جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 19 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 23.10.2014, 11:06

رسانه‌های منحصربه‌فرد

شهروند / مصطفی عابدی

شاید با اطمینان نسبی بتوان گفت که شکاف رسانه‌ای یکی از عوامل تهدیدکننده ثبات اجتماعی در ایران است. منظور از شکاف رسانه‌ای، دو قطبی‌تر شدن رسانه‌های مورد استفاده مردم است که درنهایت دو فرهنگ و دو نوع ارزش و دو نوع قضاوت را نزد مخاطبانشان شکل می‌دهد. در یک ضلع، رسانه‌های رسمی ازجمله صداوسیما و رسانه‌های همسو با آن است. در ضلع دیگر، انواع رسانه‌های رسمی منتقد و طبعا اصلاح‌طلب هستند و بالاخره در ضلع سوم نیز طیف گسترده‌ای از رسانه‌هایی هستند که خارج از کنترل رسمی قرار دارند، مثل اینترنت و شبکه‌های ارتباطی و ماهواره.
شکاف میان ضلع اول و سوم و نیز با ضلع دوم هر لحظه درحال افزایش است و برخی اتفاقات مثل اسیدپاشی اخیر نیز این شکاف را بیشتر می‌کند و مردم را برای استفاده از اضلاع دوم و سوم راغب‌تر می‌کند و این وضع مطلوبی نیست زیرا انعکاس آثار آن برای جامعه ناخوشایند خواهد بود. ولی راه‌حل و چاره آن، اعمال محدودیت در استفاده از رسانه‌های دیگر نیست، چون اجرای این شیوه نه مفید است و نه امکان‌پذیر، و چیزی در حد آب در‌ هاون کوبیدن است. تنها راه، تغییر خط‌مشی حاکم بر سیاست خبری و تحلیلی این رسانه‌ها است.

برای این منظور بد نیست چند مورد از سیاست‌های اخیر این رسانه مهم را با هم مرور کنیم. طی ماه گذشته با پدیده‌ای رسانه‌ای مواجه شدیم که برای هر ناظری می‌تواند تعجب‌برانگیز باشد. از یک سو، برنامه‌هایی درباره جنگ، به ویژه آن چه که در سال‌های پایانی جنگ گذشت، از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که به نوبه خود برای بیننده جالب بود. این برنامه به علل پایان جنگ و شکست‌های پیاپی سال‌های پایانی و نیز اختلافات میان نیروها اشاره داشت. ولی برای کسی که پای تلویزیون نشسته بود این پرسش را مطرح می‌کرد که این حقایق (اگر شامل همه حقایق باشند که طبعاً نیست) چرا پس از ٢٧‌سال در اختیار افکارعمومی قرار می‌گیرد؟

شاید بتوان گفت که در مقطع جنگ، طرح همه این موارد درست نبود ولی می‌توان پرسید که چرا پس از جنگ این مباحث مطرح نشدند تا از آنها درس‌آموزی لازم صورت بگیرد؟ چه کسانی از انتشار این حقایق ضرر می‌کردند؟ آیا همان سیاست‌های منجر به آن وضع، بعد از جنگ نیز ادامه نیافت؟ الان چه نتیجه خاص و عملیاتی‌ای می‌توان از این اطلاعات به دست آورد؛ آیا جز آه و افسوس؟ آیا این نحوه اطلاع‌رسانی به مردم به معنای آن نیست که در خبرهای این رسانه درباره مسائل جاری کشور نیز تا همین حد دچار ممیزی می‌شوند و باید سال‌ها منتظر بود تا بلکه بخش‌هایی از واقعیت ماجرا عرضه و منتشر شود؟ چنین برداشتی از اخبار و تحلیل‌های رسانه ملی، چه جایی برای جلب اعتماد خواهد گذاشت؟

اتفاق دیگری که در کنار این رویداد دیده شده، تحریف کامل سخنان رئیس‌جمهوری آرژانتین در سازمان ملل بود. این تحریف که در برخی از رسانه‌های ضلع اول که در جهت‌گیری کلی با صداوسیما همسو هستند انجام شد چنان بود که کمتر کسی گمان می‌کرد در عصر اینترنت و دسترسی آزاد و مستقیم به این‌گونه اخبار، رسانه‌ای جرأت کند تا این حد، اخبار را با تحریف مخابره کند. هدف از این تحریف چه بود؟ هر هدفی که در پی این تحریف آشکار بوده، بی‌اعتباری رسانه منتشر‌کننده خبر، درحد سقوط اخلاقی نتیجه آشکار آن بود. نه‌تنها بی‌اعتباری محصول بلاواسطه آن بود، بلکه این تحریف نشانه‌ای از ضعف سیاسی نیز تلقی می‌شود، زیرا گروه و رسانه‌ای که به رفتار و سیاست خود اعتماد دارد هیچ‌گاه اقدام به تحریف و تغییر سخنان دیگران نمی‌کند. این کار نشانه‌ای از بلاهت را نیز همراه داشت. اگر این کار در کره‌شمالی رخ می‌داد چندان عجیب نبود، زیرا با جلوگیری از دسترسی مردم آن‌جا به سایر رسانه‌ها، کسی از اصل ماجرا خبردار نمی‌شد. ولی چگونه ممکن است که در ایران چنین تحریف آشکاری را انجام داد و کسی متوجه آن نشود؟ در حالی که هر کس که بخواهد می‌تواند به انواع اخبار دسترسی داشته باشد.

اگر این تحریف برای فریب دادن دیگران انجام شده باشد، نه‌تنها به هدف نرسیده بلکه نتیجه عکس داده و بیش و پیش از هرکس دیگری، دوستان تحریف‌کنندگان را فریب داده است، چون این خبر را باور کردند و قصد رفتن به سفارت آرژانتین و تبریک‌گویی را داشتند!! البته شفاف‌سازی منتقدین به داد رسید تا مرتکب یک خبط سیاسی نشوند. بنابراین تحریفی که با هدف گمراه کردن دیگران انجام شده بود، منجر به گمراهی خودشان شد.

مورد دیگر نیز نحوه انعکاس اخبار اسیدپاشی اخیر به‌ویژه در رسانه صداوسیما است. مردم از خود می‌پرسند چطور برای انعکاس کوچکترین اخبار در یک ایالت درجه سه یک کشور غربی خبرنگارشان اخبار مکرر ارسال می‌کند ولی برای یک اتفاق مهم و ریشه‌یابی آن در شهری چون اصفهان سکوت کامل خبری را پیشه می‌کنند؟ درحالی‌که می‌دانند به حق یا به ناحق مردم نسبت به این خبر حساسیت دارند و پیگیر ماجرا هستند.

اگر در جامعه‌ای بودیم که نهاد رسانه‌ای آن مستقل و کارآمد بود، مجموعه‌ای که چنین خبر تحریف شده و دروغینی را منتشر کرده یا خبر مهمی را بر نشر نداده است مجبور می‌شد که برای همیشه با کار رسانه‌ای خداحافظی کند و رسانه‌ای هم که این خبر دروغ را پخش کرده یا خبر مهم را پخش نکرده بود تا مدت‌ها هزینه این کار خود را می‌پرداخت ولی چه می‌توان گفت که در این‌جا هستیم و رسانه‌های مذکور در برابر تحریف و دروغ و واقعیت حساسیت ندارند و از آن بدتر این که کسی هم نسبت به این تحریف‌ها حساسیت موثری از خودش نشان نمی‌دهد، گویی که اینها همه عادی شده است.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024