ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 04.10.2020, 17:06
اعتراض به تحریف حقایق قتل عام تابستان ۶۷

دهها تن از خانواده‌های اعدام‌شدگان  تابستان ۱۳۶۷ در بیانیه‌ای نوشته‌اند: «ما با امضای این نامه، اعتراض خود را نسبت به تحریف واقعیت انکارناپذیر این جنایت‌ها توسط تعدادی از وابستگان یا دل‌بستگان به میرحسین موسوی که به تلاش‌های عفو بین‌الملل برای کشف حقیقت متعرض شده‌اند، اعلام می‌داریم.»

متن بیانیه:

مسئولیت و نقش تمامی آمران، معاونان و عاملان حکومت اسلامی ایران در جنایت‌های دهه ی شصت تنها به قتل عام تابستان ۶۷ محدود نمی‌شود، حتی پیش از آن هزاران فعال سیاسی را در زندان‌ها، بدون دادرسی عادلانه و به وحشیانه ترین شکل ممکن شکنجه دادند و اعدام کردند یا در خیابان به طرق مختلف کشتند و هنوز پاسخی به این جنایت‌ها نداده‌اند. جنایت‌هایی که هر کدام می تواند جنایت علیه بشریت باشد و باید مصرانه برای روشن شدن حقایق این جنایت‌ها تلاش کنیم و جنایت کاران را به پاسخ‌گویی بکشانیم و روزی در دادگاه‌های عادلانه و علنی محاکمه شوند، ولی تمرکز ما در این بیانیه اعتراض به تحریف حقایق قتل عام تابستان ۶۷ و تلاش برای روشن شدن حقیقت است.

اعدام‌ زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در ایران که از سوی نهادهای حقوق بشری بین‌المللی به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شده، مشمول مرور زمان نمی‌شود و پرونده آن تا زمانی که در یک دادگاه‌ عادلانه و علنی، با حضور شاکیان و شاهدان مورد بررسی قرار نگیرد، هم چنان باز است. هم چنان که بسیاری از جنایت‌های دهه ی شصت می‌تواند جنایت علیه بشریت باشد. ما امضا کنندگان این نامه اعلام می‌داریم هر فرد و جریانی که به طرق مختلف بخواهد مسئولیت و نقش سران نظام جمهوری اسلامی ایران و شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار آن را در این جنایت‌ها انکار و پرده پوشی کند، نظرش بی اعتبار است و آن را در خدمت مصالح و بازی‌های سیاسی دل بستگان مستقیم و غیر مستقیم به قدرت و به منظور فریب افکار عمومی می‌دانیم و به شدت در برابر این رویکرد که به نقض حقوق بشر و تداوم جنایت در ایران خدمت می کند، خواهیم ایستاد.

ما با امضای این نامه، اعتراض خود را نسبت به تحریف واقعیت انکارناپذیر این جنایت‌ها توسط تعدادی از وابستگان یا دل بستگان به میرحسین موسوی که به تلاش‌های عفو بین الملل برای کشف حقیقت متعرض شده‌اند، اعلام می‌داریم. ما اعتقاد داریم که این تعرض‌ها آگاهانه و هدفمند صورت گرفته است تا مسئولیت پاسخ‌گویی را از دوش بخش‌هایی از حاکمیت از جمله میرحسین موسوی و اعضای دولت وی بردارند. آن‌ها حتی حاضرند برای رسیدن به مقصود خود، بین خانواده‌هایی که سال‌هاست برای روشن شدن حقیقت و دادخواهی در کنار هم ایستاده‌اند، اختلاف ایجاد کنند. برخی از آن‌ها وقاحت را به حد نهایت رسانده و اسناد و اسرار محرمانه ی دولتی را از سازمان عفو بین الملل یا خانواده‌ها طلب می کنند؟ در حالی که میرحسین موسوی در همراهی با سایر مسئولان نظام ۳۲ سال است که قتل عام تابستان ۶۷ را انکار، تحریف و پرده پوشی می‌کنند. تنها آقای حسینعلی منتظری در سال ۱۳۷۹ و پس از گذشت ۱۲ سال از این جنایت، فتوای محرمانه‌ی روح الله خمینی را در خاطرات خود منتشر کرد و در معرض دید مردم گذاشت و احمد منتظری پسر ایشان نیز در سال ۱۳۹۵ یعنی پس از گذشت ۲۸ سال از قتل عام تابستان ۶۷، فایل صوتی صحبت‌های آقای منتظری با هیات مرگ را افشا کرد.

