تهران- ایرناپلاس- «اصلاحات ساختاری» تأکید محسن صفایی فراهانی، نماینده مجلس در دوره ششم در تمام طول مصاحبه یک ساعت و نیمه است. او هشدار میدهد باید هرچه سریعتر در این مسیر قرار گرفت و نباید فرصت را از دست داد.
به اعتقاد او، بدون اصلاحات ساختاری در عرصه اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی، امکان ندارد رویکرد مردم نسبت به حاکمیت مثبت شود.
صفایی فراهانی که در حوزههای مختلف از جمله سیاست، اقتصاد و برنامه بودجه و ورزش فعال بوده و بعد از آن چند سالی در سکوت شمال تهران فرصت تفکر و بررسی داشته است، از فراکسیون امید بهعنوان بازوی قانونگذاری نیز میخواهد به حرکت هرچه سریعتر در مسیر اصلاحات ساختاری کمک کند. این فعال سیاسی تأکید میکند همه باید تلاش کنند از خشونت و آشوب جلوگیری شود، زیرا جنگ، آشوب و تشنج در هیچ شرایطی به نفع مردم نیست.
مشروح گفتوگو با محسن صفاییفراهانی، نماینده مجلس ششم در ادامه میآید:
ایرناپلاس: برخی از شرایط فعلی باعنوان شرایط بحرانی یاد میکنند. برخی دیگر اما این بحران را فقط محدود به اقتصاد میدانند و از جنگ اقتصادی سخن میگویند، شما شرایط فعلی کشور را چطور میبینید؟
صفایی فراهانی: برایند نتایجی که در چهل سال گذشته در بسترهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و غیره بهدست آمده، محصول عملکرد یک هفته، یک ماه، یک سال و حتی یک دوره ریاست جمهوری نیست. بلکه پیامد عملکردهای ادوار مختلف است. بهدلیل سوءمدیریت و ناتوانی مدیران و عدمتوان استفاده مناسب از بدنه کارشناسی در ادوار مختلف این روند، شدیدتر هم شده است.
بهطور مثال، مشکلاتی که امروز در محیط زیست از جمله خشک شدن دریاچهها و تالابها بهوجود آمده، نتیجه اقدامات ناصحیح در دهههای اخیر است. ایران کشوری خشک است. این کشور صدها سال است که چنین شرایطی دارد. اگر امروز با مشکلات جدی زیستمحیطی مواجه شدیم بهدلیل این است که بدون مطالعه همهجانبه، سدهایی احداث کردند که متناسب با آنها توان کشاورزی کشور رشد نکرده است. ولی وجود آنها باعث خشک شدن تالابها شد. اخیراً سازمان جنگلها و مراتع کشور، گزارشی درباره خوزستان منتشر کرد که ۳۵۰ هزار هکتار از اراضی خوزستان بهدلیل مدیریت نامطلوب آب، طرحهای مخرب عمرانی (سدسازی) در دو دهه اخیر و همچنین خشکسالی، به اصلیترین کانونهای تولید گردوغبار این استان تبدیل شدند. ۱۲۹ هزار هکتار از این اراضی بیابانی در شمال شرق و جنوب اهواز واقع شده که با وزش باد، اهواز را در محاصره غبار قرار میدهند. اخیراً سازمان منابع طبیعی گزارشی درباره خوزستان منتشر کرد که نشان میداد بیش از ۸۰ درصد مشکل ریزگردها ناشی از خشک شدن تالابهای خوزستان است. بهعبارت دیگر، همه مشکل ریزگردها به کشورهای همسایه از جمله عراق بازنمیگردد. گرچه آنها هم در بهوجود آمدن ریزگردها مؤثرند، ولی خشک شدن تالابهای خوزستان بخش عمدهای از این مشکلات را بهوجود آورده است.
** ۷۰ درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم
بنابراین مشکلاتی که امروز در کشور میبینیم ناشی از عملکرد پنج سال اخیر نیست. این مشکلات بهدلیل اقدامات پیوسته و طولانی است که امروز آثار خود را نشان داده است. در اقتصاد هم وضع همین است. در دوره دولتهای نهم و دهم، کشور بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی از فروش نفت و فرآورده داشت که افسانهایترین دوره درآمدی ایران بود. اما براساس گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار، حداکثر سالی ۷۰ هزار شغل ایجاد شد! در حالی که کشور به ۱۰ برابر آن نیاز داشت. این مشکلات جمع شده و امروز شما آثار آن را در جامعه می بینید. در این شرایط، نیاز به یک هماهنگی و مدیریت پیوسته در کل حکومت وجود دارد. در سالهای ۹۳-۹۰ که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران به حداکثر رسیده بود، من اعتقاد داشتم که همه مشکلات کشور ناشی از تحریم نیست. مشکلات کشور ناشی از ناتوانی مدیران و سیاستهای غلط است. بیش از ۷۰ درصد مشکلات مربوط به این بخش بوده و حداکثر ۳۰ درصد به تحریمها بازمیگشت. درست است که در جنگ اقتصادی بهسر میبریم، اما در همین شرایط هم اگر نظامِ سیاستگذاری و مدیریت کشور از یک هماهنگی بالا برخوردار و شناخت دقیقی و کافی از مشکلات داشته باشد، کنترل بحرانهای اقتصادی فعلی دور از دسترس نیست.
