ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 23.04.2006, 13:46
امکان متوقف شدن همه پروژه‌های نفت‌وگاز

شنبه 2 ارديبهشت 1385 - ساعت 12:45


آفتاب : محمد هادی نژاد حسینیان معاون وزیر نفت ایران درباره اثرات فشار غرب بر پروژه های نفتی ایران گفته است که من فكر مي‌كنم تقريباً كل پروژه‌هايي كه مورد نظر ما است خطر به توقف كشيده شدنشان وجود دارد. معاون وزیر نفت ایران می گوید که تقريباً در سرنوشت تمام پروژه‌هاي ما عوامل خارجي موثر است. به همین دليل هم ما شايد مجموع پروژه‌هايي گازی كه در دست داريم بيش ازظرفيتي است كه ما براي صادرات پيش‌بيني كرديم، چون اين را مطمئنيم كه بعضي از آنها در عمل انجام نخواهد شد.
--------------------------------------------------------------------------------


این روزها فشار غرب بر سر پرونده هسته ایی به ایران بیشتر شده، این موضوع تاثیری هم در پروژه های نفتی ایران و نوع همکاری با شرکای خارجی هم گذاشته است؟

من هميشه به شركت‌هاي خارجي مي‌گويم كه اگر شما به فکر این هستید که روزی در ايران كاري را شروع كنيد که ما مشكل سياسي بين‌المللي نداشته باشيم بعيد است آن روز برسد. از اول انقلاب تا به حال بررسي كنيد هميشه يك مسئله‌اي بوده است. يك‌سري شركت‌ها هستند كه خيلي به مسائل سياسي توجه ندارند مثل شرکت توتال. ولي يك‌سري هم بیشتر توجه دارند. آن قرارداد فاز 2 و 3 پارس‌جنوبي كه امضا كرديم شايد دو ماه بود که قانون داماتو {تحریم آمریکا علیه سرمایه گذاری در ایران} تصويب شده بود. و كمتر شركتي حاضر بود در اين شرايط سرمایه گذاری را قبول كند. البته وقتي ما به مناقصه رفته بوديم براي دوفازپارس جنوبی ، شل و پتروناس با هم ديگر و توتال هم به تنهايي در اين مناقصه شركت كرده بود كه توتال به تنهايي برنده شد. بعد توتال اعلام كرد كه تا من دو شريك در اينجا نداشته باشم از نظر سياسي نمي‌توانم ريسك اين پروژه را بپذيرم. به عهده ما گذاشت تا دو شركت دیگر را برای شراکت پیدا کنیم.ما هم با روابطی که داشتیم این کار را کردیم. به هر حال نمونه خوبش همان توتال است كه خيلي تحت‌تاثير فضاي سياسي ما نيست.

پروژه های که الان ما سرگرم مذاکره درباره آنها هستیم چه وضعیتی دارند؟برآورد شما از سرنوشت پروژه های این دوره چیست؟
من فكر مي‌كنم تقريباً كل پروژه‌هايي كه مورد نظر ما است خطر به توقف كشيده شدنشان وجود دارد. اين نيست كه ما يقين داشته باشيم كه سرنوشت‌ پروژه ها دست خود ماست يعني شدن يا نشدن‌اش را فقط ما می توانیم تصميم بگيريم. تقريباً در سرنوشت تمام پروژه‌هاي ما عوامل خارجي موثر است. به همین دليل هم ما شايد مجموع پروژه‌هايي گازی كه در دست داريم بيش از ظرفيتي است كه ما براي صادرات پيش‌بيني كرديم، چون اين را مطمئنيم كه بعضي از آنها در عمل انجام نخواهد شد.

