ايران امروز: اكبر گنجی ، نويسنده و روزنامهنگار، روز سهشنبه در مركز راديو صدای آلمان در شهر بن، كنفرانس مطبوعاتی داشت. در اين كنفرانس كه به ابتكار بخش فارسی صدای آلمان ترتيب يافته بود، نمايندگان رسانههای معتبر آلمان ، از جمله روزنامهی "دی سايت" ، "فرانكفورتر آلگماينه"، "زود دويچه سايتونگ" ، "راينيشه مركور"، "كلنر اشتات آنسايگر"، "وستدويچه روندفونك" ، بخشهای مختلف صدای آلمان ، بويژه بخشهای آسيايی، حضور داشتند. كنفرانس به زبان فارسی بود و توسط داود خدابخش، عضو تحريريهی صدای آلمان در بخش فارسی، به آلمانی و فارسی ترجمه میشد.
گنجی از روز دوشنبهی گذشته از پاريس به آلمان آمده و مهمان راديو صدای آلمان بود. دكتر جمشيد فاروقی، رئيس بخش فارسی صدای آلمان دربارهی دعوت از گنجی و تدارك برنامههای مختلف برای او ، گفت، برای صدای آلمان به عنوان يك رسانه، جای خوشحالی بود كه اين امكان را برای آقای گنجی به عنوان يك روزنامهنگار، فراهم آورد تا ايشان بتوانند نقطهنظرات خودشان را با نمايندگان رسانهی جمعی آلمان و از طريق آنها با طيف وسيعی از مخاطبان در ميان بگذارند.
به گفتهی جمشيد فاروقی ، در اين چند روزی كه آقای گنجی ميهمان بخش فارسی صدای آلمان بود، چندين گفتگوی مفصل با رسانههای معتبر آلمان ، از جمله خود بخش فارسی دويچهوله داشتند.
كنفرانس مطبوعاتی اكبر گنجی با خوشآمدگويی خانم "زبيله گولته – شرودر" (Sybille Golte-Schröder) رئيس بخش آسيای راديو صدای آلمان آغاز شد. خوشحالی او از ديدن گنجی و بودن در كنار او، احساس همهی روزنامهنگاران حاضر در كنفرانس بود كه همكاری را پيشروی خود میديدند كه هنوز آثار زندان و اعتصاب غذای طولانی در جسم او پيدا بود... اما چه انرژیای دارد اين جثهی كوچك و نحيف...
اكبر گنجی در آغاز كنفرانس صحبت كوتاهی كرد، سپس نوبت به طرح پرسش از سوی خبرنگاران حاضر رسيد. گزارش زير محورهای اساسی اظهارات اكبر گنجی در اين كنفرانس است: (گزارش تصويری در پايان گزارش)
ادامه نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفان سیاسی در ايران
* در ايران حقوق بشر بصورت گسترده نقض میشود. سرکوب مخالفان سیاسی و بازداشتهای خودسرانه ادامه دارد. آقای اسانلو، از رهبران سندیکای کارگران ماههاست كه در بازداشت بسر میبرد. آقای رامین جهانبگلو، استاد دانشگاه و آقای موسوی خوئینی اخيراً بازداشت شدهاند. روشنفکران ما، نیروهای مخالف و اصلاحطلبان در هرحال بیانیهای داده و خواستار آزادى این چند تن شدهاند. چند روز پیش هم در تهران اجتماعی بود از همه گروهها که در آن خواستار آزادی آقای خوئینی شدند. تمام راههای مسالمتآمیز را ما طی کردهایم و راهها همه بسته است. رژیم باید این سه تن را در اسرع وقت آزاد بکند. اگر این سهتن در اسرع وقت آزاد نشوند، ما یک اعتصاب غذای گسترده در سطح جهانی براه خواهیم انداخت.
ایرانیان داخل و خارج کشور در یک جبهه
* اولین نیاز ما این است که دنیا از وضعیتی که ما در آن بسر میبریم مطلع بشود. ایرانیان مهاجر و ایرانیان تبعیدی بسیار میتوانند به این روند کمک بکنند. اما برای ساختن دمکراسی ما چارهای نداریم جز اینکه ایرانیان داخل و خارج کشور یک جبههی گسترده در کنار همدیگر تشکیل بدهند.
