iran-emrooz.net | Sun, 09.07.2006, 12:03
چرا داستان كوتاه؟ چرا رمان نه؟
در اين سالها به نظر ميرسد كه ديگر مانند گذشته، رمانهاي چندجلدي و حجيم در ايران خلق نميشوند؛ نه رماني چندجلدي مانند «كليدر» محمود دولتآبادي، نه رماني حجيم در حد «همسايه»هاي احمد محمود. عدهاي از داستاننويسان علت اين موضوع را وابسته به شرايط اجتماعي و عدهاي ديگر خلق نشدن رمان را به مشكلات نشر و توزيع كتاب و از همه مهمتر، نداشتن مخاطب وابسته ميدانند. جمعي از آنها معتقدند كه سانسور و زمانبر بودن نوشتن يك رمان، در خلق نشدن رمان چندجلدي مؤثر است و تعدادي ديگر هم نداشتن نويسنده حرفهيي را در اين امر دخيل ميدانند و البته سرعت و شتاب زندگي امروز را نيز تأثيرگذار ذكر ميكنند.
خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اينباره با تعدادي از داستاننويسان و منتقدان به گفتوگو نشست.
در ايران رمان نداريم؛ چه رسد به حجيم آن
محمد بهارلو در اينباره معتقد است: فضاي جامعهي ما، امكان نوشتن رمان را از نويسنده گرفته است و ما فقط داستان كوتاه ميتوانيم بنويسيم.
وي تصريح كرد: نوشتن رمان، امنيت، سلامت و آرامش فكري ميخواهد كه مدتها روي آن كار كني و وقت بگذاري؛ بايد ذرهذره آنرا بنويسي و به قول جلال آل احمد با هر سطرش يك موي خود را سفيد كني تا چيزي مطلوب از آب درآيد؛ دستكم از نظر خودت. بنابراين آنچه در ايران زير عنوان رمان منتشر ميشود، بيرودربايستي، رمان نيست، تعدادي داستان كوتاه است كه به يكديگر جوش خورده يا منگنه شدهاند، و در برخي، نويسنده حتا آب بسته است تا متنش حجيمتر توي چشم بزند.
نگارنده «بانوي ليل» گفت: آفرينش هنري از جمله رمان، مستلزم آزادي كامل است و نويسنده ميبايست با جمعيت خاطر - چنانكه خودش ميخواهد، نه آنگونه كه ديگران از او ميخواهند - اثرش را بپردازد.
آماده نبودن شرايط براي خلق رمان
اما محمدرحيم اخوت معتقد است كه اگر رمان بلند در ايران خلق نميشود، شرايط جامعهي ما براي خلق آن آماده نيست. وقتي جامعه ما در وضعيت مدرن مستقر نشده است، بنابراين شرايط براي خلق اثر بلند آماده نيست.
وي گفت: براي خلق يك رمان بلند - با هر كيفيتي - لازم است جامعه به حدي از تمدن رسيده باشد؛ وقتي اينگونه نيست، رمان در آن خلق نميشود؛ چراكه رمان فرآورده وضعيت مدرن است. وقتي شرايط براي خلق رمان آماده نباشد، طبيعي است نويسنده، رمان نتواند خلق كند.
دستمايههاي فراوان براي خلق رمان
سيامك گلشيري نيز در اينباره اظهار كرد: در شرايط امروز دستمايههاي زيادي براي خلق رمان داريم. ما در شرايطي هستيم كه رمانهاي بسياري ميتوانيم خلق كنيم؛ دستمايهاش هم همين آدمهايي ميتوانند باشند كه ميان سنت و مدرنيته گير كردهاند.
وي لازمه نوشتن رمان را داشتن ذهن آسوده نويسنده دانست و ادامه داد: براي نوشتن داستان كوتاه سه يا چهار ساعت در روز ميتوان وقت گذاشت؛ اما درباره رمان اتفاق ديگري در درون نويسنده ميافتد؛ البته نه اينكه ارزش داستان كوتاه كمتر از رمان باشد، بلكه در رمان، زمان نوشتن ارزش زيادي دارد.
اين داستاننويس متذكر شد: هنگام نوشتن دورهاي است كه نويسنده بايد در آرامش كامل به شخصيتهايش فكر كند و به گرههايي كه مطمئنا در داستانش بهوجود ميآيد.