رویکرد سیاسی حکومت در طول ۴۰ سال گذشته در رابطه با غرب در مجموع، رویکرد تعاملی نبوده است. اگر قرار بود این برنامه پیاده شود باید برای این عدم تعامل، برنامهریزی میشد. حتی در یک دهه قبلی که مشکل عدم صادرات نفت بهدلیل تحریم کاملاً خودنمایی کرد، بهجای تعجیل و تسریع در سرمایهگذاریهای تولید نفت و بالا بردن توان تولیدی، سنگاندازیهای بیدلیل عمدتاً تولید نفت خام در مرز ۳٫۸ میلیون بشکه نفت در روز را متوقف کرد. در حالی که اگر امروز ایران چهار میلیون بشکه نفت خام صادرات داشت، امکان تحریم نفت ایران بدون بالا رفتن شدید قیمت نفت در جهان تقریباً غیرممکن میشد.
شروع این جنگ اقتصادی بهنوعی بهدلیل بیبرنامگی و عدم نگاه همهجانبه است. کشوری که در تمام ۴۰ سال گذشته، سیاست خارجی خود را مقابله با آمریکا قرار داده، باید خیلی بیشتر تدابیر لازم را برای بالا بردن توانایی اقتصادی خود، میاندیشید. باید برای خروج اقتصاد کشور از تکمحصولی برنامهریزی و تلاش میشد. اما به دلیل ساختار الیگارشی در حاکمیت، به این مسائل نگاه همهجانبه نبود. ضعف عدم مشارکت و عدماستفاده از تواناییهای کشور، آسیبپذیری را در مجموع افزایش داده است.
** برای حل مشکلات ۴۰ ساله، نمیتوان از قرص مسکّن استفاده کرد
ایرناپلاس: راهکار شما برای عبور از این بحران چیست؟
صفایی فراهانی: مسائلی که مطرح کردم مشکلات ۴۰ سال است. طبیعی است برای حل مشکلات ۴۰ ساله نمیتوان از قرص مسکن استفاده کرد. راهکارها، اتخاذ تصمیمهای اصولی برای اصلاح ساختارهای داخلی، ساختار اقتصادی و در مورد نحوه تعامل با دنیا با اعلام مواضع روشن و آشکار بدون رویکرد به خشونت، توجه ویژه به منطقه با مسئولیت مشخص وزارت امور خارجه و خارج از اصول نظامیگری است. همه اینها فرآیند و برنامه منظمی میطلبد که تشریح آن از حوصله این مصاحبه و توان یک نفر خارج است و نیاز دارد که صاحبنظران با ارزیابی دقیقی از شرایط فعلی کشور و با اتکا به خرد جمعی، امکان برونرفت از بحران را بررسی کنند. با نگاه تکبعدی نمیتوان مشکلات را حل کرد. برای عبور از بحرانها به چارهاندیشی همهجانبه نیاز است. حل مشکلات رویکرد جامع حاکمیت را میطلبد. بدون رویکرد جامع، امکان برونرفت از شرایط فعلی مشکل است.
** برای منافع ملی، رویکردها باید تغییر اساسی کند
ایرناپلاس: اخیراً رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود تأکید کردند که هدف آمریکا از فشار اقتصادی بر ایران افزایش فاصله بین ملت و دولت است. این نگاه میتواند به معنای اجماع حاکمیت برای اصلاحات ساختاری تفسیر شود؟
صفایی فراهانی: امروز تولید سرانه و بهرهوری سرمایه و نیروی کار پایین است. راندمان کاری در ایران در هر هشت ساعت زیر یک ساعت است. اینها مؤید این است که فاصله بین مردم و حاکمیت زیاد شده است. باید با اتخاذ سیاستهای منطقی بهدوراز شعار، امید در جامعه را افزایش داد. باید با اقداماتی روحیهبخش این خمودگی و بیتفاوتی را به امید و تلاش تبدیل کرد. فقط و فقط با اتکا به مردم، امکان مقابله با این ترفندهای خارجی بهوجود میآید. ارکان حکومتی باید از روشها و عملکردهای سلبی دوری کنند و سیاستها و مکانیزمهای ایجابی را مورد توجه جدی قرار دهند. اگر منافع ملی و امنیت ملی نقطه عزیمت باشد، باید رویکردها تغییر اساسی کند.
** مریض سرطانی پزشک حاذق میخواهد نه پرستار
ایرناپلاس: از حوادث دیماه به بعد جسته و گریخته صحبت از اصلاحات ساختاری میشود. در مقابل اما برخی با یادآوری شرایط بینالمللی و منطقهای صحبت از اصلاحات ساختاری و انتقاد از نظام را به مصلحت کشور نمیدانند.