ما اعلام می‌داریم که تمامی مسئولان جمهوری اسلامی ایران در زمان قتل عام تابستان ۶۷؛ از روح الله خمینی (رهبر وقت)، علی اکبر‌هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس)، احمد خمینی، عبدالکریم موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضایی)، محمد موسوی خوینی‌ها (دادستان کل کشور) و اعضای هیات مرگ در تهران (ابراهیم رییسی، مرتضی اشراقی،‌ حسین علی نیری و مصطفی پور محمدی) و علیرضا آوایی و محمدحسین احمدی (از اعضای هیات مرگ در شهرستان‌ها)، علی خامنه‌ای (رئیس جمهور)، میرحسین موسوی (نخست وزیر)، حسن حبیبی (وزیر دادگستری)، محمد ری شهری (وزیر اطلاعات)، عبدالله نوری (وزیر کشور)، علی‌اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه)، محمد خاتمی (وزیر ارشاد)، حاکمان شرع، دادستان‌های کل، معاونان دادستان‌ها، نماینده‌های وزارت اطلاعات، مسئولان زندان‌ها، محمدحسین لواسانی و منوچهر متکی(معاونان وزیر امور خارجه)، نمایندگان دائمی ایران در سازمان ملل (سیروس ناصری در ژنو و محمدجعفر محلاتی در نیویورک)، محمدمهدی آخوندزاده باستی (کاردار ایران در لندن)، محمدعلی موسوی (کاردار ایران در کانادا) تا دیگر آمران و معاونان و عاملانی که مستقیم یا غیر مستقیم در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ نقش داشته اند، باید پاسخ‌گوی چرایی و چگونگی این جنایت هولناک باشند. قتل عام تابستان ۶۷، قتل عام زندانیانی است که هر کدام پیش از آن در دادگاه‌هایی بدون دادرسی عادلانه محاکمه و به زندان محکوم شده بودند و با دستور روح الله خمینی و توسط هیات‌های مرگ در سراسر کشور و در فاصله کمتر از دو ماه مخفیانه اعدام و در گورهای جمعی سر به نیست شدند.

گمان ما بر این است که حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری نیز مسئول است. ایشان علیرغم مخالفت جسورانه با کشتار زندانیان سیاسی، اما اعتراض خود را با دو نامه ی مخفیانه در ۹ و ۱۳ مرداد خطاب به روح الله خمینی و فراخواندن اعضای هیئت مرگ تهران به خانه خود در ۲۳ یا ۲۴ مرداد و یک نامه در ۲۴ مرداد به اعضای هیات مرگ انجام داد و خواسته بود که دست کم در محرم اعدام نکنند. چرا ایشان پس از مطلع شدن از کشتار زندانیان سیاسی، جامعه و به ویژه خانواده‌های زندانیان سیاسی که حداقل دو بار در مرداد و شهریور به دفتر وی مراجعه کردند را آگاه نساخت تا شاید آن‌ها بتوانند جلوی قتل عام عزیزان خود را بگیرند؟ و چرا ایشان برای اعتراض و جلوگیری از ادامه کشتار، خود مستقیم و حضوری به تهران به دیدار خمینی نرفت؟

ما اعلام می‌داریم که تمامی مسئولان فعلی جمهوری اسلامی ایران از علی خامنه‌ای (رهبر)، اعضای شورای نگهبان، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای مجلس خبرگان رهبری، ابراهیم رئیسی (رئیس قوه قضاییه)، محمدجعفر منتظری (دادستان کل کشور)، حسن روحانی (رئیس جمهور)، علیرضا آوایی (وزیر دادگستری)، محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه)، محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس)، احمد خاتمی (خطیب نماز جمعه ی تهران)، وزیر کشور (عبدالرضا رحمانی فضلی)، کادرهای رده بالای سازمان بهشت زهرا و تمامی مسئولان کنونی و سابق نظام که تا به حال به تحریف، پرده پوشی و حتی استمرار این جنایت از طریق تخریب گورهای فردی و جمعی و اذیت و آزار خانواده‌ها کمک کرده اند، نیز شریک در این جنایت هستند، زیرا قتل عام تابستان ۶۷ یک جنایت دنباله‌دار است. تمامی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی نیز، چه آن‌ها که مستقیم در جنایت سهیم بوده‌اند و چه آن‌هایی که تا کنون برای حفظ نظام یا منافع شخصی خود در تحریف، پرده پوشی و استمرار این جنایت هولناک سکوت کرده اند، باید پاسخ‌گوی تمامی ابعاد آن به خانواده‌ها و تمام جامعه باشند.