ايرانيها و ناتواني در خلق رمان
قاسم كشكولي هم يكي از دلايل خلق نشدن رمان حجيم را فرصت نداشتن انسان معاصر براي طولانيخواني ذكر كرد و گفت: نويسنده بهازاي شناختي كه از انسان معاصر دارد، كالاي مورد نياز خواننده را كه داستان كوتاه است، توليد ميكند؛ نه رمان.
وي ادامه داد: نويسنده با توجه به نياز خواننده اثر توليد ميكند؛ براي شخصي كه قدش 150 سانتيمتر است، كت و شلوار آدمي با قد 180 سانتيمتر را نميتوان توليد كرد؛ با توجه به موقعيت امروز، انسان معاصر فرصت طولانيخواني را نخواهد داشت.
كشكولي گفت: شايد ما ايرانيها توانايي خلق رمان نداريم، كه اين موضوع احتمالا به صبغه تاريخي ما بازميگردد. «هزار و يك شب» را كه نگاه ميكنيم، ميبينيم آن داستانها را در زمره داستان كوتاه ميتوان گنجاند.
شتاب زندگي و عامل دروني نويسنده
سعيد عباسپور اما شتاب زندگي را دليل خلق نشدن رمان بلند ذكر كرد و افزود: امروز بنا به شرايط زمانه، ميل به داستان كوتاه بيشتر شده است. شتاب زندگي زماني براي خواندن داستان بلند نميگذارد و همچنين جنبه دروني نويسنده نيز عامل ديگري براي خلق نشدن رمان حجيم است كه البته اين فرآيند چندان انتخابي نيست.
وي ارادي نوشتن نويسنده را براي خلق داستان بلند، تلاشي بيثمر دانست و افزود: امروز كساني كه رمانهاي چندجلدي مينويسند، بهنوعي انگار در زمان خود زندگي نميكنند. آن اتفاقي كه در ابيات و هنر ميافتد، در هر عصري، چيزي جز ضرورت محتوم آن عصر نيست. اگر رشد طبيعياش را طي كند، آنتيتزهايش از درونش بيرون ميآيند.
رمان بلند نوشتن و سعهي صدر نويسنده
شهلا پروينروح نيز همانند عباسپور شتاب زندگي امروز را يكي از عوامل خلق نشدن رمان حجيم دانست و توضيح داد: عجلهي انسان معاصر خلق رمان را كمتر كرده است. نويسنده هنگام رمان نوشتن، بايد به سعه صدري برسد تا بتواند رمان خلق كند.
وي گفت: امروز مخاطبان جوان، كتابهاي حجيم را بهتر ميخرند، ولي در كساني كه سني از آنها گذشته، ديگر كشش خواندن رمانهاي قطور وجود ندارد؛ چراكه آنها فكر ميكنند زمان طولاني براي فكر كردن ندارند.
پروينروح در ادامه متذكر شد: زندگي امروز چون حالت عجولانهاي براي نويسنده ايجاد ميكند، او ميخواهد سريع بنويسد و به نتيجه برسد و به اين دليل است كه شايد رمانهايي كه اخيرا نوشته ميشوند، چندان خوب از آب درنميآيند.
اين داستاننويس درباره تاثير رسانههاي جمعي در خلق نشدن رمان گفت: نسل ما اگر در گذشته رمان بلند ميخواند، به اين دليل بود كه دنيا را ميخواست كشف كند، ولي جوان امروز با وسايل ديگر، هر آنچه ميخواهد از دنيا بداند، كشف ميكند.
خوانندهي امروز و نداشتن فراغت خوانندهي قرن نوزدهمي
محمد قاسمزاده گفت: رمانهاي چندجلدي نه تنها در ايران، بلكه در دنيا نيز ديگر نوشته نميشوند. امروز در دنيا ديگر رمان بلند خلق نميشود و كمتر نيز خوانده ميشود كه اين حالت به دليل مشغله مردم است. وقتي نويسندهاي رمان مينويسد در فضايي زندگي ميكند كه خوانندهاش هم در آن فضا زندگي ميكند.
وي با بيان اين مطلب كه به دليل اينكه فراغت و آسودگي خواننده قرن نوزدهمي ديگر وجود ندارد، رمان چندجلدي هم ديگر خلق نميشود، افزود: رمانهاي چندجلدي امروز ديگر جاي خود را به رمانهاي دورهيي كه رمانهايي مستقل هستند، دادهاند.
نداشتن نويسندهي حرفهيي و خلق نشدن رمان
منصوره شريفزاده اما كم بودن نويسندهي حرفهيي را از دلايل خلق نشدن رمان بلند دانست و افزود: اينكه رمانهاي قطور و چندجلدي در اين سالها خلق نميشوند، به اين دليل است كه مشغله نويسنده زياد شده و نويسنده حرفهيي نيز بسيار كم داريم.