صفایی فراهانی: هر کس چنین حرفی میزند یا درک صحیحی از شرایط کشور ندارد یا علاقهای ندارد که مشکلات کشور حل شود. چون بدون اصلاحات ساختاری امکان ندارد که رویکرد مردم مثبت شود. نمیتوان مریضی که دچار مشکل قلبی است، سرطان دارد، کبد و کلیهاش دچار نارسایی است را بهدست یک پرستار سپرد که او را معالجه کند و گفت انشاءالله نجات پیدا میکند. بر بالین چنین بیماری حتماً باید دکترهای حاذق با تخصصهای بالا حاضر شوند. مگر میشود این مریض را بهدست افراد ناشی سپرد و انتظار شفا هم داشت. جامعه هم همین است. وقتی ساختارها اینهمه مشکل پیدا کرده و معیوب است نباید به سراغ مسکن رفت. بنابراین کشور احتیاج جدی به اصلاحات ساختاری دارد. منتها اینکه با چه سرعتی و چه رویکردی دست به این اصلاحات بزنند، مهم است.
** آشوب و تشنج در هیچ شرایطی به نفع مردم نیست
ایرناپلاس: چطور باید مسئله اصلاحات ساختاری مطرح شود که تبعات منفی برای کشور نداشته باشد؟
صفایی فراهانی: بدیهی است در این شرایط همه آحاد جامعه باید در تلاش باشند که از خشونت و آشوب جلوگیری کنند. به هیچکس اجازه ندهند که فضا را متشنج کند. هر اتفاق اینچنینی بیش از همه بهضرر مردم است. جنگ، آشوب، تشنج در هیچ شرایطی بهنفع مردم نیست. اینها راهحل نیست بلکه چاه کندن جلوی راه مردم است.
** آزادی برخی زندانیان، پیام امید به جامعه میدهد
ایرناپلاس: روندی را که در این مدت طی شده، چطور میبینید؟ آیا تنها مسکن تزریق شده است؟
صفایی فراهانی: اصلاً هنوز کاری صورت نگرفته است. هنوز هیچ تحولی اتفاق نیفتاده است. تحولات ساختاری این نیست که به کارگران بن خواروبار دهیم. این همان مسکّن است. باید روحیه امید به جامعه دمیده شود. اگر زندانیان رویدادهای سیاسی مثل حوادث سال ۸۸ و محصورین آزاد شوند، رویکردی مثبت تلقی میشود. با این اتفاق، این پیام به جامعه منتقل میشود که مسیر در حال اصلاح است و در این صورت جامعه امید پیدا میکند. در این شرایط، مردم و حکومت بههم نزدیکتر میشوند. پاییز سال ۵۷ شاه زندانیان سیاسی را آزاد کرد، اما آن زمان دیگر مفید نبود. اگر شاه سال ۵۶ زندانیان سیاسی را آزاد میکرد، مردم به اصلاح مسیر امیدوار میشدند، اما او زمانی این کار را انجام داد که دردی دوا نکرد.
یا مثلاً شاه در سال ۵۷ گفت صدای انقلاب را شنیدم، اما آن زمان برای شنیدن صدای مردم دیر بود. اگر شاه در سال ۵۶ میگفت حرف مردم را قبول دارم و حق با مردم است و میخواهم فقط سلطنت کنم نه حکومت، مطمئناً شرایط کاملاً تغییر میکرد. ولی او روزی این حرف را زد که کل سیستم او را قبول نداشت.
**اصلاحات در نظارت استصوابی رویکرد مردم به حاکمیت را مثبت میکند
بنابراین اینطور نیست که اصلاح ساختارها کشور را به سمت نابسامانی ببرد. بستگی به این دارد که اصلاح ساختارها کی در دستور کار قرار گیرد. بستگی به این دارد که ارکان حکومت چهزمانی بخواهند رویکردهای خود را نسبت به جامعه اصلاح کنند. مثلاً نظارت استصوابی فهم شورای نگهبان است. کسانی که قانون اساسی ایران را نوشتند، مرادشان از شورای نگهبان مواظبت از آرای مردم بود. کسانی که قانون اساسی را نوشتند بهدلیل سابقه تاریخی مبنی بر اینکه رژیم قبلی در انتخابات تقلب میکرد، ارگانی را شکل دادند تا از انتخابات مواظبت کنند و حافظ آرای مردم باشند. اما آیا امروز شورای نگهبان همان مأموریت را انجام میدهد؟ اگر در این زمینه دست به اصلاح روشن زده شود، مطمئناً جامعه رویکرد دیگری نسبت به حاکمیت پیدا میکند. با چنین اصلاحاتی رویکرد مردم خیلی اصلاح خواهد شد. مگر مردم در این 110سال که از حکومت مشروطه میگذرد دنبال چه بودند؟ غیر از این بوده که دنبال حکومت مردم بر مردم هستند؟ چرا میگفتند شاه باید سلطنت کند نه حکومت؟ چون قانون مشروطه این را میگفت. مردم میگفتند ما مجلس را انتخاب میکنیم تا مجلس نخستوزیر را انتخاب کند و نخستوزیری حاصل برآیند آرای مردم باشد اما مجلسی که شاه نمایندگانش را میچیند، نخستوزیر، نخستوزیر شاه بود نه نخستوزیر ملت.
