جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 24.11.2015, 0:59

عطش سدسازی در ایران؛ توسعه یا توهم

شرق / احمد خاتون‌آبادی. دانشیار دانشگاه صنعتی اصفهان
عطش سدسازی به نگاه و برداشت نادرستی مربوط می‌شود که هر اقدام با ماهیت سازه‌ای و ساخت‌وساز را با توسعه‌یافتگی برابر دانسته و هر دو مقوله را در یک ردیف می‌پندارد. دقیقا همین نگاه است که تمایل به ساخت سازه‌هایی غول‌پیکر دارد. از سوی دیگر، برای ساخت سد در حوضه‌های آبریز رودخانه‌ها، همواره با دو نگرش و گرایش متضاد مواجه بوده‌ایم: نخست نگرش «سدسازی به‌عنوان هدف» که ساختن سد را عملی ستایش‌بر‌انگیز و شکوهمند و در صدر اقدامات توسعه‌ای دانسته، برای آن برنامه توسعه‌بخشی (و نه منطقه‌ای) می‌نویسد، کمتر به پذیرش نقدی بر روند‌های مخرب سد‌سازی تن داده و آن را در اولویت اول سرمایه‌گذاری‌های رشد و توسعه اقتصادی قرار می‌دهد. در نگرش دوم «سد به‌مثابه وسیله» است و سدسازی را صرفا به‌عنوان ابزار توسعه و برای پاسخ به نیازی مبرم در نظر می‌گیرد و به آن به صورت پدیده‌ای محلی و منطقه‌ای و مشروط به نتیجه ارزیابی‌های متعدد زیست‌محیطی و اجتماعی می‌نگرد. با چنین رویکرد اخیر، بارها شنیده‌ایم رتبه ایران را در سدسازی، رتبه سوم و در جاده‌سازی رتبه چهارم در میان سایر کشورهای جهان اعلام کرده‌اند. حال آنکه در کنار برخی آثار مثبت مانند تأمین آب شرب برای جمعیت‌های در حال افزایش در شهرها و توسعه اقتصادی در کوتاه و میان‌مدت، هرگز از تأثیر منفی و بلندمدت سدهای احداث‌شده و نقش آنها در خشک‌شدن رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دریاچه‌ها سخنی به میان نمی‌آید و نیز از پیامدهای زیست‌محیطی آنها مانند حرکت ریزگردها، پایین‌رفتن آب‌های زیرزمینی و نشست زمین و خسارت به مکان‌های مسکونی و تاریخی، کمتر گزارش مستندی در اختیار مردم قرار می‌گیرد.

براساس آمارهای ارائه‌شده از سوی سازمان‌های ذی‌ربط، سه استدلال تکراری برای موجه جلوه‌دادن روند پرشتاب سدسازی، به هیچ‌وجه قابل اتکا نبوده و براساس مستندات و مشاهدات میدانی درست نیست. این سه استدلال عبارت‌اند از: «سدها آب و برق ایران را تأمین و از جریان‌های سیلاب و ویرانی‌های ناشی از سیل جلوگیری می‌کنند». در این زمینه باید گفت: صرفا حدود هفت درصد برق کشور توسط سدها تأمین می‌شود و همچنین سدها تاکنون به هیچ‌عنوان مانعی مؤثر در برابر وقوع سیل نبوده‌اند. نگاهی گذرا به اخبار مربوط به سیل در هفته‌های اخیر (آن هم با وجود احداث سدهای بی‌شمار در دو دهه گذشته) بیانگر افزایش چشمگیر و رو به تزاید تعداد سیل‌ها و خرابی ناشی از آنهاست. آثار پیاپی چنین سیل‌های مهیب و ویرانگر، نه‌فقط الگوی توسعه سدسازی در کشور را به‌شدت به چالش می‌کشد، بلکه نشانگر تخریب گسترده مراتع و جنگل‌ها و فرسایش آبی کم‌سابقه حوضه‌های آبخیز است. بررسی‌های تحلیلی و آسیب‌شناسی و مطالعه دقیق گزارش‌های موجود، بیانگر این حقیقت است که اکثر سدهای کشور آثار ناگواری را برای طبیعت به همراه آورده‌اند. بنا بر تأیید اکثر کارشناسان و کنشگران حوزه محیط‌زیست، اصلی‌ترین عامل مؤثر در نابودی یا تخریب تالاب‌های ایران، سدها هستند که آب را بر روی این پهنه‌های شگفت‌آور و ارزشمند بسته‌اند یا به کمینه رسانده‌اند.