ما مصرانه می‌خواهیم بدانیم:

۱) چرا و چگونه زندانیان سیاسی که حکم زندان داشتند یا حکم شان به پایان رسیده بود را در تابستان ۶۷، پشت درهای بسته و بدون اطلاع زندانیان سیاسی و خانواده‌ها و بدون یک دادرسی علنی و عادلانه و مخفیانه قتل عام کردند و در گورهای جمعی به خاک سپردند؟

۲) چرا پس از ۳۲ سال از قتل عام ۶۷، هنوز ما خانواده‌ها نمی‌دانیم چرا و چگونه عزیزان ما را کشته اند و آن‌ها را در کجا به خاک سپرده اند؟

۳) چرا ما خانواده‌ها از آن زمان تا به امروز برای ساده‌ترین حق خود برای برگزاری مراسم آزادانه و دانستن حقیقت بی‌وقفه مورد اذیت و آزار حکومت بوده‌ایم؟

۴) چرا اسامی قتل عام شدگان تابستان ۶۷ در سازمان بهشت زهرا ثبت نشده است و چرا ما هنوز نمی‌دانیم که چه تعداد از زندانیان سیاسی در قتل عام تابستان ۶۷ کشته شده اند؟

۵) چرا تمامی مسئولان نظام در زمان وقوع جنایت، متحدانه تلاش کرده اند که این جنایت را انکار، تحریف و پرده پوشی کنند؟ در حالی که وظیفه ی سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و انسانی مسئولان نظام این بوده است که حقیقت را به زندانیان سیاسی و خانواده‌ها بگویند تا زندانیان سیاسی و خانواده‌ها از سرنوشت خود و عریزان شان با خبر شوند.

۶) چرا در طی این سال‌ها تا هم اکنون، تمامی مسئولان در حفظ نظامی سرکوب گر و تمامیت خواه کمک کرده اند و اسرار آن جنایت هولناک در تابستان ۶۷ که به کشته و سر به نیست شدن حدود پنج هزار انسان محبوس در زندان منجر شد را هم چنان تحریف یا انکار می‌کنند؟

۷) چرا میرحسین موسوی و تمامی وابستگان به نظام اسلامی ایران که خود مورد اذیت و آزار حکومت قرار گرفته‌اند و از گزند نقض حقوق بشر در ایران مصون نبوده اند، تمام اطلاعات و دانسته‌های خود درباره قتل عام تابستان ۶۷ را در معرض دید خانواده‌ها و جامعه قرار نمی‌دهند و مدام آن را تحریف و پرده پوشی می کنند؟

۸) چرا سازمان ملل، گزارشگران ویژه سازمان ملل در ایران و دیگر گزارشگران ویژه شکنجه درباره جنایت‌های حکومت در دهه ی شصت و به ویژه درباره قتل عام تابستان ۶۷  که به جنایت علیه بشریت شناخته می‌شود و مشمول مرور زمان نشده، سکوت کرده اند؟

ما اعتقاد داریم که تحریف و پنهان کاری سران نظام و وابستگان و دل بستگان به قدرت و سکوت سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی هم چون سازمان ملل و گزارشگران ویژه این سازمان باعث شده که نقض سیستماتیک و مداوم حقوق بشر و تکرار جنایت در ایران تا  به امروز تداوم یابد و باید پاسخ گوی جنایت‌های تا کنونی حکومت جمهوری اسلامی ایران باشند.

ما اعتقاد داریم که جنایت‌های حکومت اسلامی ایران تنها به قتل عام تابستان ۶۷ محدود نمی‌شود و از همان آغاز با سرکوب، بازداشت، شکنجه و جنایت، پایه‌های نظام دیکتاتوری خود را بنا نهادند و این رویه تا به امروز ادامه یافته است. ما مصرانه خواهان روشن شدن حقیقت جنایت‌های حکومت در دهه ی شصت و قتل عام تابستان ۶۷ هستیم و از تمامی خانواده‌ها، فعالان سیاسی، سازمان‌های حقوق بشری و تمامی وجدان‌های بیدار می‌خواهیم که ما را در این راه همراهی کنند.

