iran-emrooz.net | Mon, 07.08.2006, 19:17
آذربايجان، پيشرو روزنامهنگاری در دوران مشروطه
ايرنا / محمد عزيزیراد
به گواه تاريخ، مردم آذربايجان تبريز در زمينه روزنامهنگاری به معنای پرورش افكار و انديشهها، خدمات گرانقدری برای كشور انجام دادهاند.
بر اثر مبارزات تبريزيان بود كه روزنامهنگاری ملی ، مردمی و انقلابی در ايران ، آغاز و راه پرفراز و نشيب خود را طی نمود.
به جرات میتوان گفت قلم زنان آذربايجانی، روزنامهنگاری را در ايران، در بيشتر بخشها با هوشمندی و فداكاری خارقالعاده به راه انداخته و آن را در كشور گسترش دادند.
در حالی كه نخستين جرايد ايران در تهران و تبريز، بلندگوی شاهان قاجار بود و به دليل دولتی بودن نمیتوانستند در بيان رنجهای مردم و افشای ستمكاری فرمانروايان قدمی بردارند، چند تن از تبريزیهای مبارز خود را به استانبول رسانده و با تاسيس "اختر" ، روزنامهنگاری ملی را بنيان نهادند.
حدود ۱۵سال بعداز انتشار "اختر" بود كه نشريات تبعيدی ديگر چون" قانون" ،"حكمت" ، "ثريا" ، "حبلالمتين" ،"پرورش" و ... در كشورهای ديگر و با هدف روشن كردن افكار مردم ايران برای مبارزه با ستمگریهای شاهان در راستای دستيابی به آزادی و قانون آغاز به انتشار كردند.
البته طبيعی است كه فكر گسترش روزنامهنگاری ملی به خارج از كشور، ريشه در مبارزات آزاديخواهانه دهههای قبل از آن داشته و انتشار چندين روزنامه دولتی در داخل كشور در شكلگيری اين تفكر موثر بوده است.
در واقع با آغاز نيمه دوم قرن نوزدهم،روزنامهنگاری و مطبوعات رشد و نمو ابتدايی خود را درايران آغاز كرده و در مدت نيم قرنی كه سرانجام به انقلاب مشروطه انجاميد، تغييرات قابل توجهی درتوسعه ارتباطات اجتماعی ايران حاصل شد.
هر چند سلطنت ناصرالدين شاه با توسعه و افزايش مطبوعات دولتی همراه بود ولی حكومت استبدادی اين پادشاه نتوانست از گسترش افكار آزاديخواهان برای هميشه جلوگيری كند و در اواسط نيمه دوم قرن نوزدهم،مطبوعات ملی و روزنامه - نگاران ترقیخواه در ايران و خارج از كشور هستههای اوليه نهضت مشروطه را بنيان نهادند.
در آخرين ربع قرن نوزدهم ، روزنامه به عنوان يك وسيله ارتباط جمعی ، با تغييرات اجتماعی و تحولاتی كه در ايران در شرف وقوع بود ، همراه شد و برای اولين بار،قدرت روزنامهنگاری دست بهدست شده و به مردان جديد انتقال يافت.
در اين دوره روزنامهنگاری ، بهتدريج در شهرستانهای كشور نيز نضجی گرفته و شهرهايی مانند تبريز واروميه در اوايل نيمهدوم قرن نوزدهم صاحب روزنامه شدند.
در واقع پس از انتشار " كاغذ اخبار " به عنوان اولين روزنامه ايران در سال ۱۸۳۷ميلادی در تهران ، روزنامه "زاراريت باهرا" در سال ۱۸۵۱ميلادی توسط مسيونرهای مسيحی در اروميه منتشر شده و يك هفته پس از آن نيز روزنامه "وقايع اتفاقيه" در تهران پا به عرصه وجود گذاشت.
روزنامه "تبريز" دومين روزنامه شهرستانی كشور و چهارمين روزنامه كشور بود كه به فاصله هفت سال پس از انتشار وقايع اتفاقيه توسط اميركبير در سال ۱۸۵۸ميلادی در تبريز انتشار آن آغاز شد.