اکنون نیز اگر نمایندگان مجلس و رئیسجمهوری بر اساس قانون و با رأی مستقیم مردم انتخاب شوند و برای انتخاب آنان فیلترهای گوناگون نباشد، مشارکت مردم واقعی خواهد بود. در این شرایط است که نمایندگان مجلس و رئیس جمهوری از تواناترین افراد جامعه انتخاب و پایههای جمهوریت تقویت میشود. امروز بسیاری از منتقدان آقای روحانی میپرسند چرا روحانی به قولهایی که داده عمل نمیکند؟ باید پرسید آیا آقای روحانی اختیارات لازم برای عمل به وعدههایش را دارد و عمل نمیکند یا آن اختیارات را ندارد؟ مذاکرات او در مورد محصورین با یکی از نمایندگان تهران در مجلس حاکی از فقدان برخی اختیارات است. پس ساختار اداری کشور باید همگن باشد. همه کشورهای پیشرفته دنیا اصل تفکیک قوا را قبول دارند اما اجرای این اصل براساس قانون موجب همافزایی آنها در اداره کشور میشود. کما اینکه در پاکستان نخستوزیر محاکمه و آقای نواز شریف به ۱۰ سال زندان محکوم شد. سال گذشته در کره جنوبی که جزو کشورهای در حال توسعه محسوب میشود، با رئیس جمهوری بهخاطر فساد برخورد کردند و رئیس جمهوری عزل شد! در برزیل عدم صلاحیت رئیس جمهوری توسط قوه مقننه صادر میشود و در هیچیک از این سه کشور، فروپاشی اتفاق نیفتاد. اینها همه نشاندهنده اصل تفکیک قوا است ولی آیا در موقع کار کردن تقابل دارند؟ در تمامی کشورها بردارهای نیروی هر سه قوه در زمان کار کردن در امتداد یکدیگر است. این مسأله باید در کشور ما نیز حل شود و در این زمینه هم نیاز به اصلاح ساختاری داریم. در آن صورت امید بهوجود میآید.
مهار و کنترل جدی نهادهای حکومتی که امکان رقابت اقتصادی را در جامعه از بین بردند در بین فعالان اقتصادی و صاحبان صنایع امید جدیدی بهوجود خواهد آورد. اگر حمایت جامعه بهصورت جدی در این شرایط نیاز است؛ باید «امید» را ساخت. کسانی که میگویند بهسمت اصلاحات ساختاری نرویم پاسخ دهند پس چه کنند؟ مسکّن داده شود؟ دوباره مبلغ یارانهها را افزایش دهند؟!
** اگر به خواست مردم توجه شود، پاسخ آنها براندازی نخواهد بود
ایرناپلاس: وقتی صحبت از اصلاحات ساختاری میشود، از آنطرف ترس از تغییر ماهیت نظام هم بهوجود میآید.
صفایی فراهانی: مردم کشور از شعور سیاسی بالایی برخوردار هستند. عملکرد آنها در سالهای ۸۸، ۹۲، ۹۴ و ۹۶ مؤید این موضوع است. اگر به خواست و نظر آنها توجه شود، پاسخ آنها خشونت و براندازی نیست. مردم آگاه هستند که به پاسخ مثبت، مثل همیشه رویکرد مثبت داشته باشند. اگر خانم رئیس جمهوری در کره جنوبی فساد نمیکرد آیا مردم دنبال برداشتن او بودند؟ آیا عزل او به معنای براندازی است؟ پس اگر دنبال این هستند که واقعاً مردم پای کار بیایند و حکومت را از خود بدانند باید به سمت اصلاحات ساختارها بروند. اگر برآیند ارکان حکومت ناشی از اراده مردم باشد آن زمان نماینده واقعی، قدرت پاسخگویی خواهد داشت. اما آیا نمایندههای امروز ما قدرت پاسخگویی دارند؟! آیا شما که سال ۹۴ به اینها رأی دادید، این افراد ایدهآلترین گزینهها بودند؟ در حالی که حق مردم است بتوانند تواناترین نیروهای کشور را به مجلس بفرستند یا تواناترین فرد را رئیس جمهوری کنند.
