شرق: سخنان اخیر غلامحسین كرباسچی منشأ بحثی شد تا بسیاری از چهرههای اصلاحطلب درباره رهبر اصلاحات یا رهبری اصلاحات اظهار عقیده كنند. مهمترین موضوعی كه در پی گفتوگوی اخیر دبیر كل حزب كارگزاران روشن نیست، دیدگاه او و احتمالا به تبع آن حزب كارگزاران درباره شخص یا جایگاه رهبری اصلاحات است.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب كارگزاران، در توضیح این اظهارات به «نامهنیوز» گفته است كه «همه اصلاحطلبان آقای خاتمی را بهعنوان رهبر اصلاحات میپذیرند. شاید نظر آقای کرباسچی مدیریت اجرائی جبهه اصلاحات باشد. معتقدیم در مدیریت اجرائی جبهه اصلاحات لازم است ساختاری ایجاد شود که هماهنگیهای اجرائی درون جبهه تقویت شود». او در پاسخ به این پرسش كه آقای کرباسچی دقیقا گفته است «نه آقای خاتمی ادعای رهبری اصلاحات را داشته و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری این جریان توافق کردهاند»، گفت: «از نظر من هیچ تردیدی درباره رهبری آقای خاتمی در جبهه اصلاحات وجود ندارد».
مرعشی همچنین در گفتوگوی دیگری با «ایلنا» خاتمی را تنها رهبر اصلاحات دانست و اظهار كرد: «ما برای آقای خاتمی احترام ویژهای قائل هستیم و طبق مصوبات قبلی، آقای خاتمی را رهبر اصلاحات میدانیم و اگر آقای کرباسچی مقصودشان این بوده که آقای خاتمی رهبر اصلاحات نیستند، باید در کمیته سیاسی حزب دراینباره بحث شود».
مرعشی موضع رسمی حزب كارگزاران را رهبری خاتمی بر جریان اصلاحات دانست و گفت: «اگر مقصود این باشد که آقای خاتمی رهبر اصلاحات نیستند، این نظر شخصی آقای کرباسچی است».
كرباسچی خود نیز تلاش كرد موضع گفتوگوی اخیرش را روشن كند: «در مصاحبه گفتم خاتمی رهبر تشکیلاتی اصلاحات نبوده است، ولی بارها او را رهبر نمادین اصلاحات که تأثیرگذار هم هست، قلمداد کردهام. در بازنگری جدید (بازسازی جبهه اصلاحات) اگر وی بخواهد و اراده کند، میتواند مدیریت تشکیلاتی را در دست بگیرد». او درباره این موضوع به «ایرنا» گفت: «نظر حزب چیزی جز بحثی که کردم نیست. اینکه به شکل مبهم دائما حرف از اصلاحات بزنیم به چه معناست؟ هر شخص یا حزبی نمیتواند خود را اصلاحطلب یا رهبر اصلاحات معرفی کند. ابتدا باید تعریف روشنی از اصلاحات ارائه کرد و هر گروهی که این تعریف را قبول دارد، اصلاحطلب دانست و بعد مشخص شود که روش و عملکرد اصلاحات در جامعه چیست. آیا از طریق انتخابات است یا راههای دیگری دارد».
او بیان کرد: «احزاب یا اشخاص باید تعریف، روش کار و ارزیابی را قبول داشته باشند. بعد هم بررسی کنند کسانی که ادعای اصلاحطلبی دارند یا به اسم اصلاحطلبی، به پست و سمت منصوب شدند، عملکردشان ارزیابی شود».با وجود چنین تكملهای به نظر میرسد هنوز برخی قانع نشدهاند كه منظور كرباسچی و احتمالا حزب كارگزاران انكار خاتمی بهعنوان رهبر اصلاحات نبوده است؛ چنانچه محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب مجلس، در توییتر خود نوشت: «پیوند کارگزاران با اصلاحطلبان از ابتدا، بیش از آنکه هویتی باشد، سیاسی بود. بهترین توصیف برای این جریان همان راست مدرن برآمده از راست سنتی است».
الیاس حضرتی هم در گفتوگو با «خبرآنلاین» با سخنان كرباسچی مخالفت كرد و گفت: «نظرات آقای کرباسچی محترم است، اما از یک زاویهای اصلاحات دارای رهبران شاخصی است. آقای خاتمی از رهبران اصلاحات هستندو مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی از جمله افرادی بود که همیشه مشورتهایش مورد پذیرش اصلاحطلبان قرار میگرفت که بههرحال ایشان به رحمت خدا رفتند. آقایان موسویخوئینیها و عبدالله نوری نیز از افراد تأثیرگذار هستند؛ اما در میان همه این افراد، آقای خاتمی نماد این مجموعه محسوب میشود».