ما تأکید می‌کنیم که تلاش، ایستادگی و افشاگری‌های مادران و خانواده‌های خاوران و دیگر خانواده‌های کشته شدگان در دهه ی ۶۰ و ۶۷ پشت دیوار زندان‌های تهران و شهرستان‌ها و جلوی ادارات مختلف دولتی برای روشن شدن بخشی از جنایت‌های حکومت و زنده نگاه داشتن جنبش دادخواهی بسیار مؤثر بوده است و ما دادخواهان اجازه نمی‌دهیم که حاکمیت یا جریانات مختلف بین ما خانواده‌ها اختلاف ایجاد کنند. ما تأکید می‌کنیم که افشاگری فعالان سیاسی و زندانیان سیاسی جان به در برده که خود در زندان‌های مختلف زیر انواع شکنجه‌های وحشیانه و شاهدی بر قتل عام بودند نیز برای روشن شدن بخشی از حقیقت جنایت‌های حکومت در درون زندان‌ها بسیار مؤثر بوده است، ولی برای روشن شدن تمامی حقایق جنایت‌های حکومت و پاسخ‌گو کردن مسئولان مستقیم و غیر مستقیم حکومت، ما نیاز به همراهی و همدلی و پیگیری بیشتر با همدیگر و دیگر گروه‌ها و سازمان‌ها داریم.

ما از سازمان عفو بین الملل به عنوان معتبرترین سازمان بین‌المللی و غیر دولتی ناظر بر حقوق بشر با هفت میلیون عضو می‌خواهیم که به طور جدی در پی کشف حقیقت کشتارهای دهه ی شصت و قتل عام تابستان ۶۷ باشد و به بازی‌های سیاسی دل بستگان به قدرت اهمیت ندهد و سکوت نکند و ما خانواده‌ها را در این راه خطیر همراهی کند. هم چنان که این سازمان در سایر کشورها همراه خانواده‌های زخم خورده بوده ‌است تا جنایت کاران را در دادگاه‌های بین‌المللی به پاسخ‌گویی بکشاند. ما از سایر نهادهای حقوق بشری از جمله فدراسیون جهانی جامعه‌های حقوق بشر و دیگر نهادهای حقوق بشری ایرانی و بین‌المللی نیز مصرانه می‌خواهیم که در این راه ما خانواده‌ها و جنبش دادخواهی در ایران را یاری رسانند و سکوت نکنند. 

ما باز هم بر این حقیقت تاکید می کنیم که جنایت‌های دهه ی شصت، به ویژه قتل عام تابستان ۶۷ می‌تواند جنایت علیه بشریت باشد و در نتیجه شامل مرور زمان نمی شود و تمامی مقام‌های موثر حکومت در برابر آن مسئول و پاسخ‌گو هستند. ما همراه با تمامی همراهان جنبش دادخواهی در ایران، هم چنان خواهان تشکیل کمیته ی حقیقت یاب مستقل و دادگاه‌هایی عادلانه و علنی با حضور شاکیان و شاهدان برای رسیدگی به این جنایت‌ها و تعیین نقش و مسئولیت و مجازات در خور هر کدام از مسئولان وقت و سابق حکومت اسلامی ایران هستیم.

ما امضا کنندگان این نامه از دیگر خانواده‌ها و بازماندگان زخم خورده در طی چهل و یک سال گذشته، فعالان سیاسی و اجتماعی، یاران مان در جنبش دادخواهی و نهادهای مستقل حقوق بشری در ایران و جهان دعوت می کنیم که برای روشن شدن حقیقت جنایت‌های دهه ی شصت و قتل عام تابستان ۶۷ و تمامی جنایت‌های دولتی صورت گرفته تا به اکنون به اعتراض جمعی ما بپیوندند. ما با همدیگر می‌توانیم به مصونیت از مجازات آمران و عاملان کشتار فعالان سیاسی و مردم بی دفاع، چه در زندان‌ها و چه در بیرون از زندان‌ها و به نقض حقوق بشر و تکرار جنایت در ایران پایان دهیم.


این بیانیه را دهها تن از اعضای خانواده‌های قربانیان اعدام‌های سال ۱۳۶۷ و شماری دیگر از فعالان سیاسی امضا کرده‌اند و امضای آن همچنان ادامه دارد