بر اساس شمارش بیش از ۹۰ درصد آراء، جناح راستگرا و ارتدوکس مذهبی اسرائیل در به دست آوردنِ اکثریت کرسیهای مجلس (کنست) ناکام مانده و این شکستی سنگین برای بنیامین نتانیاهو به شمار میرود.
نتانیاهو که به امید کسب اکثریت پارلمانی برای جناح راست و مذهبی، انتخابات مجددی را به اسرائیلیها تحمیل کرد، اکنون از این هدف بازمانده و کل جناح متبوعش بیش از ۵۶ کرسی از مجلس ۱۲۰ عضوی اسرائیل به دست نیاورده است.
بنابراین، او برای تشکیل دولت، چارهای جز ائتلاف با حزب “اسرائیل خانۀ ما” به رهبری آویگدور لیبرمن یا احزاب میانه و چپ از قبیل حزب آبی - سفید، حزب کارگر و اتحاد دمکراتیک ندارد. لیبرمن اما سرسختانه خواهان تشکیل دولت وحدت ملی با مشارکت حزب لیکود و حزب سفید آبی است و این در حالی است که حزب سفید آبی مثل احزاب کارگر و اتحاد دمکراتیک به شرطی تشکیل دولت وحدت ملی را میپذیرد که نتانیاهو از رهبری حزب لیکود برکنار و به دلیل پروندۀ فساد مالیاش به دادگاه سپرده شود.
با این حساب، نتانیاهو در بنبست تازهای قرار گرفته که راه خروج از آن را شاید پناه بردن به انحلال پارلمان جدید و وعدۀ برگزاری انتخابات تازهای تصور کند. برگزاری انتخابات برای بار سوم در طول سال جاری را اما نه افکار عمومی میپذیرند، نه رووین ریولین رئیس جمهور تشریفاتی اسرائیل به راحتی زیر بار آن میرود و نه این بار کنست به آن رأی میدهد.
با این همه، نتانیاهو که به موقعیت شخصی خود بیش از هر موضوعی اهمیت میدهد، از تلاش برای دستیابی به مقام نخستوزیری به آسانی دست بر نخواهد داشت. او آدمی محیل و وارد به زد و بندهای پیچیدۀ سیاسی است. شاید او در صدد برآید که حزب کارگر به رهبری امیر پرتز را که با حزبی منشعب از حزب “اسرائیل خانۀ ما” متحد شده است، برای پیوستن به ائتلاف خود ترغیب کند.
چنین ائتلافی اما از یک طرف، مستلزم آن است که حزب کارگر به مصونیت نتانیاهو برای رهایی از تعقیب قضایی در دورۀ مسئولیت سیاسیاش رأی دهد که این طبعاً برای حزب کارگر رسوایی بزرگی به بار میآورد و از طرف دیگر، نیازمند آن است که نتانیاهو با ایدههای معتدلتر حزب کارگر در مورد مسئلۀ فلسطین همراه شود که این نیز طبعاً سبب خشم و طغیان حزب افراطی “یمینا” به رهبری آیلت شاکید خواهد شد که از متحدان طبیعی لیکود و حامی سرسخت گسترش شهرکهای یهودی در کرانۀ باختری است.
در واقع تا زمانی که نتانیاهو در رأس حزب لیکود باشد، تشکیل دولت تازه نه برای خودش مقدور است و نه برای بنی گانتز رهبر حزب آبی - سفید که رقیب اصلی او به شمار میرود.
بنابراین، برای هموار شدن مسیر تشکیل دولت یا نتانیاهو باید داوطلبانه از مقام نخستوزیری چشم بپوشد و یا اینکه حزب لیکود رأی به برکناری او دهد و یا اینکه لیکود در کشاکش بحث و جدل بر سر سرنوشت او دچار انشعاب شود و گروه انشعابی به همراه گانتز و لیبرمن و احزاب چپ، دولت وحدت ملی تشکیل دهد.
در هر صورت نتانیاهو دیگر به چشم راه حل مشکلات اسرائیلیها دیده نمیشود. به واقع او خود به صورت بزرگترین مشکل جامعۀ سیاسی اسرائیل در آمده است!