ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 07.07.2006, 9:22
مشکلات اعتصاب غذای اکبر گنجی در آمريکا

دويچه وله / عبدی كلانتری: درحاليكه يك هفته بيشتر تا چهادهم ماه ژوئيه باقی نمانده، يعنی تاريخی كه از سوی اكبر گنجی اعلام شده تا برای آزادی سه زندانی سياسی در ايران، اقدام اعتراض آميز «اعتصاب غذا» به اجرا گذاشته شود، مشكلاتِ چندی بر سر راه اين حركت اعتراضی در آمريكا به چشم می‌خورد. فرصت بسيار كوتاه برای تدارك عملی و اطلاع رسانی به مطبوعات و جامعه‌ی ايرانی سراسر آمريكا، فصل تابستان كه در آن فعالان دانشجويی در تعطيلات به سر می‌برند، و نيز تفاوت ديدگاه‌های سياسی در ميان نيروهای اپوزيسيون در آمريكا از جمله اين مشكلات‌اند.

مقر سازمان ملل متحد در كلان شهری واقع شده كه هر نوع حركتِ جمعیِ اعتراضی، نيازمند هفته‌ها تدارك از سوی تيم‌های حرفه‌ای سازماندهنده است كه علاوه بر كسب اجازه‌ی كتبی از پليس و تعيين محل مناسب كه مُخل ترافيك و آمد و شد مردم نباشد، چنانچه آن رويداد بيش از يك روز به طول انجامد، همچنين نيازمند تيم پزشكی و اورژانس و تسهيلات دستشويیِ عمومی نيز می‌باشد. گذشته از اين، اگر رسانه‌ها به موقع توسط بيانيه‌های روشنِ مطبوعاتی آگاهی نيابند اين رويداد و هدف‌های آن پوشش مطبوعاتی پيدا نخواهد كرد. جنبش‌های اعتراضی پايگاه عمده‌ای در دانشگاهها و كالج ‌ها دارند كه هم اكنون تعطيلی تابستان را می‌گذرانند.

آقای گنجی اعلام كرده كه پس از پايان اين دوره از سفر قصد دارد به ايران باز گردد. رژيم ايران همه‌ی حركت‌ها و تماس‌های او را، به عنوان يكی از سازش ناپذيرترين و پر وجهه‌ترين ناراضيان داخل ايران، به دقت زير نظر دارد و مترصّد است به هر بهانه‌ای دوباره او را راهی زندان كند. هر تماس او با شخصيت‌های سياسیِ آمريكايی يا افراد و سازمان‌های اپوزيسيون ايرانی در آمريكا و يا ستادهای فكریِ مبلغ تغيير رژيم در ايران می‌تواند همان اتهامی را متوجه او سازد كه به رامين جهانبگلو وارد شد، يعنی همدستی با دولت آمريكا برای تغيير رژيم ايران از راه «انقلاب مخملی». حضور آقای گنجی در آمريكا او را در برابر انتخاب اخلاقیِ دردناكی قرار خواهد داد زيرا بسياری از اين سازمان‌ها و شخصيت‌ها دست همكاری و حمايت به سوی او دراز كرده‌اند. شماری از آن‌ها، از هم‌رزمان و هم‌فكران پيشينِ خود او هستند كه هم در ايران و هم در آمريكا برايش فداكاری بسيار كرده‌اند و چند ماه پيش نيز كه او تا آستانه‌ی مرگ پيش رفت صدايش را به گوش آمريكاييان رساندند.

از سوی ديگر، تعدادی از استادان ايرانی در دانشگاه‌های آمريكا كه هريكی دو سال به ايران سفر می‌كنند و نسبت به سياست خارجی دولت آمريكا معترض‌اند و مبارزه با اين سياست را ارجح‌تر از هر اقدام ديگری می‌دانند، از حركت‌های علنیِ راديكال عليه دولت ايران می‌پرهيزند. گروهی از اين استادان پيش از اين، به ويژه به هنگام بايكوت انتخابات رئيس جمهوری از سوی گنجی، او را متهم به تكروی يا تندروی كردند. تعداد ديگری از استادان و روشنفكران ايرانی، هم صدايی با اكبر گنجی در خاك آمريكا را مساوی با حمايتِ ضمنی از نومحافظه كارانِ كابينه‌ی بوش تلقی می‌كنند. آيا آنها به خاطر دفاع از آزادی زندانيان سياسی در اين اعتصاب غذا حضور خواهند يافت؟

كسانی كه «مانيفست سوم» اكبر گنجی و نوشته‌های ديگر او را در هفته‌های اخير خوانده‌اند می‌دانند كه نزديك‌ترين نمونه‌ی واقعی به جامعه‌ی ايده‌آلی كه او در نوشته‌هايش ترسيم می‌كند، جامعه‌ی مدنیِ آمريكا است. جامعه، دولت و مردم آمريكا مهماندار بزرگ‌ترين تعداد ايرانيان مهاجر بوده و هستند. برخلاف رفتار جوامع دموكراتيك اروپايی با مهاجران غير اروپايی، جامعه، دولت و مردم آمريكا با ايرانيان مثل شهروند درجه دو رفتار نمی‌كنند و جامعه‌ی ايرانی از محترم‌ترين و موفق‌ترين مجموعه‌ی مهاجران آمريكاست كه از همه‌ی امتيازات شهروندی بهره می‌برند و حتا در مواردی خويشانِ سالمندشان را هم كه به تازگی از ايران آمده‌اند از مزايای بازنشستگی، بيمه‌ی درمانی و مسكن بهره می‌دهند.

در جامعه‌ی ليبرال آمريكا روشنفكران ناراضی نظير آقای گنجی به طور سيستماتيك به زير زندان و شكنجه نمی‌روند و زبان‌شان همچون زبان منصور اسانلو تيغ زده نمی‌شود. برای نمونه سرشناس‌ترين ناراضيان آمريكايی نوآم چامسكی و مرحوم ادوارد سعيد با حفظ كرسی‌های استادی در برجسته‌ترين دانشگاه‌ها، مورد قدردانی جامعه روشنفكری آمريكا نيز بودند. حتا دانشكده‌ی افسری آمريكا از چامسكی برای سخنرانی و گفت و گو با دانشجويان و افسران جوان دعوت كرد و از تلاش‌هايش قدردانی به عمل آورد. دانشگاه‌های آمريكا بيشترين تعداد از استادان راديكالِ سكولار يا دينی را در استخدام دارد كه می‌توانند همواره بدون ترس از پيگرد يا شكنجه، جنايت‌های دولت خودشان را افشا كنند. اشاره به اين واقعيت‌ها و درس‌های آن برای جنبش دموكراتيك و مدنی ايران، و سود گيری از آن برای حركت اعتراضیِ اعتصاب غذا، می‌تواند اتهام نومحافظه‌كاری و همراستايی با كابينه‌ی بوش را نصيب اكبر گنجی كند.