درست كه ظرفيت صادرات ما پائين‌تر از مصرف داخلي است ولي قبل از آن گفت‌وگوهايي را شروع كرديم با اروپا كه به هر حال خيلي جدي‌ بودند اما مثلاً در اين يكي‌دو سال گذشته ما به پاكستان خيلي جدي‌تر توجه نشان دادیم و اروپايي‌ها را مثل اينكه آلترناتیو نگه داشتیم. الان هم كه سعي داريم بگويم به دليل كمبود ظرفيت گاز ،صادرات گاز فعلاً متوقف مي‌شود. این بحث ها چقدر درست است؟
اين بحث اختلاف‌نظر در مورد صادرات گاز بحثي است كه جداي از بحث پروژه‌ها مطرح است. عده‌اي معتقدند كه ما بيش از آنچه كه در برنامه‌هاي وزارت نفت ديده شده بايد گاز در ميادين نفتي جهت استفاده استخراج کنیم ما علاوه بر نياز داخلي ،گاز براي صادرات هم داريم. اين يك مسئله صرفاً كارشناسي است و به نظر من دولت بايد هرچه سريع‌تر تكليف اين مسئله را روشن كند.
متاسفانه هنوز دولت اين كار را نكرده و اين اولين قدمي كه به نظر من بايد برداشته شود تا تكليف اين مسئله روشن شود.

از يك طرف ما در حال مذاكره بریا صادرات هستيم از طرف دیگر احتمال دارد از این کار پشیمان شویم.
آقاي رئيس‌جمهور و وزير نفت معتقدند كه ما گاز براي صادرات داريم
.
فقط کلیات اش را پذيرفتند.

نه. بر پيگيري پروژه‌ها به صورت همان روال سابق به صورت مرتب تاكيد شده است.
اينها را شما در جريان هستيد. البته با همه بلا تکلیفی ها طرفهای مذاکره ایران جدی هستند به نظر می رسد که مي‌خواهند کار ادامه پيدا كند.
من فكر مي‌كنم تکلیف صادرات گاز بايد هر چه سريع‌تر روشن بشود. به نظر من هم خیلی دير شده يعني این وضع اثر بدی روی خريدارها می گذارد . آنها مي‌گویند اگر شما گاز براي فروش داريد چرا اين اختلاف‌نظرها وجود دارد.

پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به هند در چه مرحله ایی است؟پیشرفت درمذاکرات به کندی انجام می شود.؟
بله.يك عامل مهم در عدم پيشرفت اين پروژه اختلاف سياسي هند و پاكستان بوده و اين مقدار زيادي مربوط به مسولان
سياسي اين دو كشور است. آقاي ماني‌شانکار كه وزير نفت هند بود نقش بسيار مهمي در رفع اين تنش‌ها و آماده كردن فضا براي اجراي پروژه خط لوله صلح بر عهده داشت. ايشان اکنون عوض شده و به نظر من اين خودش مي‌تواند يك نشانه بد باشد البته ما از واقعيت قضيه خبر نداريم، اما مي‌شود حدس هم زد كه ممكن تحت فشارهاي سياسي ایشان عوض شده و جناحي كه علاقه‌مند نيستند اين لوله گازی به هند كشيده بشود پشت قضیه هستند. هند و پاكستان نياز مبرم به تامين انرژي در آينده دارند و مقدار نيازشان هم خيلي زیاد است . اين 150 ميليون مترمكعب گاز در روز كه ظرفيت هند و پاكستان است، معادل يك ميليون بشكه نفت خام در روز است. يعني اگر اين پروژه احداث نشود هند باید حدود 600 هزار بشكه نفت وارد كند و 400 هزار بشكه هم پاكستان . در اين بازار با كمبود نفت و قيمت بالا این قضيه هم خيلي اثر بدی روي قيمت‌ نفت خواهد گذاشت . قطعاً اثر بدي هم روي اقتصاد هند و پاكستان می گذارد كه تازه جان گرفته اند. از نظر جايگزيني هم تقريباً هيچ پروژه‌اي نيست كه وضعيت مشابه پروژه ايران را داشته باشد چون هندي‌ها از 3 طریق دیگر می توانند گاز وارد کنند .اول از ميانمار مي‌توانند گاز وارد كنند كه اگر از دريا وارد كنند هزينه‌اش خيلي بالا است و مشكلات فني دارد و اگر بخواهند از خشكي خط لوله بياورند بايد از بنگلادش بگذرد كه با بنگلادش مشكلات سياسي دارند و آنها اجازه نمي‌دهند. پروژه ديگر واردات از قطر است كه قطري‌ها به خاطر قراردادهايي كه با آمريكا دارند الان نمی خواهند قرارداد جديدي منعقد كنند .قطری ها اگر بخواهند با خط لوله گازشان را به هند برسانند بايد از دريای عمان رد بشود كه خيلي پرهزينه است و از نظر فني هم سخت است. و منبع سوم هم تركمنستان كه حجم گازش خيلي زياد نيست كه بتواند براي مدت 30 يا 40 سال جوابگو باشد، لذا بهترين پروژه براي‌شان ايران است که الاالصول نبايد منافع خودشان را فداي مسائل سياسي بكنند ما خوشبختانه با پاكستاني‌ها يك توافقي كرديم كه اگر تا خرداد سال 1385 با هندي‌ها سر اين پروژه به توافق نهايي نرسيم، پروژه بين ايران و پاكستان انجام شود. يعني به هر حال يك آلترناتيو هم وجود دارد كه اگر هند رابطه‌اش را با اين پروژه قطع بكند اين پروژه به‌كل لغو نخواهد شد.