جنبش دمکراسیخواهی سازمان و تشکیلات ندارد
* در ایران و در خارج از ایران یک جنبش قوی برای دمکراسی خواهی وجود دارد که پيروان آن در سه مورد، یعنی دمکراسی، آزادی و حقوق بشر وحدت نظر دارند. اما ضعف این جنبش این است که سازمان و تشکیلات ندارد. نیروهای بسیار گسترده و متنوعی در این جنبش شرکت دارند. به همین دلیل این جنبش رهبری هم ندارد و از فقدان رهبری رنج میبرد. ما اگر بتوانیم به جنبشمان سازمان بدهیم و بطریقی دمکراتیک برای آن رهبری انتخاب کنیم، نهضت ما بسیار سرعت خواهد گرفت.
انتخابات در منقطهی خاورميانه و ايران
* امروز در کل منطقه خاورمیانه اسلامی در هر کشوری كه انتخابات برگزار بشود، بنیادگرایان در آن پیروز میشوند و رژیمهایی سرکوبگرتر از رژیمهای استبدادی کنونی برقرار خواهند کرد. ایران تنها کشوریست که اگر در آن یک انتخابات آزاد و دمکراتیک برگزار بشود، در آن نیروهای مدرن دمکراسیخواه پیروز خواهند شد.
دموكراسی تنها راهحل مسئلهی فقر و فساد است
* برای حل مسئلهی فقر و فساد دو راه حل وجود دارد. یک راه عدالت فاشیستی است که از سوی دولت ایران دنبال میشود و عبارت است از سرکوب کامل جامعه مدنی و نیروهای مخالف و دادن شعارهای پوپولیستی ضدسرمایهدارانه است. راه ديگر دموكراسی است. تنها راه حل مسئلهی فقر و فساد از طریق دمکراسیست، زیرا اگر آزادی نباشد نمیتوان درباره فساد و فقر نیز صحبت کرد و راهحلها را در این زمینه پیشنهاد نمود. فاشیسم هرگز به عدالت و عدالتخواهی اعتقادی ندارد، زن و مرد را برابر نمیداند، مسلمان و غیرمسلمان را برابر نمیداند، فقها و غیرفقها را برابر نمیداند و حکومت را فقط حق فقها میداند. مردم ما خواهان برابری اقتصادی هستند و با این توزیع نابرابر ثروت به شکل کنونی مخالفاند. عدالتخواهی بخش مهمی از جنبش دمکراسیخواهی ماست. دمکراتها بیش از هر کس دیگری به عدالت وفادارند.
من مردم را صغیر و یتیم و مهجور و گوسفند نمیدانم!
* من به هیچ نوع حکومت دینی اعتقاد ندارم. ما نه دولت دینی میخواهیم، نه دین دولتی. ولایت فقیه یعنی اینکه همه مردم صغیر بمعنای کودک نابالغ و مهجور به معنای دیوانه میداند. اینها اصطلاحاتیست که خود فقها بکار میبرند. در ولایت فقیه فرض میشود که همهی مردم صغیرند و مهجورند و به ولی احتیاج دارند که دست آنها را بگیرد. نکته سوم، یتیم بودن است. یعنی وقتی کسی یتیم میشود، پدرش میمیرد و او هنوز نابالغ هست، اختیارش را میدهند دست یک ولی. اینها میگویند، همهی مردم یتیماند. نکته چهارم اینکه همه مردم گوسفندانی هستند که به شبانی احتیاج دارند که آنها را راه ببرد. طبعا من چون مردم را صغیر و یتیم و مهجور و گوسفند نمیدانم، به ولایت فقیه هم اعتقادی ندارم. حکومت هم یک امر عقلایی ست که ما براساس عقلمان یک سامان سیاسی درست میکنیم و خودمان زندگی خودمان را اداره میکنیم.
ايران بايد با آمريكا وارد مذاكره و روابطی شفاف گردد
* برنامه هستهای جمهوری اسلامی نه تنها محیط زیست را در ایران نابود میکند، بلکه میتواند کشور را درگیر یک جنگ نماید. ايران بايد با آمريكا وارد مذاكره و روابطی شفاف گردد و هرگونه ارتباط پنهانى با آمريكا تنها به تثبيت استبداد در ايران كمك میكند.
میخواهند دست طالبان و القاعده را از پشت ببندد
* دولت فعلی سعی میکند در دادن شعارهای رادیکال دست طالبان و القاعده را از پشت ببندد و با اینکار میخواهد رهبری جنبشهای اسلامی را بدست گیرد. اما کارکرد داخلی این نوع شعارها و رادیکالیزم سرکوب سیاسیست که در داخل میشود.