وي علاوه بر مشغله نويسندگان در خلق نكردن رمانهاي چندجلدي و قطور، حمايت دولت را نيز در اين امر موثر دانست و گفت: مسوولان بايد به گونهاي از موضوع كتابخواني حمايت كنند و شيوههايي را به كار ببرند كه مردم به كتاب خواندن روآورند و كتاب در سبد خانواده جايي داشته باشد.
شريفزاده همچنين قيمت كتاب را نيز در خلق نشدن رمان موثر دانست و افزود: كساني كه واقعا به دنبال كتاب خواندن هستند، گاهي قيمت بالاي آن در نخواندنشان تاثير ميگذارد، چرا كه رماني كه چندجلدي و يا قطور باشد، به مراتب گرانتر از داستان كوتاه است كه حجم كمي دارد؛ بنابراين اين امر باعث ميشود خوانندگان كمي از اين كتابها استقبال كنند و وقتي استقبال نباشد، طبيعي است نويسنده هم درصدد خلق رمان نباشد.
خواننده و نويسندهي رمان بلند نداريم
اهيد توسلي عقيده دارد كه نويسنده و خواننده هر دو بر هم اثرگذارند؛ بي حضور خواننده، نويسنده موجوديتي نخواهد داشت؛ همانطور كه بي حضور نويسنده، خواننده.
توسلي يكي از دلايل خلق نشدن رمانهاي بلند و چندجلدي را ورود جديد رمان و آشنايي با آن در 100سال اخير دانست و گفت: ما رمان را با محمدعلي جمالزاده و «يكي بود، يكي نبود» شروع كردهايم و تجربهي كمي رماننويسي و رمانخوانيمان بالا نيست.
وي با بعيد دانستن اين موضوع كه كميت ادبيات داستاني جديخوان در جامعه ما بالا باشد، توضيح داد: مردم ما به دليل ابتلا به نوعي انفعال، بيتفاوتي، بيخيالي و آسانزي بودن، آسانخواندن را بر تفكر و انديشه در انتخاب خواندنيعميق، ترجيح ميدهند و از همينروست كه داستانهاي كوتاه يا رمانهاي عامهپسند در غيبت حضور داستانها و رمانهاي تخصصي و حرفهيي بلند و چندجلدي جاي خوبي براي خود باز كردهاند.
تمام شدن عصر داستانهاي چندجلدي
مهكامه رحيمزاده نيز معتقد است: نويسندهي امروز ترجيح ميدهد چيزي بنويسد كه زودتر به نتيجه برسد و اگر امروز رمان بلند خلق نميشود، علت اصلياش كمبود وقت، هم براي خواننده و هم براي نويسنده است.
وي گفت: درگيريهاي زندگي آنقدر زياد است كه امروز كسي كه بازنشسته ميشود، بهجاي اينكه با فراغت در خانه بنشيند و وقتش را صرف خواندن كتاب كند، ترجيح ميدهد شغل ديگري پيدا كند.
اين داستاننويس گفت: امروز عصر داستانهاي چندجلدي تمام شده، پس طبيعي است كه نويسنده هم آنچه را كه نياز مخاطب است، خلق كند. او ميخواهد اثري خلق كند كه مخاطب آن را بخواند، نه اثري كه خوانده نشود و سالها در محاق بماند.
صرفهي بيشتر داستان كوتاه از رمان بلند
فرزانه كرمپور هم مانند ديگران به نداشتن داستاننويس حرفهيي اشاره كرد و اين عامل را يكي از دلايل خلق نشدن رمان حجيم دانست.
او توضيح داد: ما داستاننويس حرفهيي به معنايي كه از حرفهاش نان درآورد، نداريم. در ايران كسي از طريق داستاننويسي پول بهدست نميآورد و از اين طريق، معاش نميگذراند. نويسنده وقتي ميبيند داستان كوتاه صرف بيشتري دارد و او با چند ساعت يا چند روز نشستن و وقت گذاشتن، يك داستان كوتاه را به سرانجام ميرساند، ترجيح ميدهد كه داستان كوتاه بنويسد؛ تا رمان بلند كه وقت بيشتري از او ميگيرد.