دراین‌میان صرف‌نظر از نگاه سوداگرانه و صرفا منفعت‌طلبانه، مشکل اساسی در نادیده‌انگاشتن کلیت رودخانه به‌عنوان یک سامانه به‌هم‌پیوسته و زیست‌بوم یک‌پارچه است. رودخانه‌ها، چه به لحاظ زیست‌بومی و چه به لحاظ اجتماعی، از سرچشمه تا پایاب، شامل مجموعه‌ای از جامعه‌های طبیعی و انسانی‌اند که در تعاملی پویا و دارای تأثیرات متقابل هستند. هم‌راستا با سدسازی‌های دولتی که آب طبیعی رودخانه‌ها را به نحو چشمگیری کاهش داد، فشار بر آب‌های زیرزمینی افزایش یافت. از سوی دیگر، روند پرشتاب حفر چاه در طول 30 سال گذشته موجب افزایش فشار بر آبخوان‌های کشور شده است به‌طوری‌که قریب به 75 درصد از دشت‌های کشور اینک دارای بیلان منفی در تراز آب‌های زیرزمینی است. با شگفتی، بیش از 10 درصد کل چاه‌های ایران (کشوری با سابقه هفت ‌هزار سال فعالیت کشاورزی و بهره‌برداری گوناگون از آب‌های زیرزمینی،) به‌تنهایی در سال 1391 حفر شده است. تعداد زیادی از این چاه‌ها در بالادست زاینده‌رود حفر شده‌اند. در فرایند ساخته‌شدن سدها، آبخیزهای کشور منفجر و نابود می‌شوند. بسیاری از این سدها موجب انهدام باارزش‌ترین تالاب‌ها شده یا آنها را در مسیر نابودی قرار داده است.

تعداد بیشماری از سدهای موجود کشور، تعادل طبیعی آب دشت‌های پایین‌دست را مختل کرده، تعادل اکولوژیک کوهستان‌ها (یعنی بهترین آبخیز‌ها و سرچشمه رودخانه‌ها) را با انفجارهای فاجعه‌بار برهم زده و فرسایش‌های آبی را تشدید کرده است؛ سدهایی که ناکارآمدی آنها در شرایط خشک‌سالی‌ها و نیز در زمان وقوع سیل‌ها به اثبات رسیده است. برای مثال، ساخت 40سد در حوضه دریاچه ارومیه و خشک‌شدن این دریاچه، حادثه خشک‌شدن فاجعه‌آمیز دریاچه آرال در روسیه را در ذهن مجسم می‌کند. یا اینکه احداث سد کرخه جریان آب در هورالعظیم و هورالهویزه را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده و با خشک‌‌شدن این دو تالاب، اینک چندین‌ میلیون انسان، در استان‌های مجاور نه‌فقط منبع معیشت و اشتغال خود را که به تالاب وابسته بود، از دست داده‌اند، بلکه بر اثر هجوم ریزگردها، دچار بیماری‌های گوناگون و مشکلات بیشمار دیگری نیز شده‌اند.

همچنین احداث و بهره‌برداری از سد زاینده‌رود (شاه‌عباس) در سال 1349 و به‌دنبال آن گشایش ذوب‌آهن در سال 1350، موجب مهاجرت جمعیت زیاد به این منطقه و گسترش صنایع دیگر و نیز افزایش تقاضای آب شد و سپس سه سال بعد از آن در سال 1352، روستای «شاخ کنار» در پایین‌دست رودخانه در شرق اصفهان که در چند کیلومتری تالاب گاوخونی قرار داشت، خشک و آخرین بازماندگان نیز آنجا را ترک کردند. به‌طوری‌که این روند تخریبی در سال‌های بعد گریبان زاینده‌رود و زیست‌بوم‌های اطراف آن را نیز گرفت و تا امروز هم تداوم یافته است و چنانچه حقابه تالاب بین‌المللی گاوخونی از طریق جریان دائمی آب در زاینده‌رود، براساس پژوهش‌های در دست انجام، دیری نخواهد پایید که ریزگردهای سمی حاوی مقادیر زیاد سرب و کادمیوم با بادهای شرق به غرب در اصفهان، استان‌های مجاور را آلوده‌ کند و سونامی ریزگردهای مسموم فلات مرکزی به‌راه افتد. به همین دلیل است که مراکز تصمیم‏گیری متمرکز در حوضه آبریز رودخانه‌ها، باید با مشارکت‌دادن مردم در تصمیم‌سازی‏ها از تأثیرات و پیامدهای ایجاد سد در مسیر آبراهه‌ها یا هر مانع دیگری در مسیر حرکت طبیعی آب رودخانه‌ها، به نشر آگاهی ژرف دراین‌باره بپردازند.
درنتیجه می‌توان گفت احداث سد که عمدتا در کشورهای درحال‌توسعه با الگوسازی، توصیه و وام بانک جهانی عملی شده با توجه به پیامدهای زیان‌بار آن، بنابر گفته سوزان جورج در کتاب «چگونه نیمی دیگر می‌میرند»، مانند «اسب تروا» عمل کرده است؛ اسب چوبینی که با ظاهری خوشایند به‌عنوان نماد صلح و دوستی وارد مرزهای سرزمین «تروا» شد، اما در درون آن خیل انبوه سربازان دشمن پنهان شده بودند و تروای فریب‌خورده را بی‌دفاع در خون و آتش و ویرانی نشاندند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024