البته گسترش اصلی روزنامهنگاری در شهرستانها يكسال پس از انتشار روزنامه "ايران" در تهران در سال ۱۸۷۱ميلادی بود كه روزنامههای رسمی ديگری توسط فرمانداران و استانداران در شهرهای مختلف ايران شروع به انتشار كرد.
از نخستين روزنامههای شهرستانی نيمه دوم قرن نوزدهم در ايران ، روزنامه "تبريز" بود كه اول بار در سال ۱۸۵۸منتشر شده ولی پس از مدتی انتشار آن متوقف شد و بار ديگر به سال ۱۸۷۲به دستور مظفرالدين ميرزا وليعهد آغاز به چاپ كرد.
بديهی است كه تيراژ روزنامهها در ابتدای فعاليت آنها بهدليل عدم آشنايی مردم با مقوله مطبوعات از يك طرف و دولتی بودن جرايد منتشره از سوی ديگر اندك بود.
بر اساس اعلام مستوفیالممالك ، خزانهدار وقت كشور، تيراژ كل روزنامههای منتشر شده در كشور در سال ۱۸۶۷ميلادی به يكهزار و ۱۱۵نسخه میرسيد كه در تهران با ۲۷۰مشترك در رتبه اول و آذربايجان با ۱۶۶نسخه در جايگاه دوم قرار داشت.
به اين ترتيب مشخص میشود كه به رغم نرخ پايين سواد در نيمه دوم قرن نوزدهم ميلادی در ايران، فرهنگ روزنامهخوانی در آذربايجان نسبت به ساير نقاط كشور از وضعيت بهتری برخوردار بود.
گسترش و توسعه روزنامهنگاری و انتشار روزنامه در آذربايجان در فاصله سالهای ۱۸۳۷تا ۱۹۰۰ميلادی، در بعد كمی و كيفی سير صعودی داشته و در اين دوره تبريز و اروميه هر يك با سه روزنامه بعد از تهران با ۱۶روزنامه در رتبههای دوم و سوم قرار داشتند.
در اين دوره شهرهای اصفهان و شيراز هر كدام تنها يك روزنامه داشته و در ساير شهرهای بزرگ كشور همچون مشهد ، همدان و بوشهر روزنامه چاپ و منتشر نمیشد.
روند صعودی انتشار روزنامههای جديد وتوسعه اين شاخصفرهنگی در فاصله سال های ۱۹۰۰تا ۱۹۰۶ميلادی در سطح كشور ادامه داشته و در اين سالها به دليل دامنهدارتر شدن فعاليتهای انقلابی و كسب موفقيتهايی توسط مشروطهخواهان بر تعداد جرايد منتشره افزوده میشد.
بررسی آمار روزنامههای منتشر شده در اين دوره نشانمیدهد كه آزاديخواهان تبريز در اين دوره بيش از هر زمان ديگر به اهميت روزنامه در پيشبرد اهداف انقلابی خود واقف شده و سعی بر گسترش انتشار روزنامه داشتند.
در فاصله سالهای ۱۹۰۰تا ۱۹۰۶ميلادی برای اولين بار در تاريخ ۱۶۰ساله مطبوعات كشور ، تعداد نشريات شهرستانی از پايتخت پيشی گرفت و تهران با ۱۶ عنوان روزنامه در اين دوره از نظر تعداد جرايد منتشره از تبريز عقب ماند.
در اين دوره شهرهای بزرگ ديگر كشور از قبيل مشهد،بوشهر و همدان به تاسی از خاستگاه مشروطه صاحب روزنامه شدند و تبريز با ۱۷عنوان روزنامه بيش از ۴۰درصد مجموع ۴۰نشريه منتشر شده كشور در اين دوره را در اختيار داشت.
شكوفايی مطبوعاتايران در بعد از پيروزیمشروطهخواهان وصدور فرمان مشروطه در ۱۴مرداد ۱۳۸۵ (مشروطه اول) تا زمان به توپ بسته شدن مجلس به دستور محمدعلی شاه و توسط لياخوف روسی ادامه يافت.