وضعیت منابع انرژی ایران در دریای خزر چگونه است؟ با ادغام معاونت نفت خزر با معاونت بین الملل سیاست جدید یا جدی تری در دریای خزر قرار است دنبال شود؟
ما با اروپا در دهه 90 با گست‌فرانسه مطالعه‌اي را انجام داديم براي انتقال گاز ايران به اروپا كه دو مسير مطالعه شد كه اول مسير تركيه و دوم مسير اوكراين بود. اما آن موقع نياز اروپا به گاز از 10 سال بعد بود يعني 2000 تا 2004 نياز داشت. بعد با اتحاديه اروپا به يك توافقي رسيديم كه يك دفتر انرژي در تهران تاسيس شود كه كارشناسان بيايند و پيگيري خط لوله را انجام دهند كه با اختلافات سياسي ايران با اروپا برخورد کرد . ما يك مدت دفتر را گرفتيم و خالي بود سرانجام هم آنرا هم پس داديم. اما الان پروژه نوبوكو وجود داردكه اتريشي‌ها در آن سهم دارند، پروژه‌اي طراحي و تصویب شده براي انتقال گاز درياي خزر به اروپا . قبول هم كردند كه گاز ایران را انتقال بدهند كه در دست پيگيري است. مجموع اين پروژه‌ها البته تحت‌تاثير مسائل سياسي است.

ايران نگاه تازه‌اي به خزر دارد؟
من يك پيشنهادي داشتم كه به صورت رسمي هنوز تصويب نشده.