علی تاجرنیا هم گفته است: «کرباسچی صحبتها و رفتارهای خاصِ سیاسی دارد که مقداری سؤالبرانگیز شده است. در چندین مقطع شاهد کنشهای سیاسی توسط وی بودهایم. یکی از معروفترینهای آن در انتخابات ۸۸ بود که کرباسچی ریاست ستاد کروبی را بر عهده داشت اما گفت من به موسوی رأی میدهم».
در این بین موضع زیباكلام قدری با دیگران تفاوت دارد؛ یعنی او درعینحال كه مانند كرباسچی به سیاستهای موجود در جبهه اصلاحات منتقد است، عبور از اصلاحات را هم جایز نمیداند. او درباره این موضوع در توییتر خود اینگونه نوشت: «خروج سازندگی از جبهه اصلاحات را با همه تلخیاش میتوانم درک کنم. این فقط کرباسچی و مرعشی نیستند که بیبرنامگی، بیهدفی، بیارادگی، بیمسئولیتی و بیعملی رهبری اصلاحات بالاخص جناب خاتمی آنها را بالمره ناامید و به آخر خط رسانیده است؛ اما بایستی از این عزیزان پرسید که آیا خروج از اصلاحات راه درستی است؟».
زیباكلام علاوه بر این توییت در گفتوگویی تفصیلی با تسنیم هم به تشریح وضعیت فعلی اصلاحطلبان پرداخته و گفته است: «من بارها گفتهام چیزی شبیه انتخابات راه بیندازیم و اصلاحطلبان از حوزههای مختلف شهری و استانی بیایند و ۲۰، ۳۰، ۴۰ نفر را معرفی کنند که مورد حمایت اصلاحطلبان فلان استان هستند. این افراد در نهایت هزار یا دو هزار نفر بشوند و اجماع اصلاحطلبان کل کشور را دربر میگیرد. این کار باید بهصورت انتخابات باشد و آن ۳۰ نفری که مثلا از اصفهان معرفی میشوند مورد قبول مُعمّرین اصلاحطلب آن استان باشند. ما نهایتا باید به سمت این کار برویم، اما ۲۲ سال است که این کار صورت نگرفته است. این جمعیت هزارنفره از بین خودشان یک جمع ۵۰ نفره را بهعنوان شورای مرکزی یا هر اسمی که بگذاریم انتخاب کنند و هیئترئیسه ملی اصلاحطلبان شوند و از بین خودشان سخنگو و کمیته مرکزی را مشخص کنند. مردم از این جمعیت انتظار دارند بهعنوان جریان اصلاحطلب، خط مشی خود را در قبال فراکسیون امید، روحانی و مسائل دیگری که وجود دارد روشن کنند. متأسفانه رهبری اصلاحات تا به امروز نه اولی را خیلی جدی قبول کرده و به آن پرداخته که اصلاحطلبان چه میگویند و چه میخواهند و نه دومی که اصلاحطلبان رهبرشان کیست».
او درباره موضعگیری اخیر كرباسچی ادامه داده است: «چه این رویکرد را کارگزاران داشته باشد و چه نداشته باشد، چیزی عوض نمیشود. مشکلات و بحرانی که اصلاحطلبان را گرفته خیلی عمیقتر از این است. فرض بگیریم کرباسچی، حسین مرعشی، سعید لیلاز، محمد قوچانی و بزرگان روزنامه سازندگی فردا جلسه بگذارند و بگویند با تمام وجود پشت خاتمی هستیم و رهبری وی را پذیرفتیم و حرف آقای کرباسچی تحریف شده بوده و ما قرص و محکم با تمام وجود پشت خاتمی هستیم، هیچچیز عوض نمیشود و آن دو مشکل اساسی و بنیادی حل نمیشود».
از مجموع نظرات تعدادی از اصلاحطلبان به نظر میرسد موضع مشخصی درباره جایگاه رهبری اصلاحات وجود ندارد. برخی باور دارند كه از نظر شكلی رهبری برای جبهه اصلاحات تعیین نشده است و برخی دیگر نیز معتقدند رهبر اصلاحات بدون تردید سیدمحمد خاتمی است. البته سران حزب كارگزاران و حتی خود كرباسچی پس از گفتوگوی اخیر بهصراحت اعلام كردند كه قصد عبور از خاتمی را ندارند، زیرا شاید به یاد دارند كه عبورها در دهه ۷۰ چه نتایج زیانباری بر پیكره جریان اصلاحات وارد كرد؛ بهویژه آنكه در دهه ۷۰ و در مواجهه برخی از نیروهای مشاركت با هاشمیرفسنجانی اعضای كارگزاران مدعی هستند و شاید نخواهند كه همان رویكردی را اتخاذ كنند كه سالها خود منتقد آن بودهاند.