خبرگزاری آناتولی: محمد حمید طهماسی، رئیس هیأت حقیقتیاب افغانستان، که “ادعای به رودخانه انداختن مهاجران افغان توسط مرزبانان ایران” را بررسی میکند امروز در گفتوگو با خبرنگاران در هرات گفت: یافتههای اولیه نشان داده که ۱۰ نفر در این حادثه کشته شدهاند و ۱۵ نفر دیگر ناپدید هستند.
وی همچنین افزود: ۱۹ نفر نیز در همان روز حادثه توسط غواصان که در محل بودند نجات داده شدند. اجساد ۵ نفر به هرات منتقل و اجساد ۵ نفر دیگر به دلیل آسیب دیدگی بیش از حد در محل دفن شدند. ۱۷ نفر از این مسافران ناپدید بودند که روز گذشته دو نفر آنان پیدا شدند و از سرنوشت ۱۵ نفر دیگر اطلاعی در دست نیست.
او ادامه داد: تحقیق در مراحل ابتدایی قرار دارد و آمار نجات یافتگان و همچنین قربانیان هر لحظه ممکن است تغییر کند. ارقام نهایی قربانیان این حادثه بعدا منتشر خواهد شد.
این در حالی است که مقام ولایت هرات در حساب فسبوک خود نوشت: «بررسی هیئت حقیقتیاب دولت افغانستان پیرامون رویداد غرق و مفقود شدن شماری از هموطنان در منطقه مرزی دهنه ذوالفقار، در ظرف یک هفته آینده تکمیل خواهد شد.
این هیئت که ریاست آن برعهده محمد حمید طهماسی، سرمفتش شورای امنیت ملی کشورمی باشد، از دو روز بدینسو در ولایت هرات به سر میبرد.
آقای طهماسی امروز در یک نشست خبری گفت: این هیات بررسی های همه جانبه خود را به منظور جمع آوری اسناد وشواهد ادامه می دهد.
او افزود: هیات حقیقت یاب شواهد جمع آوری شده را در اختیار مقامات ایرانی نیز قرار میدهد.
والی هرات که در راس یک هیئت فنی از مسئولان محلی به محل رویداد در منطقه دهانه ذوالفقار ولسوالی گلران رفته و از نزدیک با متضررین، خانواده های قربانیان و شماری از بزرگان محلی نیز دیدار نموده است، گفت: یافتهها و مستندات این سفر نیز در اختیار هیات حقیقتیاب قرار خواهد گرفت.
قرار است نتیجه بررسی های این هیئت در اختیار مقامات مرکزی قرار داده شود.
درین رویداد از مجموع چهل و شش تن از هموطنانی که وارد ایران شده بودند، ده تن که از ساکنان ولایات هرات و فاریاب هستند جان باخته اند، هفده تن مفقود و نوزده تن دیگر نیز نجات داده شده اند».
برخی رسانههای افغانستان اول ماه جاری اعلام کردند: “سربازان ایرانی، ۵۰ کارگر افغان را پس از شکنجه به رودخانه انداختهاند که تاکنون ۱۲ تن جان سالم به در برده و اجساد ۷ تن دیگر کشف شده است. این کارگران افغان، که برای کار قصد رفتن به ایران داشتند، پس از آنکه از منطقه دهانه ذوالفقار هرات، وارد خاک ایران شدند، توسط سربازان ایران دستگیر شدهاند. سربازان ایرانی پس از شکنجه، این افراد را در یک گرداب در امتداد رودخانه هریرود در داخل خاک ایران انداختهاند. این موضوع را همراهان این کارگران اعلام کرده و منابع معتبر خبری که میخواهند نامشان ذکر نشود، تائید میکنند.”
***
مسئولیت جمعی در برابر یک جنایت
محمدرضا جلائیپور
منبع: تلگرام نویسنده
«۱۱ اردیبهشت ۹۹، جمعی ۵۷ نفره از شهروندان افغانستان (از جمله چند نوجوان و چند سالمند) از هریرود در ولایت هرات وارد خاک ایران میشوند. همه مهاجران غیررسمی در ایران بودند که بعد از شیوع کرونا موقتا به افغانستان رفته و حالا برای از سرگیری کار - عمدتا به عنوان کارگر ساختمانی - به ایران برمیگشتند. چند مرزبان ایران آنها را بعد از عبور غیرقانونیشان از هریرود دستگیر میکنند و به پاسگاه مرزی میبرند، صبح ۱۲ اردیبهشت برهنهشان میکنند، مورد توهین و ضرب و شتم با قنداق اسلحه و شلاق قرار میدهند، به کار اجباریِ کندن علفهای هرزه وادار میکنند، ظهر با مینیبوس آنها را به کنار رودخانهٔ هریرود میبرند و به آنها دستور میدهند که یا از رودخانه (که جریان آب شدیدی داشته) رد شوید یا به سمت شما تیراندازی میکنیم. بسیاری از این مهاجران شنا بلد نبودهاند اما از ترس تیر خوردن همه به رودخانه میپرند. چند تیر هوایی هم شلیک میشود. تنها ۱۲ نفر نجات پیدا میکنند و قاعدتا ۴۵ نفر دیگر غرق شده و جان باختهاند. تا روز جمعه ۱۸ جسد از غرقشدگان پیدا میشود. دکتر عارف جلیلی، سخنگوی بیمارستان هرات، میگوید علت مرگ همه غرقشدگی در آب رودخانه است.»