وي يكي از دلايل استقبال نكردن مخاطبان را از رمان بلند را وجود رسانههاي جذاب ديگر دانست و افزود: وجود رسانههاي جذابي چون اينترنت، ماهواره، تلويزيون و...، بسياري از مخاطبان كتاب را به خود جذب كرده است؛ چراكه مخاطبان با اين رسانهها راحتتر ارتباط برقرار ميكنند و در مدت كمي به آنچه ميخواهند، دست مييابند.
نويسندهي امروز و نيافتن موضوع خوبي براي نوشتن رمان بلند
امين فقيري نيز گفت: اگر نويسنده امروز ديگر رمان بلند و چندجلدي نمينويسد، دليلش اين است كه موضوع خوبي براي نوشتن پيدا نميكند.
وي گفت: وقتي نويسندهاي رماني بلند مينويسد، فكر ميكند تا يكي دو سال حرفهايش را زده و حرف تازهاي ندارد، پس به نوشتن داستان كوتاه رو ميآورد تا در اين فرصت، موضوع خوبي براي رمان بلند بيابد.
فقيري همچنين يادآور شد: نوشتن رمان چندجلدي دست نويسنده نيست كه اراده كند و بنشيند و اثري بلند خلق كند يا اراده كند كه بنشيند و داستان كوتاه بنويسد، بلكه اين سير داستان است كه مشخص ميكند اثري كوتاه يا بلند باشد.
زندگي ديجيتالي و كوتاهتر شدن داستان
مهري بهفر شتاب زندگي امروز را دليل كوتاهتر شد داستان امروز دانست و تصريح كرد: رماننويسي نه تنها در ايران، بلكه در جهان هم به سمت مختصر و خلاصه شدن حركت كرده است.
وي با بيان اين مطلب كه در دنيا هم رمانهاي چندجلدي كمتر خلق ميشوند، گفت: البته منظورم اين نيست كه رمان بلند اصلا خلق نميشود، ولي در مجموع داستان در دنياي امروز به سمت كوتاهتر شدن حركت كرده؛ شايد بخشي به خاطر زندگي ديجيتالي يا حركت از زندگي مدرن به پستمدرن باشد.
بهفر تاثير مميزي را در خلق نشدن رمانهاي چندجلدي چندان دخيل ندانست و افزود: بايد ديد اصلا اين موضوع چقدر دخالت دارد و تا چه حد مقبول است كه هنرمند به چيزهاي بيروني نگاه كند و آيا قوانين هنري اين حق را به او ميدهد كه به چيزهايي بيروني مثل سانسور بينديشد.
گسترش رسانهها و استقبال نكردن از رمان
محمدرضا گودرزي در اينباره به بحث رسانههاي نرمافزاري و سينما اشاره كرد و اين موضوع را از ساير علتهاي خلق نشدن رمان بلند مهمتر دانست.
به گزارش ايسنا وي همچنين متذكر شد: نويسندهي امروز به دليل درگيريهاي زندگي اجتماعي و سياسي، ديگر آن فراغت خاطر و فرصت كافي را براي خلق يك رمان بلند ندارد.
گودرزي افزود: نويسنده امروز از اوضاع سياسي و اجتماعي و درگيريهاي زندگي روزمره، متاثر است. خواننده نيز با همين اوضاع درگير است. اگر نويسندهاي رماني چندهزار صفحهيي خلق كند، خواننده حوصله و فرصت خواندن آن را نخواهد داشت و بيشتر ترجيح ميدهد به جاي اينكه وقتش را صرف خواندن رماني بلند كند، به مشغوليتهاي زندگي روزمرهاش برسد.
دكان رمان امروز مشتري ندارد
به اعتقاد محمد كلباسي، نوشتن مثل همهي امور ديگر قراردادي دوطرفه است؛ دكاني است كه بايد مشتري داشته باشد، ولي دكان امروز نه تنها مشتري ندارد، بلكه دارند تختهاش هم ميكنند.
وي همچنين گفت: امروز با وجود رسانههاي جديدي چون اينترنت و ماهواره و همچنين كتابهاي ترجمه راحتالبلع و راحتالحصول، خواننده ديگر به خواندن رمانهاي بلند تمايلي ندارد.
او ادامه داد: مشكل اساسي اين است كه در خانه نويسنده امروز ما را كسي نميزند، و الا چرا نويسندگان ما ديگر رمان نمينويسند؟ نويسندهي ما از لحاظ اطلاعات و تكنيكهاي نويسندگي و بلد بودن زبان فارسي چيزي كم ندارد، ولي به دليل خواننده نداشتن، ديگر دست و دلش به خلق رمان نميرود.
