سیدمحمد خاتمی در دیدار با اعضای فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی حرفهای بدیعی زده و نکات جدیدی مطرح کرده است که بیش از آن که بوی «اصلاحطلبی» بدهد، رنگ «تحولخواهی» دارد و نوعی دعوت به عدم مشارکت مردم در انتخابات است، در صورت تغییر نکردن قانون اساسی یا دست کم حذف نظارت استصوابی!
او آن چه را که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ روی داد و به عدم مشروعیت و عدم مقبولیت بیشتر نظام انجامید و در گذر زمان تشدید هم شد، بسیار نرم «افزایش بیاعتمادی مردم به نظام و جامعه، و تبدیل این بیاعتمادی به ناامیدی» خوانده است.
خاتمی که این بار با برخی از واژگان و ادبیات اصلاحطلبان ساختارشکن سخن گفته، بدون آن که نامی از آقای خامنهای به میان بیاورد، راهبردها و راهکارهای رهبر جمهوری اسلامی را مستقیما زیر سوال برده و تأکید کرده است که «برخی سیاستها و جهتگیریها»ی نظام، «هم در ساختار و هم در رویکرد اشتباه و اشکال» داشته و «تنها چاره حل آن اصلاح» است و «تحول» زودهنگام. «نظام باید اصلاحپذیر و انعطافپذیر شود تا با اصلاح نظام، یأسها از بین برود».
فصلالخطاب هشدار و انذار خاتمی آنجا است که تأکید کرده است: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد.»
این سخنان را شاید بتوان به گونهای با دفاعیه و هشدار مرحوم مهدی بازرگان در دادگاه نظامی رژیم پهلوی مقایسه کرد که گفت: «ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما از رییس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاتریها بگویند.»
اشکال در اینجاست که این نوع حرف ها یا به «بالاتریها» منتقل نمی شود، یا میشود اما جدی گرفته نمیشود. در هر صورت ترجمان آن در بین مردم این حرفهای به ظاهر پیش پا افتاده است: «کو گوش شنوا؟»!