چرا برآیندهای قوا در ایران مقابل هم هستند؟ گاهی احساس میشود قوه مقننه روبهروی قوه مجریه است و قوه قضائیه روبهروی هر دوی آنها. با این سیستم امکان ندارد مردم راضی باشند. شما یک شرکت هم که میخواهید اداره کنید اگر اعضای هیأت مدیره با هم هماهنگ نباشند، آن شرکت خوب اداره نمیشود. پس چطور توقع هست سه قوه ادارهکننده کشور بهاضافه نیروهای مسلح با هم همگن نباشند، اما توانایی بالا و عملکرد مناسب بهوجود آید؟ پس مشخص است که موجبات نارضایتی مردم از کجا ناشی میشود. اگر اصلاح ساختارها این مسائل را حل کند بدیهی است که مردم همراهی و همکاری خواهند کرد.
بانک مرکزی میگوید ۲۸ درصد خانوادههای ایرانی شغل ندارند. این آمار را بانک مرکزی حکومت میگوید، نه مرکز آمار خارج از حکومت. این آمار چه چیزی را نشان میدهد؟ این آمار یعنی بیش از یکچهارم جمعیت کشور مشکل زندگی کردن دارند. شما از این مردم چه توقعی دارید؟ میخواهید با مسکّن معالجه کنید؟ اصلاح ساختارها بهنفع کشور، ملت و حکومت است بهشرطی که بهطور صحیح و با برنامهریزی بهموقع صورت گیرد.
** اصلاح ساختارها به ضرر عدهای خاص تمام خواهد شد
ایرناپلاس: شما از مهار نهادهایی که امکان رقابت اقتصادی را در جامعه از بین بردند، سخن میگویید و آن را به نفع حکومت میخوانید. چطور میتواند اصلاح ساختاری بهنفع اینها باشد؟
صفایی فراهانی: به نفع آنها که نیست. به نفع حکومت و مردم است. کشور به اصلاح ساختار نیاز دارد. اصلاحات ساختاری باید به نفع کل جامعه باشد و رضایت اکثریت جامعه را فراهم کند، نه اینکه با اصلاح ساختارها ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر شوند. در شرایط حاضر، اصلاح ساختار به ضرر عدهای خاص تمام خواهد شد. ولی مهم این است که در کلان، کشور و ملت منتفع شوند. هرچند حداقلی ناراضی میشوند اما حداقل هستند. وقتی گفته میشود فرصتهای اقتصادی در کشور محدود به گروه خاصی است، در صورت رفع تبعیض مطمئناً این فرصتها توزیع میشود و آن گروه محدود ناراضی خواهند بود و دست به هر تلاشی برای توقف اصلاح ساختار میزنند!
** برای اصلاحات ساختاری نیاز به اصلاح قانون اساسی نیز هست
ایرناپلاس: اصلاحاتی که شما از آن صحبت میکنید از چه مسیری میگذرد؟ آیا با تغییر قوانین موضوعه امکانپذیر است یا اینکه باید اصلاحات کلیتری انجام شود؟
صفایی فراهانی: به هر حال، بخشی از این اصلاحات ممکن است به اصلاح قانون اساسی نیازمند باشد. بخشی هم ممکن است بازگشت واقعی به اجرای جدی قانون اساسی بهخصوص فصل سوم قانون اساسی باشد. گرچه بخش کمی نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد. ولی حتماً به یک سری تغییر نیاز است. بعضی از قوانین موجود باید اصلاح و شفاف شوند، مثل قانون انتخابات، قانون احزاب و حقوق شهروندی وغیره . حتماً نیاز است که اختیارات رئیس جمهوری تقنین شود تا مشخص شود بهعنوان نفر دوم کشور چطور میتواند اجرای قانون اساسی را پیگیری کند. اینها اگر وجود نداشته باشد همین شرایط ادامه خواهد داشت. نمیشود رئیس جمهوری فعالیت کند، اما نیروی انتظامی در اختیارش نباشد. این مسائل در دنیا حل شده است. امروز در کشورهای دیگر نیروهایی مثل ژاندارمری و پلیس عموماً در اختیار وزارت کشور هستند و اصلاً جزو نیروهای نظامی قلمداد نمیشوند. حتی در کشورهای توسعه یافته، پلیس شهری زیر نظر شهرداری هستند مثلاً در رم، لندن و پاریس این نیروها زیر نظر شهردار فعالیت میکنند. کما اینکه قبل از انقلاب هم در تهران راهنمایی و رانندگی زیر نظر شهردار بود. درجات آنها نظامی بود، اما زیر نظر شهردار فعالیت میکردند.
اینها بهظاهر مسئلهای نیست، اما در واقع این اصلاحات ابزارهایی برای فعالیت و کار کردن صحیح میشود. پس اگر واقعاً بخواهند این بحرانها حل شود باید رویکردها بهسمتی رود که میزان مشارکت مردم بهصورت واقعی در جامعه بالا برود. میزان مشارکت مردم فقط حضورشان در راهپیماییها و صندوق رأی نیست. مردم باید احساس کنند افرادی که با رأی آنها انتخاب میشوند، پاسخگوی قولها و برنامههای ارائهشده در موقع انتخابات هستند.