چه پیشنهادی؟
گفتم قبل از اين كه اين رژيم حقوقي خزر قطعي شود ما با كشورهاي همسايه‌ تفاهم كنيم كه كار توسعه ميادين را شروع كنيم . اگر نفت و گازي وجود نداشت كه هيچ، قضيه منتفي است و فكر مي‌كنم طرفين زودتر بر سر تعیین رژیم حقوقی به توافق برسند . اگر هم وجود داشت كه سهم هرکشوری مشخص مي‌شود و شروع به انجام كار مي‌كنند. اگر تا زمان رزیم حقوقی مشخص نشده بود طرفين توافق مي‌كنند كه آن شرکتی كه ميدان را به بهره‌برادري مي‌رساند ، پول خودش را بر‌دارد تا تكليفش روشن شود . با همكاري در منطقه خيلي از مشکلات مي‌تواند حل شود.
يك بحث ديگر اين كه ما در سوآپ نفت خام از درياي خزر مشكل داريم براي اينكه نفت خامي كه در درياي خزر توليد مي‌شود بعضي وقت‌ها قيمت‌اش در بازار آسيا گران‌تر و بعضي وقت‌ها در بازار اروپا گرانتر است. اگر در بازار اروپا گرانتر باشد بهترين راه انتقال خط لوله باكو –جيحان بهترين است و اگر بازار آسيا باشد سوآپ با ما اقتصادی تر است. لذا این سواپ ما نظم مشخصی ندارد.
ما يك طرحي پيشنهاد كرديم که خط لوله ایی بين ايران و عراق و سوريه است. این خط از جنوب ايران به عراق می رود و از آنجا به بندر لازقيه می رسد كه در 40 ، 50 كيلومتري جيحان قرار دارد، پروژه خيلي ارزان‌تر از خط لوله باكو- جيحان است كه اگر اين خط لوله كشيده شود بعد ما مي‌توانيم قراردادهاي درازمدت با شركت‌هاي نفتي ببنديم و هر جا كه خواستند نفت و گازشان را تحویل تحويل بدهيم، اگر اروپا خواستند با این خط لوله و اگر درآسيا خواستند در آسيا تحويل مي‌دهيم.
با عراق و سوریه مذاکراه ایی انجام شده است؟
با سوريه مذاکره شده و استقبال هم كردند با عراقي هم صحبت كردم منتظر تصويب قانون اساسي و شكل گرفتن دولت هستيم كه اگر دولت عراق تشکیل شود ما يك مشاور انتخاب كنيم براي طراحي خط. فكر مي‌كنم ساخت این خط لوله سريع انجام شود چون دشت است و منطقه كوهستاني ندارد.

این خط از خط لوله باکو اقتصادی تر است؟
بله.به اقتصاد باکو جیحان لطمه می زند.

به نفع ما هم هست كه مثلا نفت را در بندر راضقیه به جای خارك تحويل بدهيم ؟
بله خب قيميتی كه آنها به ما سوآپ مي‌دهند كرايه حمل خليج‌فارس تا اروپا را حساب مي‌كنند كه خط لوله خيلي ارزان‌تراست. اين دو امكان به ما مي‌دهد يكي براي سوآپ و يكي انتقال نفت خودمان به اروپا.

در چند ماه اخیر قرارداد نفتی تازه ایی انعقاد نشده است.به غیر از مسایل دیپلماتیک که درگیر آن هستیم علت دیگری هم داشته ؟
چند ماه كه وزارتخانه وزير نداشته اين بالاخره مشكلاتي را ايجاد كرده و قراردادها زيرسئوال رفت، به قراردادهاي باي‌بك خيلي حمله شد بدون اينكه جايگزيني برايش داشته باشیم .يك مقدار هم گراني تجهيزات، ماشين‌آلات و فولاد و... به دليل گران شدن قيمت نفت بود اين خودش يك عامل است دولت را با تورم روبه‌رو كرده است. اينها چيزهايي است كه دولت بايد درمورد آن تصميم بگيرد شايد مهمترين‌اش قراردادها است چون ما الان قراردادهايي به جز قراردادهاي بيع متقابل نداريم اگر قرار هست كه قراردادهاي نوع ديگري به تصويب برسد بايد متن قرارداد تعيين و تصويب شود تا بشود قراردادها را اجرا كرد. اين مجموعه ركودي را در صنعت نفت به وجود آورده است.
برنامه ما اين هست كه نفت‌مان را 2/4 ميليون بشكه در روز به فرض به 8 ميليون بشكه در روز برسانیم ما كه این قدر توان سرمایه گذاری نداريم مثلاً 10 سال ديگر ما مي‌خواهيم 150 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري كنيم. ما در 3 سال گذشته آن‌طور كه بايد پيش نرفتيم. اين موضوع به ما ضربه وارد نمي‌كند؟این بلاتکلیقی از یک سو و فرسایش تاسیسات بدون سرمایه گذاری تازه؟
خب اينها روشن است. كساني كه مسئول پروژه هستند بايد افراد توانمندي باشند و تجربه داشته باشند كسي كه تجربه ندارد قطعاً نمي‌تواند راه‌حل براي اين مشكلات پيدا كند. بعد هم براي تصميم‌گيري باید جرات داشته باشند ، يك دستگاه اجرايي را متهم به سوءاستفاده كردن و متهم به دزدي و فساد كردن عواقب دارد، يك نفر از نماينده‌ها گفته بود كه من مي‌شناسم مافياي نفتي را ولي معرفي نمي‌كنم خب همين جرم است. اگر واقعاً هست بايد جلوي آن گرفته شود اينها منافع ملي كشور است و نبايد با تعارف سياسي چشم‌پوشي كرد، خب با همچين جوي، كارشناسانی هم كه دارند كار مي‌كند مي‌ترسند. مثلاً قرار بوده كه چيني‌ها يك ماه پيش بيايند اا و میدان يادآوران را با ما قطعي کنند . من هم تلكس زدم كه شما اگر نيامديد ما بيشتر از اين صبر نمي‌كنيم به آنها اولتيماتوم دادم و بعد متوجه شدم كه مسئول مربوطه كه با آنها مذاكره مي‌كند سر اين كه آنها خواستند يك شركت ديگر به همراه آنها بيايد گفته كه نه نمي‌شود چون مذاکرات محرمانه است. خوب ما با انها يك قرارداد امضا مي‌کردیم كه اين قرارداد محرمانه است و حق انتشار آن را در جايي نداريد. اين پروژه يك ماه است که مذاكراتش به همین دلیل عقب افتاده است. بيايند.