آنچه خواندید خلاصهٔ روایت رسانههای معتبر جهانی (از جمله نیویورکتایمز، فرانس۲۴ و بیبیسی) بر اساس شهادت تعدادی از نجاتیافتگان است. اگر این روایت درست باشد یک جنایت تمامعیار رخ داده است. جزییات وحشتناکِ روایت و شواهدی که در تاییدش وجود دارد (از جمله شهادت نجاتیافتگان) برای هر مخاطبِ حساس به ظلم و رنج تکاندهنده است. با این حال و علیرغم فشار دیپلماتیک شدید از سوی دولت افغانستان، دولت ایران صرفا به تکذیبیههایی کلی اکتفا کرده است.
ماجرا چنان تکاندهنده است که باید پرسید: چرا با گذشت ۱۰ روز هنوز رئیس جمهور ایران در این زمینه پیام تسلیتی منتشر نکرده و نتایج بررسی و تفحص کمیتهٔ حقیقتیابی منتشر نشده؟ چرا هیچ نمایندهٔ مجلسی درخواست تحقیق و تفحص در این زمینه نداده؟ چرا جز یک توییت از مصطفی تاجزاده، هیچ سیاستمدار شاخصی - اعم از اصولگرا و اصلاحطلب - در این زمینه حتی در حد یک توییت یا مصاحبه یا نوشته واکنشی نشان نداده؟ چرا هیچ حزب اصلاحطلب یا اصولگرایی در این زمینه بیانیهای منتشر نکرده؟ چرا هیچ رسانهٔ داخل ایران این خبر را تیتر یک نکرده و گزارش دقیق و مستقلی در این زمینه منتشر نکرده است؟
اگر حتی بخشی از این روایت مطابق با واقع باشد، برکناری و محاکمهٔ خاطیان و عذرخواهی رسمی دولت ایران ضروری است، اما کافی نیست. صرف نظر از اینکه جزئیات این ماجرای وحشتناک چه بوده است، نقض حقوق اساسی مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران مصادیق پرشماری داشته است. برای پیشگیری از اتفاقات ناگوار دیگر، هم تدوین و تصویب قانون جامع مهاجران ضروری است، هم پارهای از اصلاحات نهادی و فرآیندی، و هم اصلاح فرهنگ عمومی رفتار با مهاجران در میان عموم شهروندان.
ضرب و شتم و توهین در بازداشتگاهها، برخوردهای غیراخلاقی و غیرقانونی در اردوگاههایی مثل سنگسفید و عسکرآباد، محدودیتهای تردد و سفر، بیگاریکشی، بازداشتها و رد مرزهای غیرانسانی (از جمله شامل کودکان کار)، عدم امکان خرید اموال غیرمنقول و گشودن حساب بانکی، عدم امکان گرفتن تابعیت ایران بعد از دهها سال سکونت در ایران، و استفاده از مهاجران به عنوان ابزار فشار سیاسی به افغانستان از نمونههای متعدد سوء رفتار دولت ایران با مهاجران افغانستانی است. رفتار تبعیضوتحقیرآمیز بسیاری از شهروندان ایران با این مهاجران هم زندگی عادی باکرامت و رضایتمندانه و رشد و شکوفایی این مهاجران در ایران را کمیاب یا دشوار کرده است (اگر تردید دارید این اپیزود پادکست رادیومرز را گوش کنید: https://t.me/radiomarz/30).
ایران ابتدا آغوش گرمی برای مهاجران جنگزدهٔ افغانستانی گشود، حق تحصیل فرزندان مهاجران (حتی غیرقانونی) به رسمیت شناخته شده، انجمن «دیاران» برای کاهش تبعیضهای حقوقی و حقیقی علیه مهاجران تلاشهایی داشته و بسیاری از ایرانیان میزبانان مهربانی برای مهاجران افغانستان بودهاند، اما کافی نیست و بسیاری از رفتارهای دولت و شهروندان ما با ۲.۵ میلیون مهاجر افغانستانی هنوز آکنده از تبعیضهای ناروا است (آخرین نشانهاش هم فقدان واکنش عمومی به انتشار خبر چنین جنایتی). حتی مهاجر غیرقانونی هم حقوق اساسی انسانیای دارد که متاسفانه بعضا توسط نهادهای حکمرانی و شهروندان ایران نقض میشود. توجه به حقوق و مسائل مهاجران از شاخصهای سیاستورزی عدالتخواهانه است و با مطالبهگری و آگاهیافزایی بیشتر باید کوشید توجه اصلاحجویان و عموم شهروندان ایران به حقوق چند میلیون مهاجرِ آسیبپذیر در ایران بیش از پیش و از چنین فجایعی پیشگیری شود.