خوانندگان و حسرت رمان بلند خواندن
شيوا ارسطويي معتقد است كه رمان اتفاقا كماكان خواننده دارد و هنوز هم هستند مخاطباني كه حسرت اين را دارند، رماني بلند دست بگيرند و از آن لذت ببرند.
وي درباره علت خلق نشدن رمانهاي چندجلدي در ايران گفت: براي اين پرسش كه چرا امروز ديگر رمانهاي چندجلدي خلق نميشوند، جوابهاي كلي و كليشهيي زيادي وجود دارد، مثل سرعت زندگي امروز، شرايط اجتماعي و فرصت نداشتن مخاطبان و...، اما اگر نويسندهاي فينفسه خالق رمان باشد، دوست دارد روزي رمان بزرگش را بنويسد؛ رماني كه خود را به هيچ بايد و نبايدي محدود نكند.
اين داستاننويس افزود: امروز چيزي تعيين نميكند كه چند صفحه بنويسي؛ وقتي فرم و تكنيك را بلد باشي، اثرت را ميتواني خلق كني، چه كوتاه باشد، چه بلند. اين موضوع اصلا قانعكننده نيست كه انگيزه خلق رمان وجود داشته باشد، ولي با توجه به زندگي امروز سعي كني كوتاه بنويسي و اگر بيشتر شد، خود را محدود كني.
مميزي و خلق نشدن رمان حجيم
اما علياشرف درويشيان مميزي را عامل مهمي دانست كه باعث شده نويسندگان جوان بهسمت رمان نروند و دست و دلشان براي خلق كار تازه بلرزد.
وي تصريح كرد: نوشتن رماني كه در حدود 500 صفحه داشته باشد، حداقل پنج يا شش سال وقت ميخواهد. در اين مدت نويسنده چگونه گذران خواهد كرد؟ اگر كتابش مورد قبول ناشر قرار گيرد، اگر پس از حروفچيني و معطل ماندن براي مجوز، پس از چند ماه يا حتا چند سال ايرادي به آن گرفته نشود و كتاب چاپ و منتشر شود و مورد توجه خوانندگان قرار گيرد، آن وقت نويسنده يك دورخيز ديگر براي رمان بعدياش ميتواند داشته باشد و كم و بيش به كارش ادامه دهد.
رويكرد به شعر، بيشتر از رمان
فريده لاشايي اين دوره را زمانهي پرگويي نميداند و مهمترين عاملي را كه در خلق نشدن رمانهاي حجيم و چندجلدي تاثير دارد، مسالهي زمان و كمبود آن براي انسان امروز عنوان ميكند.
او با بيان اين مطلب كه رمان، خود حجمش را تحت شرايطي خاص تعيين ميكند، افزود: شرايط خاص امروز ما سرعت و زمان است. ضمن اينكه شعر به علت كوتاه تر بودن مورد استقبال بيشتري از جانب مخاطبان قرار ميگيرد.
نداشتن نقد جدي و به دنبال آن ادبيات جدي
خسرو حمزوي نيز نداشتن نقد جدي و عميق را در خلق نشدن ادبيات جدي موثر دانست و ادامه داد: در ايران آثار جدي كمتر مورد پسند واقع ميشوند. بايد نقد باشد تا فرق يك نويسندهي خوب با يك نويسندهي معمولي معلوم شود.
وي معتقد است: طرح كلي داستان و موضوعش تعيينكننده حجم آن است و نويسنده نميتواند حجم رمان را تعيين كند.
او با بيان اين مطلب كه با حجم زياد رمان و اينكه پنج يا شش جلد باشد، مخالف است، افزود: در داستانهاي بلند تنها چند استثنا وجود دارد، مثلا «اوليس» جيمز جويس با آنكه داستاني بلند است، اما ساختمانش آدم را خسته نميكند. يا در قرن بيستم نويسندگاني چون مارسل پروست آثار بلندي را خلق كردند كه اتفاقا آثار موفقي از آب درآمدند.
وي اعتقاد دارد: در دنياي امروز و با اوضاع و احوال كنوني لزومي ندارد نويسنده يك اثر پنج يا ششجلدي خلق كند.
حجم، تعيينكنندهي رمان نيست
حسن اصغري در اينباره معتقد است كه حجم در رمان اهميت زيادي ندارد، بلكه كيفيت در رمان اهميت بيشتري دارد و زندگي امروز به رماننويس ميفهماند كوتاه بنويسد.