با سقوط مجلس و دستگيری و كشتار روزنامهنگاران آزاديخواه از قبيل ميرزا جهانگيرخان صوراسرافيل ، ملكالمتكلمين و سلطانالعلمای خراسانی در باغ شاه بار ديگر فضای خفقان و سكوت خبری بر همهجای ايران به ويژه تهران حكمفرما شد.
در سال ۱۹۰۹ميلادی ،تهران برای اولين بار مركزيت خبری و مطبوعاتی خود را از دست داد و مردم پايتخت در اين سال، چشم به روزنامههای شهرستانها به ويژه تبريز به عنوان تنها پايگاه پابرجای انقلاب، داشتند.
بايد گفت كه مطبوعات ملی ايران در سال ۱۹۰۹ميلادی به رغم فشارهای مالی و حكومتی،ستون محكمی در روابط مردمو رهبران انقلاب بوده،روزنامهنگاران اين دوره پس از سه سال جنگ و جدال در راه مشروطيت و آزادی ، تجربيات باارزشی به دست آورده و از آن استفاده كردند.
در اين سال جز تهران كه بیروزنامه و نشريه مانده بود،در بيشتر شهرهای بزرگ مثل تبريز ، رشت و اصفهان، روزنامهها و شبنامههای متعددی منتشر می- شد.
با پيروزی انقلابيون و برقراری مشروطه،دوره جديدی در تاريخمطبوعات ايران شروع شد و روزنامهنگاران تبعيدی پساز بازگشت به كشور در مدت كوتاهی چندين نشريه هفتگی و روزانه منتشر كردند.
بررسی آمار جرايد منتشر شده در فاصله سالهای ۱۹۰۶تا ۱۹۱۲ميلادی در كشور نشان میدهد كه در اين سالها در تهران ،تبريز و رشت به ترتيب ۱۵، سه و دو نشريه يوميه (روزنامه) انتشار يافته و ساير شهرها فاقد روزنامه بودند.
در همين برهه تاريخی ، تبريز بعد از تهران با انتشار ۲۹نشريه شامل سه روزنامه ، يك دوهفته نامه و ۲۵هفتهنامه در رتبه دوم كشوری از نظر تعداد جرايد منتشره ، قرار داشت.
در همين دوره سهم آذربايجان بااحتساب ۹نشريه چاپ اروميهو خوی از مجموع ۲۴۷عنوان نشريه منتشر شده در سطح كشور به ۳۸عنوان معادل بيش از ۱۵درصد كل نشريات ايران بالغ میشد.
در دوره ۱۹۰۶تا ۱۹۱۲به عنوان يكی از درخشانترين برهههای تاريخ مطبوعات كشور،آذربايجان از نظر تيراژ نشريات چاپی خود نيز وضعيت منحصربفردی داشت.
روزنامه "انجمن" ، ارگان انجمن تبريز ، در سال ۱۹۰۷ميلادی با پنجهزار نسخه تيراژ با روزنامههايی چون حبلالمتين و صوراسرافيل برابری كرده و در زمره چهار روزنامه پرخواننده ايران جای داشت.
از ديگر ويژگیهای روزنامهنگاری در آذربايجان طی دوره مشروطه ، مهاجرت روزنامهنگاران اين خطه به خارج از كشور به دليل جو خفقان حاكم بر كشور و انتشار روزنامههايی است كه هريك به تنهايی كار يك حزب بزرگ سياسی را انجام دادند.
در واقع بنيانگذاری روزنامهنگاری تبعيدی ايران در خارج از كشور به دست توانمند آزاديخواهان وقلمزنان پرشور و شعوری چوان ميرزاطاهر و ميرزا مهدی خان تبريزی و با انتشار روزنامه "اختر" در استانبول در اوج اختناق ناصری در سال ۱۸۷۵ميلادی اتفاق افتاد.
تاثيراين روزنامه كه توسط روزنامهنگاران تبريزی منتشر میشد در كل كشور به ويژه منطقه شمالغرب به قدری بود كه ناصرالدين شاه مجبور به مقابله با آن از طريق انتشار روزنامه ويژه آذربايجان با عنوان "ناصری" شد.