در حال حاضر، مشکلات اقتصادی یکی از جدیترین مسائل روز جامعه است. باید از تمام نیروهای ملی که دل در گرو این کشور دارند، دعوت بهعمل آید. باید سیاستها بهنحوی باشد که امید را به فعالان اقتصادی بازگرداند. فقط در ششماهه دوم سال گذشته بر اساس آمارهای موجود و گزارشهای مستند، 27میلیارد دلار خروج سرمایه اتفاق افتاده است. بخشی از علت بالا رفتن نردبانی قیمت ارز، به همین دلیل است. باید سریعتر اقدام شود تا از درخواست ارز کاسته شود.
**پولشویی مسأله دولت نیست، یک مسئله ملی است
ایرناپلاس: شما به مسأله ایجاد اطمینان برای فعالان اقتصادی اشاره میکنید. در همین هفتههای اخیر مناقشهای درباره پیوستن ایران به FATF بهوجود آمده است و برخی بهطور جدی با آن مخالفت میکنند. چطور در این شرایط میتوان دست به اصلاحات ساختاری زد؟
صفایی فراهانی: این همان ناهماهنگی ارکان حکومتی است. بدیهی است در این شرایط کسانی که ثروتهای بادآورده بهدست آوردهاند، نگران هستند. چون اگر بانکها قانونپذیر باشند و بخواهند در چارچوب قانون عمل و ضوابط را رعایت کنند، گردش خیلی از این پولها در سیستم بانکی دیگر امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین بدیهی است اگر قانون پولشویی در ایران اجرا شود، دیگر هر پولی نمیتواند وارد سیستم بانکی شود. اگر امروز یک میلیارد تومان بهحساب شماره بانک واریز شود، بانکهای ایران آن را میپذیرند. ولی اگر قانون پولشویی اجرا شود این پول را نگه میدارند تا مأخذ قانونی بودن پول مشخص شود. امروز در دنیا هر پولی قابل نقل و انتقال نیست. ورود پول سیاه در شبکه سالم ممنوع است. متأسفانه بعضی از سیاسیون بهجای منافع ملی و سالمسازی سیستم، بهصورت جناحی عمل میکنند. موضوع FATF امروز بهانهای برای حمله به دولت و بههم ریختن فضای اقتصادی است. در حالی که مسأله پولشویی مسأله دولت نیست و یک مسأله کاملاً ملی است.
**راه برای اصلاحات ساختاری بسته نیست
ایرناپلاس: به نظر میرسد که کانونهای قدرت و ثروت هم یک مانع جدی برای اصلاح ساختار هستند.
صفایی فراهانی: این سؤال یعنی ناامیدی! معتقدید راهی وجود ندارد؟ در حالی که راه وجود دارد و بسته نیست. این کانونهای مورد اشاره در مجارستان، چک و لهستان و غیره بعد از فروپاشی ۱۹۹۰ وجود داشت. یعنی مافیای قدرت و ثروت در آنجا همدست بالا را داشت اما آنها توانستند با اصلاحات قانونی آن مافیا را کنار بزنند و ایجاد اشتغال و تولید ثروت ملی کنند. پس تجربههای موجود در دنیا وجود دارد. بستگی به این دارد که چقدر حاکمیت بخواهد در جهت ایجاد همبستگی ملی دست از سیاستهای پیشینی بردارد و در مسیر جدیدی حرکت کند. بدیهی است کشورهایی که با مکانیزم های بسته کار میکنند، کانونهای قدرت و ثروت در آنها رشد میکنند. مشکل حکومتهای حامیپرور همین است. در همین چند روز اخیر، اخبار و تصاویر مربوط به مدیرعامل ثامنالحجج چقدر پخش شد؟ در این تصاویر همه دیدیم که این فرد با برخی از مسئولان بالای کشور همراه بود و در مراسمهای مختلف کنار آنان ایستاده است. این افراد اینگونه به قدرت نزدیک شدند و از قدرت سوءاستفاده کردند. اگر قبول و اعتقاد داریم که کشور اصل است نه یک عدهای که از این بیبرنامگیها سوءاستفاده میکنند و بهناحق ثروتاندوزی کردند، پس میشود اصلاح کرد. پس مقابله با آنها را باید امری جدی بدانیم.
باید مبارزه کرد. باید قدرت را از آن عده محدود گرفت. نمیشود چنین گروههایی باشند و مردم هم شرایط مطلوب پیدا کنند. اگر تمام ارکان حکومت به یک جمعبندی برسند که برای برونرفت از بحرانها نیاز به یک بازنگری اساسی وجود دارد، باید وارد عمل شوند.
