ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 13.05.2006, 5:35
بياينه شورای تهران دفتر تحكيم وحدت

ادوارنيوز: شورای تهران دفتر تحكيم در پی هجمه‌های اخير به دانشجويان و دانشگاه، با صدور بيانيه‌ای ضمن اعتراض شديد به اين گونه برخوردها، از سكوت برخی گروههای مدعی طرفدار دموكراسی و حقوق بشر در قبال اين برخوردها به شدت انتقاد كرد متن بيانيه شورای تهران دفتر تحكيم وحدت در پی می‌آيد:

امروز نحوه‌ی رفتار حكومت با دانشگاه نمونه‌ی كوچك‌تر رفتار حكومت با ملت است. جفاهای رفته بر دانشگاه و استاد و دانشجو هر روز بيشتر می‌شود و هيچ نهادی توضيحی در باب اين مسئله نمی‌دهد. همچنان كه هيچ حزب اصلاح‌طلبی اعتراضی نسبت به اين حق كشی ندارد و از نظر ما سكوتی كه پيش گرفته شده است بيشتر در تأييد اين سركوب معنا می‌شود.

روند صدور احكام قوه‌ی قضائيه مبنی بر حبس فعالين دانشجويی هم چنان ادامه دارد. تأييد صدور ٦ سال حبس تعزيری برای علی افشاری، ٥ سال حبس برای عبدالله مؤمنی، ٦ سال حبس تعزيری برای مهدی امين‌زاده و اخراج وی از دانشگاه، ١٨ ماه حبس برای فريد مدرسی ، اخراج پيمان عارف و روزبه افراز فر از دانشگاه و تعليق دانشجويان دانشگاه شريف كه در يك مورد موجب خود كشی يكی از دانشجويان شده است، تنها موارد سركوب جنبش دانشجويی نيست، بلكه احكام، احضارها و تعليق‌ها و برخوردهای خصمانه‌ی كميته‌های انضباطی با دانشجويان كماكان در امتداد اراده‌ی آگاهانه، برای خشكاندن جنبش دانشجويی ادامه دارد. آيا به راستی دانشگاهيان گناهی جز نقد بی محابای قدرت بی مهار موجود دارند؟ آيا به راستی دانشجويانی كه در كنار تحصيل به مشكلات اجتماعی و سياسی جامعه‌ی خود می‌پردازند، شايسته‌ی چنين جفاهايی هستند؟

پس از تعويض دولت، سياست سركوب و تضعيف انجمن‌های اسلامی رنگ ديگری گرفت و به تبع آن سياست ايستدگی در برابر حاكميت تغيير كرد. با اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران نسبت به تغيير رئيس دانشگاه، دانشجويان تصميمات حكومت در رابطه با دانشگاه را به چالش طلبيدند. اين اعتراض آغازی بر بازگشت به دانشگاه بود. اعتراض دانشجويان دانشگاه شريف در اسفند سال پيش نسبت به استفاده‌ی ابزاری از شهدا حركتی ديگر از همين دست بود. اما اوج اعتراض دانشجويی را می‌توان در حركت‌های دانشگاه رجائی دانست و نيز اعتراض دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايی را می‌توان در همين راستا تحليل كرد. چرا اعتراض دانشجويان كه در همه‌ی اين موارد در اعتراض به بی‌توجهی و بی‌كفايتی دولت در امور دانشجويی صورت گرفته بود بی پاسخ ماند؟

آيا بی‌توجهی و بی اعتنايی، به اعتراض دانشجويان در كنار بی توجهی به اعتراضات ساير اقشار مردم نشان دهنده‌ی عدم اهميت ملت برای حكومت نيست؟ آيا همين بی توجهی نشان نمی‌دهد كه حكومت برخاسته از ملت نيست؟

برخورد با دانشگاه داستانی طولانی است كه ريشه در ضديت فكری و عملی حكومت با عقلانيت و انتقاد دارد. ادعاهای پوپوليستی مبنی بر ايجاد كرسی آزاد انديشی رنگی است دروغين كه می‌خواهد ظرف اين بی عقلی را ديگرگونه جلوه دهد رنگی كه به خاطر ماهيت نظام هيچگاه روی آن نمی‌نشيند. داستان اين برخورد وقتی عميق تر می‌شود كه رفتار برخی مدعيان دموكراسی را در قبال آن مرور می‌كنيم. مثال آنكه نماينده مجلس ششم اصلاح طلب كه ردای استادی جامعه شناسی بر تن كرده است در كنار ديگر همكار خود كه او نيز تئوريسن حزبی با شعار اصلاح طلبی است، بی تفاوت و بی توجه به مسئوليت اجتماعی خويش از كنار ضرب شتم دانشجويان توسط رئيس دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می‌گذرند و زمينه را برای سركوب بيش از پيش دانشجويان فراهم می‌كنند.

آقايان ظاهراّ عقبه دانشگاهی احزابی هستند كه با ادعای دموكراسی شان، انحصار نيروها را به نفع خويش می‌خواهند. با دقت می‌توان دريافت اگر جريان خاصی عوام فريبی را دستور كار خويش قرار داده است جريان ديگر در جهت نخبه فريبی می‌كوشد. فرياد حقوق بشر كجا و دم بر نياوردن در برابر لگد مال كردن دانشگاه كجا؟

گويی ايشان منتقد اساس وضع موجود نيستند بلكه می‌خواهند به جای حاكمان بنشينند و افكار خود را به ديگران تحميل نمايند. راه اندازی جبهه دموكراسی خواهی با اگر و اما‌های فراوان ايشان نشان دهنده‌ی آن است كه اگر چنين جبهه‌ای شكل بگيرد بايد در ذيل افكار دينی خاص و قيموميت ايشان باشد. عمل اينان در قبال دانشگاه نشان دهنده‌ی خواست حذف استقلال جنبش دانشجويی است، تا چونان ١٨ تير ٧٨ دانشجويان قربانی، سبب ساز ماندن ايشان شوند. رويكرد ايشان حاكی از ديدی ابزار انگارانه به دانشگاه است. چرا كه با حذف استقلال جنبش دانشجويی خواهد توانست بر موج احساسات راستين دانشجويان سوار شوند. كاری كه در دوم خرداد انجام شد و آينده آن را به خوبی نشان داد.

شورای تهران دفتر تحكيم وحدت در اعتراض به برخوردهای پی در پی با دانشگاه اعلام می‌دارد اين سركوب‌گری خبر از بحران‌های جدی حاكميت دارد كه آنان را وامی‌دارد تا همه‌ی مخالفان خود را قلع و قمع كند. و نيز به اصلاح طلبان هشدار می‌دهد كه ايشان از اين همانی با حاكمان خارج شوند. شورای تهران دفتر تحكيم وحدت احكام صادره برای آقايان افشاری، مؤمنی، امين زاده، مدرسی، افرازرفر و عارف را در مغايرت آشكار با حقوق بشر دانسته و ادامه‌ی روند برخورد با دانشگاه را در هر شكل ممكن ، مايه‌ای برای قوام اعتراض اصيل دانشجويی می‌داند.

شورای تهران دفتر تحكيم وحدت
٢٢/٢/١٣٨٥