وي با اعتقاد بر اينكه امروز در خلق رمان، كميت فداي كيفيت شده است، توضيح داد: اين دوره قرن ايجاز است؛ حتا داستان كوتاه نيز نسبت به گذشته كوتاهتر شده، اما كوتاهتر شدن به معناي نزول اثر نيست.
رمان حجيم همچنان خلق ميشود
يونس تراكمه اما اعتقاد دارد كه رمان حجيم هنوز خلق ميشود و كار خلاقه در هيچ پيشداوري و حكمي نميگنجد.
او در گفتوگو با خبرنگار ايسنا همچنين متذكر شد: نميتوان گفت كه رمان بلند خلق نميشود. شايد حالا كه ما اينجا نشستهايم، در جايي از ايران يا جهان، رماني حجيم دارد نوشته ميشود كه بعدها صدايش درخواهد آمد و شايد معروف هم شود.
وي گفت: من نميگويم كه چون امروز، زمان سرعت زندگي، تكنولوژي و گسترش ارتباطات است، ديگر رمان بلند خلق نميشود؛ چرا كه حكم هنر، حكم ديگري است. در هنر، كار خلاقه كردن مهم است و مخاطب به خلاقيت هنرمند احتياج دارد؛ درواقع هنرمند جهاني را خلق ميكند كه خارج از چارچوبهاست و كار خلاقه در پيشداوري و حكمي نميگنجد.
نويسندهي امروز و آگاهي از حوصلهي خواننده
همچنين فتحالله بينياز گفت: نويسنده از حوصلهي خوانندهي امروز آگاه است و بلند نمينويسد، چراكه خواننده امروز ديگر مانند گذشته چندان حوصله ندارد و نوع زندگياش به گونهاي شده كه دوست دارد بيشترين اطلاعات را در كمترين حجم دريافت كند؛ به اين دليل است كه امروز بسياري از چيزها به صورت فشرده درآمدهاند.
وي با اشاره به حرفهيي نبودن نويسندگي در ايران، متذكر شد: نويسنده امروز مجبور است دو يا سه جا كار كند تا چرخ زندگياش بچرخد؛ چطور ميتواند بنشيند و رماني بلند خلق كند كه حتا نميداند اصلا چاپ خواهد شد يا نه.
بينياز البته موضوع مميزي و اطمينان نداشتن نويسنده از چاپ شدن اثرش را در خلق نشدن رمان چندجلدي در اين سالها چندان دخيل ندانست و توضيح داد: در دنيا كه موضوع سانسور چندان مطرح نيست و آنها اطمينان دارند اثرشان چاپ ميشود، چرا رمان بلند خلق نميشود؟ زيرا نويسنده احتياط به خرج ميدهد؛ او از ميزان حوصله خوانندهاش اطلاع دارد و به اين دليل محتاطانه عمل ميكند.
به ملتي رماننويس معروف نبودهايم
حسن محمودي نيز در اينباره يادآوري كرد: ما اصولا در تاريخ داستاننويسيمان ملتي معروف به رماننويسي نبودهايم؛ بيشتر داستاننويسان ما از شروع داستاننويسي در ايران، داستان كوتاه نوشتهاند و كمتر كسي رمان چندجلدي نوشته؛ اغلب كارهاي چندجلدي نيز كارهاي خوبي از آب درنيامدهاند.
وي معتقد است كه رمان چندجلدي در ايران خلق ميشود، اما ديده نميشود؛ در اين سالها اتفاقا داستاننويساني داشتهايم كه رمانهاي چندجلدي خلق كردهاند.
وجود رسانههاي جمعي و مطالب اظهر منالشمس
مهناز كريمي درباره خلق نشدن رمان چندجلدي معتقد است كه با وجود رسانههاي جمعي بسياري از مطالب، آنچنان اظهر منالشمس است که اگر نويسنده به آن بپردازد، مضحک خواهد بود و براي او يک اشاره و يا جمله کافي است.
وي گفت: در گذشته نويسنده بود که لقمه را جويده و آماده در دهان خواننده ميگذاشت؛ حال آنکه امروزه خواننده همراه نويسنده است و قدرت و اشتياق آنرا دارد که نکاتي را خود دريابد. بنابراين طبيعي است که نويسنده سهمي را به خواننده واگذار کند.
كوتاهنويسي نويسنده و تابعيت از مخاطب
ميترا الياتي درباره خلق نشدن رمان حجيم گفت: تقاضاي رمان بلند در ايران كم است. در دنياي پرشتاب امروز، رماننويس هوشمند، رماننويسي است كه در حجم كوتاه، بهترين كار را خلق كند.