**استفاده از ابزارهای مختلف برای تعامل با دنیا وادادگی نیست؛ هوشیاری است
ایرناپلاس: تغییر نگاه در عرصه سیاست خارجی و بینالمللی آیا امکانپذیر هست؟
صفایی فراهانی: در روابط خارجی بهجای روش تعاملی راه تقابل اتخاذ شد! آیا قبول داریم ویتنام بیش از ۲۰ سال با آمریکاییها جنگید؟ آیا قبول داریم که میلیونها ویتنامی مستقیماً توسط آمریکاییها کشته شدند؟ در تمام گزارشهای بینالمللی وجود دارد میزان بمبهایی که آمریکا روی ویتنام ریخت بیش از تمام بمبهایی بود که در جنگ جهانی استفاده شد! حالا این سؤال هم مطرح است؛ آیا بعد از اینکه ویتنام یکپارچه شد از ابزارهای مختلف خود برای حضور در دنیا حتی تعامل با آمریکاییها استفاده نکرد؟ این به معنی وادادگی نیست. اتفاقاً این به معنی هوشیاری است. اینکه از ابزارهای لازم برای توانا شدن استفاده کنیم، هوشیاری است نه وادادگی. بله! اگر سرسپرده شویم کار ناصواب میکنیم. ولی آیا کشورهایی مثل ویتنام سرسپرده شدند؟! یا اینکه عاقلانه از تمامی امکانات برای پیشبرد اهداف ملی خود استفاده کردند؟ همین کفشهای آدیداس که مصرف میکنید ساخت کجاست؟ برند آدیداس است اما عموماً در ویتنام تولید میشود. آیا اینکه آدیداس را از آلمان به ویتنام بردند و در آنجا سرمایهگذاری کردند و هزاران نفر سرکار رفتند، وادادگی است یا توانمندی سیاسی؟ پس بحث این نیست که به آمریکاییها بگوییم مخلصیم. خیر این نیست! اما میتوانیم با بخش عاقل آنها تعامل داشته باشیم. میتوانیم با آنها برسر میز مذاکره قدرت و توانایی ملی را نشان دهیم. نمونه آن مذاکرات برجام بود. یک تیم توانا با پتانسیل لازم، توانست مذاکرات سنگین را به نتیجه برساند. مطمئناً در این شرایط هیچکس با سیاستهای تجاوزکارانه و غیرمنطقی دولتمردان کنونی آمریکا موافق نیست.
**در این شرایط با آمریکا میشود مذاکره کرد، نه با ترامپ
ایرناپلاس: یعنی حتی در شرایط فعلی با توجه به تصمیمات رئیس جمهوری آمریکا هم مذاکره کرد؟
صفایی فراهانی: به نظر من میشود. چرا نمیرویم با دموکراتها صحبت کنیم؟ چرا نمیرویم مشکلاتی را که ترامپ برای ما ایجاد میکند با فرهیختگان آمریکا در میان بگذاریم؟ همه آمریکا که ترامپ نیست. ما باید منافع ملی و افزایش سطح توان ملی، موردنظرمان باشد. ایران یکی از کشورهای قدرتمند منطقه است و پتانسیل قابلقبول دارد. باید از این پتانسیل بهنفع بالا بردن توانایی ملی استفاده کرد. اگر هدف این باشد، چه اشکالی دارد با آمریکاییها هم وارد گفتوگو شویم؟ اگر پیام ما صلح و پیشرفت ایران و تفاهم با کشورهای منطقه باشد، حتماً شنونده زیادی خواهد داشت.
** خط قرمز واقعی، سربلندی کشور و عزت ملت است
ایرناپلاس: ولی نکاتی که شما درباره آن صحبت میکنید، برخی بر این باورند که خط قرمز است و نباید از آن عبور کرد.
صفایی فراهانی: خط قرمز واقعی سربلندی کشور و عزت ملت است. آیا امروز که چینیها تولید ناخالصشان نسبت به ۴۰ سال گذشته بیش از چندصد برابر شده، عزتشان بالاتر رفته یا پایینتر آمده؟ اگر چین امروز اقتصاد دوم دنیا نشده بود، آیا توان مقابله با تهدیدهای ترامپ را داشت؟ ولی با تمام این توان هم راه مقابله را انتخاب نمیکند! آقای روحانی در کتاب خاطرات خود خاطرهای را درباره زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، تعریف میکند. ایشان در این بخش از خاطرات میگوید وقتی با سفیر چین در زمان مذاکرات هستهای صحبت کردم گفت خیلی روی ما و روسیه حساب باز نکنید. پتانسیلی را که کشورهای اروپایی در سازمانها و مجامع بینالمللی دارند ما نداریم! و این واقعیتی است که سیاستمداران کشور باید به آن توجه جدی داشته باشند!
امروز تولید ناخالص ملی روسیه یکدهم آمریکاست. آیا روسیه قادر است ازنظر اقتصادی با آمریکا مقابله کند؟ حتی چین و روسیه با هم نمیتوانند جلوی آمریکا را بگیرند! ضمن اینکه به هیچ وجه راه مذاکره را نمیبندند و تمام تلاش آنها این است که از طریق مذاکره، بتوانند زمان بخرند و به توانایی خود اضافه کنند. مسئولان رده بالای کشور هم باید از تمام ابزارهایی که میتواند امکان سربلندی کشور و عزت مردم را فراهم آورد استفاده نمایند.