بعد از انتشار اختر كسانی مانند ميرزا عبدالرحمن طالباف نيز راه خارج از كشور در پيش گرفته و با نشر جرايد مهمی چون "شاهسون" و "حكمت" در استانبول و قاهره ، به توسعه روزنامهنگاری ملی و تبعيدی سرعت بخشيدند.
مطالعه آمار روزنامههای منتشر شده توسط روزنامهنگاران تبعيدی ايران در خارج از كشور در فاصله سالهای ۱۸۷۵تا ۱۹۰۰ميلادی نشان میدهد كه بيش از ۳۰درصد آنها توسط روزنامهنگاران آذربايجان طبع میشدند.
يكی ديگر از جنبههای مشروطه درآذربايجاناز بعد ارتباطات و روزنامهنگاری ،حضور خبرنگاران خارجی در تبريز به عنوان مركز انقلاب مشروطه بود.
در واقع با بمباران مجلس شورای ملی در تهران به دست لياخوف روسی، تهران هفتههای تاريكی را در تابستان ۱۹۸۰میگذراند و شهادت صوراسرافيل و ملك المتكلمين در باغ شاه به دست قشون محمدعلی شاه و كشته شدن مدير" روحالقدس " به دست عمال وی در چند روز بعد حاكیاز آغاز روزهای سياه مطبوعات كشور بود.
در اين زمان ، تبريز به عنوان قلب تپنده انقلاب مشروطه و تنها مركز تجمع روزنامهنگاران داخلی و خارجی بود كه با ارتباطات خود داخل و خارج از كشور را از جريانات آگاه میكردند.
در بين خبرنگاران خارجی كه انقلاب مشروطه و به خصوص حوادث نهضت مقاومت آذربايجان را از تبريز برای روزنامههای خود گزارش میدادند ، نام " تارد اف" ، خبرنگار روزنامه آزاديخواه " روسكايه سلوو" ، قابل ذكر است.
"ليونل جيمز" ، خبرنگار روزنامه "تايمز" لندن و "مور" خبرنگار "ديلینيوز" كه بعدها برای روزنامههای "ديلی كرونيكل" و "منچستر گاردين" نيز مقاله مینوشت از ديگر خبرنگاران خارجی حاضر در تبريز طی نهضت مشروطه بودند.
" مور " در مدت سه ماه از دورانی كه تبريز در محاصره قشون محمدعلیشاه و روسها بود، در اين شهر سكونت داشت و گزارشهای تاثيرگذاری از گرسنگی و مقاومتهای مردم تبريز به انگليس فرستاد.
نوشته اين روزنامهنگار آزاديخواه انگليسی ، شرح بسيار تلخی از روزهای انقلابی آذربايجان است.
"مور" در يكی از تظاهرات مردم عليه محمدعلیشاه ، همراه با "باسكرويل" ، معلم همكار آمريكايی خود به حدی در تنگنا قرار گرفت كه هر دو تفنگ در دست عليه قوای استبدادی مبارزه كردند.
"باسكرويل" در يكی از جنگهای آزاديخواهان با قوای دولتی كشته شد اما "مور" با وجود جنگ و جدالهای پی در پی جان سالم به در برد.
در هر حال ، اثرات اجتماعی مطبوعات در دوره مشروطه از جنبه جامعهشناختی و روانشناختی بسيار حايز اهميت بود.
فعالان ارتباطات اجتماعی دوران مشروطيت شامل روزنامهنگاران ، ناشران و گويندگان ، حلقههای تشكيلاتی انقلاب مشروطه را تشكيل دادند.
روزنامهنگاران حرفهايی اين دوره برای اولين بار به اهميت آگاهی افكار عمومی پی بردند و در حقيقت افكار عمومی اين دوره پرورش يافته فعاليتهای عناصر مختلف به ويژه مطبوعات بود.
برای اولين بار در ايران ، مطبوعات در دوره مشروطه به ركن اجتماعی مهمی در بين مردم تبديل شد و با ترويج افكار آزاديخواهانه و اطلاعات جديد به صورت كلاسهای جديد انتقال دانش و آگاهی بين عامه مردم درآمدند.