وضعیت به وجود آمده از ترس است؟
من فكر مي‌كنم بيشتر از ترس است كه يك‌ موقع زير سئوال نرود.

به نظر شما دراختلاف نظری که با غرب پیدا شده است می شود از نفت به عنوان اهرم فشار استفاده کرد؟
در كوتاه‌مدت به دليل حساسيت بازار نفت و وضعيت قيمت‌ها بله. اما در درازمدت بستگی به این دارد كه به چه نحو باشد. اگر جلوي توليد نفت ايران را بگيرند خب قاعدتاً فشار به بازار وارد مي‌شود و قيمت‌ها بالا مي‌رود و اما اين كه چقدر بالا مي‌رود مربوط مي‌شود به اين كه چقدر بقيه توليدكننده‌ها بتوانند كمبود بازار را جبران كنند. البته بازار، بازار حساسي است چون عرضه و تقاضا در نقطه برابري است و لذا همين‌قدر هم كه حتي كساني ديگري به جاي ما توليد كنند باز هم اثر بد روي بازار دارد چون نشان مي‌دهد كه بازار شكننده‌تر شده و ظرفيت‌هاي اضافي ديگر وجود ندارد و همين باعث گراني مي‌شود. اما يك كار ديگري كه ممكن انجام بدهند كاري هست كه با عراقي‌ها كردند يعني نفت در برابر غذا يعني جلوي توليد را نگيرند نفت فروخته شود اما نظارت انجام شود.

يعني در درازمدت به نفع ما نیست؟
مثل جنگ خليج‌فارس كه يك مدت بالا رفت و بعد آمد پائين چون توليد شد

.
دراین وضعیت مشوق‌هاي شما براي سرمايه‌گذاري خارجي چیست؟

من فكر مي‌كنم ايران ويژگي‌هاي خاص دارد، اولاً ميزان سرمايه‌گذاري براي توليد در ايران خيلي كم است يعني براي توليد يك بشكه 3، 4 يا 5 دلار هزينه نياز داشته باشد ولي در يك كشور ديگر شايد 15 يا 20 دلار نياز دارد، لذا با يك هزينه كمي شركت‌ها مي‌توانند اينجا دسترسي پيدا كنند به نفت و گاز زيادي . سيستم باي‌بك كه ما داريم هم يك محاسني هم دارد و آن اينكه پيمانكار اصلاً ريسك نداره و در واقع همان‌قدر كه خرج مي‌كند مطمئن است كه نرخ بهره پولش را پس مي‌گيرد و ضرر هم نمي‌كند. اگر ما بتوانيم آن چند اشكال قراردادهای باي‌بك را رفع كنيم، فكر مي‌كنم شرايط بسيار خوبي به وجود خواهد آمد.