وي با اشاره به اين موضوع كه امروز، دوره رمانهاي چندجلدي گذشته است، در ادامه توضيح داد: شتاب و سرعت زندگي امروز، نه جايي براي نويسنده براي خلق اين نوع رمان گذاشته و نه جايي براي خواننده آن. درواقع در اينجا بحث عرضه و تقاضاست؛ يعني وقتي تقاضايي نباشد، عرضهاي هم نخواهد بود.
نگارنده «ماموازل كتي» خلق يك اثر حجيم را در ايران، از نظر نويسنده يك ريسك دانست و يادآور شد: از طرفي نوشتن رمان چندجلدي براي نويسنده ايراني يك ريسك است. نويسنده ممكن است چند سال بنشيند تا اثري بلند خلق كند، بعد از آن ممكن است كه به در سانسور برخورد كند، يا اينكه اثرش خوانده نشود.
قيمت بالاي رمان چندجلدي و خلق نشدن آن
بهگفته مهسا محبعلي، يكي از دلايلي كه رمان چندجلدي در ايران خلق نميشود، قيمت بالاي آن است كه خواننده كمتر از آن استقبال ميكند.
وي افزود: امروز ناشران سعي ميكنند آثاري با حجم كمتر چاپ كنند و اين موضوع براي آنها صرفه بيشتري دارد؛ ضمن اينكه مخاطبان هم به خواندن داستان كوتاه يا رمان كمحجم تمايل بيشتري دارند؛ بنابراين تقاضاي رمان بلند در ايران كم است.
محبعلي معتقد است كه امروز ديگر دوره زيادهگويي نيست و همه بهدنبال اين هستند كه در كوتاهترين زمان، به آنچه ميخواهند، دست يابند.
وي همچنين وجود رسانههاي جمعي و نداشتن نويسنده حرفهيي را يكي ديگر از دلايل خلق نشدن رمان حجيم در اين سالها ذكر كرد.
پارهپاره شدن زندگي و خلق نشدن آثار بلند
سپيده شاملو نيز گفت: امروز به دليل پارهپاره شدن زندگي، تداوم كمتر شده و خلق آثار بلند در اين سالها نزول پيدا كرده است.
وي همچنين خلق نشدن آثار حجيم را بخصوص در ميان نسل جوان بسيار كم دانست و ادامه داد: آنچه خلق شده، توسط داستاننويسان قديمي بوده است كه قدري از اين امر به اين بازميگردد كه خود نويسنده ديگر زندگي بلند و متداوم را تجربه نميكند؛ پس چطور ميتواند اثري بلند خلق كند.
نوشتن رمانهاي چندجلدي و ضرورت زمانه
بهناز عليپور گسكري در اينباره معتقد است كه اگر در گذشته رمانهاي چندجلدي خلق ميشده، بنا به ضرورت زندگي داستاننويسان آن دوره بوده؛ امروز ديگر آن ضرورت احساس نميشود و زبان امروز امكان زيادهگويي را از نويسنده ميگيرد.
وي با بيان اين مطلب كه در دنياي مدرن امروز كه همهي پديدهها با سرعت و شتابي جنونآميز به سوي آيندهاي مبهم حركت ميكنند و به سوي فشرده شدن، صيقل خوردن و عصاره شدن پيش مي روند، يادآوري كرد: ادبيات هم به عنوان يك پديدهي فرهنگي و معلول همين شرايط ، به سمت نوعي فشردهگويي و شايد گزيدهگويي گام برميدارد.
نسل امروز و رسيدن به نگاه آسانپسندانه
همچنين احمد آرام رسيدن نسل امروز را به نگاهي آسانپسندانه و سرعت رسيدن به يك فكر يا اثر تازه را دليلي دانست كه مخاطبان ديگر وقتشان را براي خواندن اثري بلند صرف نميكنند.
وي گفت: امروز به دليل هجوم تكنولوژي جديد در زندگي، طبقه جوان كه عمدتا قشر فخيم جامعه را تشكيل ميدهند، جذب تكنولوژيهاي جديدي مثل اينترنت شدهاند و رمانها و داستانها از اين طريق آسانتر در اختيارشان قرار ميگيرد. ضمن اينكه نسل امروز ديگر فرصت گذشته را ندارد كه بخواهد آنرا صرف خواندن رمان بلند كند.
