ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 28.07.2006, 12:44
سالروز تولد فيلسوف بزرگ، كارل ريموند پوپر

ايلنا: خرد برای "پوپر"، تنها مرجع و سرمايه معنوی انسانی است كه همواره بايد به آن تكيه و از واگذار كردن آن به "نهادهای ويژه" و "ابر انديشمندان" پرهيز كرد‌‏.
"كارل ريموند پوپر" در ٢٨ جولای سال ١٩٠٢ در حومه وين در خانواده ای يهودی كه به مذهب پروتستان گرويده بود، متولد شد .
دوران بلوغ او همزمان با سال های دشوار جنگ اول جهانی بود، فقر و بيكاری سال های پس از جنگ او را به سوی سوسياليسم كشيد تا جايی كه عضو حزب كمونيست شد. ولی به سرعت از آن روی برگرداند. اما تا مدت ها معتقد بود كه اگر سوسياليسم با آزادی های فردی تلفيق پذير باشد، باز هم سوسياليست خواهد بود. زيرا كه او آزادی را مهم‌‏تر از برابری می داند و معتقدست در صورت از بين رفتن آزادی ، برای بندگان برابری هم باقی نخواهد ماند.
"پوپر" سال ١٩٢٤ تحصيلات دانشگاهی خود را در رشته رياضی و فيزيك به پايان رساند و رساله خود را درباره اصل موضوع ،تعريف و قضيه در هندسه را نوشت .
٤ سال پس از آن موفق به اخذ درجه دكترای فلسفه و روان شناسی از دانشگاه وين شد، وی از سال ١٩٣٠ در رابطه با حلقه وين قرار گرفت كه محفلی از انديشمندان اتريشی با گرايش فلسفی پوزيتيوسيتی بود .پس از آن به توصيه "كارناپ"، نخستين اثر فلسفی خود را به نام "دو مساله اساسی نظريه شناخت" را به رشته تحرير درآورد.
"پوپر"، سال ١٩٣٧ يعنی يك سال پس از اشغال اتريش توسط ارتش نازی به دعوت دانشگاه زلاند نو راهی آن كشور شد. وی تا پايان جنگ دوم جهانی به پژوهش و تدريس در اين كشور مشغول بود و طی اين ايام دو اثر مهم خود يعنی "جامعه باز و دشمنان آن" و "فقر تاريخيگری" را كه در واقع شالوده فلسفه سياسی اوست را نوشت.
"پوپر"، سال ١٩٤٦ دعوت دانشگاه لندن را برای تدريس پذيرفت و رهسپار انگلستان شد. او طی اين مدت آثار فلسفی ديگر خود را نوشت كه مهمترين آنها عبارتند از : "حدس ها و ابطال ها"، "شناخت عينی" ، "فلسفه فيزيك" ، "آينده باز است"، "در جستجوی دنيايی بهتر" و "همه زندگی حل مساله است".
"كارل ريموند پوپر"، سال ١٩٩٤ در لندن چشم از جهان فرو بست. ولی روح كاونده و انديشه روشن او همچنين پويا و زنده است.
"كارل پوپر" را برجسته ترين نماينده فكری "خرد گرايی سنجشگر" می دانند. اين نحله فكری، پيش از آنكه به دنبال مسائل آكادميك فلسفی باشد، خود را متوجه علوم تجربی می داند و به طرح پرسش های واقعی سياست عملی می پردازد، خود "پوپر" معتقد است انديشه‌‏ فلسفی بايد مشغوليت همه روشنفكران باشد، مسائل را صريح و ساده طرح كند و از لفاظی و پيچيده گويی بپرهيزد.
دشوارگرايان و دشوارنويسان به كرات مورد سرزنش "پوپر" واقع شده اند و وی آنان را به جادوگرانی تشبيه می كند كه خود را در پشت چادری از الفاظ پر طمطراق پنهان كره اند تا همگان بپندارند كه فلسفه چيزی پيچيده و اسرارآميز و مذهب خردمندان است و نمی توان رموز آن را بر مردم عادی آشكار ساخت.
می توان تشخيص داد كه انديشه "پوپر" از يك طرف متاثر از فلسفه "سقراط" و از طرف ديگر تحت تاثير فلسفه‌‏ روشنگری است. اين جمله معروف سقراط؛" می‌دانم كه هيچ نمی‌دانم". بی ترديد در شيوه تفكر "پوپر" نقش بزرگی داشته است. "پوپر" بر اين نظر است كه حل هر مساله ای به پيدايش مساله تازه ای منجر می شود و هرچه انسان بيشتر درباره جهان بداند، معرفت او نسبت به آنچه كه نمی داند آگاهانه تر و صريح تر است و لذا نادانی انسان را پايانی نيست. "پوپر" اين عقيده خود را در جملات زيبايی به اين صورت بيان می‌كند: "هنگامی كه به بی كرانگی آسمان پرستاره نظر می دوزيم، تخمينی از بی كرانگی نادانی خود به دست می آوريم . اگرچه عظمت كيهان ژرف ترين دليل نادانی ما نيست، اما يكی از دلايل آن است ".
"پوپر" در آن جا كه با قيم مابی و همه اشكال تام گرايی به ستيز بر می خيزد ، تحت تاثير فلسفه روشنگری است، وی به ويژه در آغاز دارای گرايش نئوكانتی و همه جا از "ايمانوئل كانت" به عنوان فيلسوف آزادی و انسانيت ياد كرده است. "پوپر" با تكيه بر روح فلسفه روشنگری، به سهم خود تلاش می ورزد تا انسان ها از پذيرش غير سنجش گرانه نظريات فاصله بگيرند و به گفته تاريخی "كانت"، شهامت استفاده از خرد خود را بيابند ، خرد برای "پوپر" تنها مرجع و سرمايه معنوی انسانی است كه همواره بايد به آن تكيه و از واگذار كردن آن به "نهادهای ويژه" و "ابر انديشمندان" پرهيز كرد‌‏. "پوپر" تصريح می كند كه ما بايد عادت دفاع از بزرگ‌‏مردان را ترك گوييم ، چرا كه بسياری از آنان از راه تاختن به آزادی و عقل ، خطاهای بزرگ مرتكب شده‌اند و تسلط فكری آنان هنوز مايه گمراهی انسان هاست. "پوپر" متفكرانی را كه با انديشه های خود عملا در خدمت خودكامگان و راهگشای حكومت های جبار بوده‌اند‌‏، "پيامبران كاذب" می‌نامد. در اكثر نوشته های وی ، "پيامبران كاذب" و "مراجع فكری" چه در زمينه نظری و چه در عرصه سياست عملی به دقت رديابی می شوند و سرانجام در مقابل قاضی، منتقد دادگاه عقل قرار می گيرند. به نظر "پوپر" ، حقيقت به صورت عينی وجود دارد و هدف اصلی انسان بايد جستجوی مستمر آن در فراروندی پايان ناپذير باشد.