواضع اختلاف نظر داریم. اشتراکات ما در این است که نباید نظام سیاسی سوریه از بین برود و فروپاشی اتفاق بیفتد. میدان نباید دست آمریکا و غرب یا کشور‌هایی مثل قطر بیفتد. نباید بگذاریم آنها یکه‌تاز میدان شوند و ماجرا با سرنگون‌کردن اسد و فروپاشی نظام سوریه خاتمه یابد. این اشتراکات نظر ما با روسیه است که درباره آن با هم همکاری نزدیک داریم. همکاری‌ها هم در مذاکرات صلح ژنو و گفت‌وگو‌های میدانی بود، اما از جایی ایران و روسیه با هم زاویه دارند؛ مثلا ما می‌گویيم اسد خط قرمز ماست، اما روس‌ها به این اعتقادی ندارند. از نظر روس‌ها اسد یک مهره و رئیس‌جمهوری است که اگر لازم باشد در چارچوب منافع روس‌ها و توافقات با آمریکایی‌ها، باید برود. براي مثال درباره گروه‌های معارض رژیم اسد، ما و روس‌ها درباره تمامی گروه‌ها توافق نظر نداریم یا براي نمونه «حزب‌الله»؛ روسیه نه‌تنها با ما درباره حزب‌الله صحبت می‌کند، بلکه با اسرائیل و آمریکا هم تعامل دارد. بارها از زبان آقای لاوروف، وزیر خارجه روسیه شنیده‌ایم که می‌گوید ما همه عملیات‌هاي نظامی در سوریه را با آمریکا هماهنگ می‌کنیم و در واقع این به معنای آن است که با اسرائیلی‌ها هم هماهنگ هستند.

*‌ همان‌طور که گفتید نگاه ما ایدئولوژی‌محور است و نگاه روس‌ها منفعت‌محور، این باعث ضربه‌خوردن به منافع ما نمی‌شود؟ باعث نمی‌شود ما به بازیگری در بازی‌های روسیه تبدیل شویم؟
از نظر من به‌عنوان یک کارشناس ما مي‌توانيم برخی از خطوط قرمز خود را تغییر دهیم، البته این خطوط قرمز لزوما هم از ایدئولوژی ناشی نمی‌شود و به نظر من تفکیک‌شدني است. حتی مواضع حکومت‌های ایدئولوژیک هم در برخی موارد مغایرتی با واقع‌بینی ندارد. من نمی‌گویم ایران نگاه منفعت‌گرایانه داشته باشد و بیشتر بر نگاه واقع‌گرایانه تأکید می‌کنم.

*‌ رويدادهاي سوریه و پیامد‌های سفر نتانیاهو به روسيه باعث شده برخی تحلیلگران از سردشدن روابط ایران و روسیه سخن بگویند؛ شما چنین احتمالی را قبول دارید؟
برخی از بازیگران منطقه به‌دنبال این مسئله هستند که از نقاط غیرمشترک ایران و روسیه استفاده کنند؛ اما به اعتقاد من ما می‌توانیم با روس‌ها تا جایی که منافع مشترک داریم جلو برویم و در قبال اختلاف‌ها به رایزنی و گفت‌وگو‌های دیپلماتیک بپردازیم و با حداقل هزینه از اختلاف‌ها عبور کنیم، زيرا روسیه به‌هرحال همسایه‌ای بزرگ و قدرتمند است. در دوران حکومت پهلوی ما در اردوگاه غرب بودیم؛ عضو ناتو نبودیم؛ اما عضو سنتو بودیم که رابط ناتو بود؛ در آن زمان هم حداقل ارتباط ایران با روسیه نه‌تنها از لحاظ سیاسی، بلکه اقتصادی و نظامی حفظ شد.

*‌ بسیاری از رسانه‌ها تحلیل می‌کنند که سیاست‌های ایران در قبال سوریه نرم‌تر شده و احتمال اینکه ما بتوانیم با غرب به راه‌ حل مشترکی برسیم بیشتر است.
من هم نشانه‌هایی دال بر این گفته شما می‌بینم، وزارت خارجه هم تاکنون این برداشت‌ها را تکذیب نکرده است. یکی از نشانه‌ها سخنان آقای ظریف در نروژ بود که گفتند هر احتمالی را مي‌توان در آینده سوریه طرح و بررسی كرد، حتی درباره اشخاص؛ آقای ظریف از کلمه اشخاص استفاده کردند که به نظر من شامل آقای اسد هم می‌شود؛ بنابراین درباره اینکه آیا در سیاست ما در سوریه تغییری رخ داده یا نه، من از جزئیات اطلاع ندارم؛ اما امیدوارم نگاه ما در سوریه واقع‌گرایانه‌تر باشد. به این دلیل که صحنه سوریه با قبل تفاوت دارد، نه فقط در صحنه نظامی و جنگی، بلکه بیشتر اتفاقاتی که به‌تازگي در صحنه سیاسی رخ داده است حاکی از نوعی تفاهم میان آمریکا و روسیه درباره سوریه است و من در چند ماه گذشته نگران این موضوع بودم که غفلت ما باعث شود که بدون حضور ما نسخه‌ای براي سوریه بپیچند که تمام هزینه‌هایی که ایران در سوریه داده است از بین برود؛ اما به نظرم بیانات و مطالب جدید به‌ظاهر نشان‌دهنده تحولی هرچند جزئی در آینده سوریه است که به نظر می‌رسد در پرتو تحولات جدید و تفاهم آمریکا و روس‌ها ایجاد شده است. به نظرم روس‌ها هم خوشحال خواهند شد که این نرمش در مواضع ما انجام شود.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024