نسل جديد داستاننويسان و گرايش به داستان كوتاه
رضا قيصريه اما معتقد است، براي نوشتن رمانهاي چندجلدي بايد آنقدر مطلب باشد كه نويسنده بنويسد و از طرف ديگر مخاطب آن نيز وجود داشته باشد.
او با اشاره به سانسور، اين موضوع را يكي ديگر از دلايل خلق نشدن رمان بلند و هر اثر ديگري ذكر كرد.
نگارنده «كافه نادري» با اشاره به نداشتن نويسنده حرفهيي در ايران، گفت: ما نميتوانيم نويسنده حرفهيي داشته باشيم، چرا كه خواننده حرفهيي نداريم. ضمن اينكه فاقد سيستم نقد خوب هستيم. درواقع در ايران برخوردهاي نقد با داستاننويسي درست نيست. امروز بايد بررسي كرد كه مردم ما چرا داستان عامهپسند ميخرند و ميخوانند. در نقد به جاي پرداختن به اين مسائل، بررسي شخصي وجود دارد و به اين پديده به عنوان يك پديده اجتماعي نگاه نميكنند.
فيلم، رقيبي گردنكش براي رمان
خاطره حجازي نيز اين عصر را عصري دانست كه مخاطبان كمتر عميق ميشوند و به عناصر سازنده تخيل توجه نميكنند.
وي متذكر شد: براي اينكه اثري خيلي براي خواننده كشش داشته باشد، نويسنده بايد زمان زيادي را براي آن بگذارد كه پشتوانه آن تخيل قوي است؛ اما در اين عصر كه مردم كمتر عميق ميشوند، نويسنده هم از اثر بلند ميبرد.
حجازي در ادامه به تقاضاي خواننده براي رمان بلند اشاره كرد و به ايسنا گفت: كمتر پيش ميآيد خواننده امروز، فرصت خواندن يك رمان چندجلدي را داشته باشد؛ وقتي تقاضايي براي رمان بلند نيست، نويسنده هم به سمت نوشتن اين نوع ادبي نميرود.
وي معتقد است: در زندگي امروز سراسيمگي زيادي وجود دارد و روزهايي است كه اجازه غور كردن در انديشهها را از آدمها ميگيرد. امروز چند درصد نويسندگان جايي دارند كه بنشينند و با فراغ خاطر بنويسند؛ جايي براي عميق شدن داشته باشند كه 600 صفحه خلق كنند. فيلم امروز رقيب گردنكشي براي نويسندگان شده است. مردم به جاي كتاب خواندن ترجيح ميدهند فيلمي ببينند كه از يك كتاب ساخته ميشود.
ظرفيت رمان ديگر تمام شده است
اما عبدالعلي دستغيب ظرفيت رمان را تمامشده دانست و گفت: آنچه در گذشته از نظر رواني، اجتماعي و روابط انسانها در رمان گنجانده ميشد، امروز فعليت يافته است. به اندازه كافي در رمانهاي حجيم گذشته، درباره اوضاع اجتماعي، لايههاي بيروني جامعه و سير تاريخي افراد و قهرمانيها در جنگها و انقلابها توضيح داده شده است .امروز هم ديگر دوره جنگهاي ايلي سپري شده كه نويسنده امروز درباره آن قلمفرسايي كند يا ديگر انقلابهاي بزرگ نيز در دنيا اتفاق نميافتند كه رماننويس بخواهد درباره آنها داستاني چندجلدي بنويسد.
خواننده امروز بيشتر تمايل دارد مطالب را به صورت موجز دريافت كند، به اين دليل رمانهاي امروز فشرده شدهاند.
نويسنده خود كمحوصله است؛ نه مخاطب
ابراهيم حسنبيگي نيز گفت: در ايران هرگز به رماننويسي بلند گرايش وجود نداشته و آنچه در اين زمينه خلق شده، بيشتر رمانهاي عامهپسند بوده است. تصور نميكنم دوره رمانهاي حجيم گذشته است و نويسنده امروز به علت اينكه خواننده حوصله خواندن رمان چندجلدي را ندارد، نمينويسد؛ بلكه نويسنده چون خود كمحوصله است، دنبال سوژههايي نميرود كه ظرفيت چند جلد را داشته باشند. نويسنده در دورهاي زندگي ميكند كه شتاب و سرعت زندگي روزمره حرف اول را ميزند؛ هيچكس با آرامش قدم نميزند. نويسنده نيز جزيي از جامعه است كه ناخواسته با سرعت درگير است، به اين دليل به فكر باسرعت نوشتن و زود تمام كردن اثرش است.