**سیاست منطقهای ایران باید بهدست وزارت خارجه سپرده شود
ایرناپلاس: رویکرد ایران در منطقه چگونه باید باشد؟
صفایی فراهانی: وقتی به سفارت عربستان در تهران و مشهد حمله شد، عربستان در منطقه به پایینترین سطح توانایی خود بهلحاظ سیاسی رسیده بود. این اقدام نردبانی شد که آنها با فرصتطلبی از آن بالا رفتند! سیاستهای منطقهای کشور نباید کمک به نزدیکی عربستان به رژیم صهیونیستی را فراهم آورد. منافع کشور در تعامل جدی با همسایگان است که تماماً هم کشورهای اسلامی هستند. این اقدام باید بهدست وزارت خارجه و دیپلماسی فعال آنها سپرده شود. خروج نظامیها از این بستر یک پیام جدی برای منطقه خواهد بود که ایران با رویکرد دیپلماسی بهدنبال حل مسائل و مشکلات است.
** فراکسیون امید به حرکت در مسیر اصلاحات ساختاری کمک کند
ایرناپلاس: برای حرکت در مسیر اصلاحات ساختاری، اصلاحطلبان که داعیهدار اصلاحات بودند چه کمکی میتوانند کنند؟
صفایی فراهانی: اگر منظورتان احزاب اصلاحطلب است که آنها در درون حکومت نیستند. آنها فقط میتوانند نظرات خود را بگویند و توصیه کنند. چون در ساختار قدرت حضور ندارند. البته چنانچه شرایط بهسمت حل مسائل برود، فراکسیون امید در مجلس میتواند بهعنوان یک بازوی قانونگذاری یاری کند.
** روند کشور مقابله با اصلاحطلبی بوده است
ایرناپلاس: عملکرد اصلاحطلبان در زمانی که در قدرت حضور داشتند چقدر در راستای تحقق مطالبات مردم بود؟
صفایی فراهانی: بههمان دلایلی که در بالا عرض کردم روند کشور مقابله با اصلاحطلبی بوده است. اولین بحث اصلاحطلبی قانونگرایی است. آن چیزی که باعث شد اصلاحات در ایران پا بگیرد بحثی بود که از زمان جنگهای ایران و روس بهوجود آمد. بعد از شکست ایران، عباس میرزا از فرستاده فرانسه میپرسد شما چطور به این شرایط رسیدید؟ او با توضیحاتی که فرستاده فرانسه میدهد میفهمد قانون باید حرف اول را بزند. مثلی است که میگویند وقتی ناصرالدینشاه به فرانسه رفت گیوتینی به او نشان دادند و گفتند که سر محکومان را با آن میزنیم. ناصرالدینشاه از آنان میخواهد که آن را آزمایش کنند، میگویند محکومی نیست، ناصرالدینشاه از آنان میخواهد یکی از همراهانش که به قول خودش نوکر بوده را سر بزنند، اما میگویند این فرد محاکمه نشده است که سرش را بزنیم. ناصرالدینشاه در اینجا میگوید این چه قدرتی است که پادشاه نتواند دستور دهد سر نوکر خودش را بزنند! پس اگر امروز هم قرار است سر نوکر را بزنند دیگر اصلاحات و قانونگرایی ملاک نیست. برخی از کسانی که امروز بهقدرت و ثروت دسترسی دارند مخالف شدید هر نوع قانونگرایی هستند. با هر نوع قانونگرایی مقابله میکنند. کما اینکه در زمان دولت خاتمی، هر ۹ روز یک بحران برای دولت درست میکردند. الان هم هر روز یک بحران برای دولت روحانی درست میکنند! آن دوره فقط مشکلشان مسائل سیاسی بود، اما امروز هم سیاسی است و هم اقتصادی. یعنی کسانی که از آن ثروتهای بادآورده چه در اصلاح اصل ۴۴ قانون اساسی و چه در درآمدهای نفتی سالهای ۸۴ تا ۹۲ منابع هنگفتی بهدست آوردند، از اینکه نظم حداقلی در جامعه بهوجود آید، نگران هستند. پس با آن مقابله میکنند. ولی با تمام این تفاسیر باثباتترین دوره اقتصادی اجتماعی کشور سالهای ۷۶ تا ۸۴ بود.
** اصلاحات مطالبه ۱۰۰ ساله مردم ایران است
ایرناپلاس: اصلاحاتی که آن زمان دنبال میشد با اصلاحاتی که امروز درباره آن صحبت کردیم چه رابطهای دارند؟
صفایی فراهانی: رابطه مستقیم دارد. هیچ فرقی ندارند.
ایرناپلاس: یعنی همان مطالبات آن زمان است؟
صفایی فراهانی: این مطالبات بیش از ۱۰۰ سال مردم ایران است. مطالبات امروز و دیروز نیست. مبانی اصلاحطلبی یعنی قانونگرایی، مشارکت جدی مردم، و رعایت منافع ملی. هیچ مصلحت فردی نمیتواند جایگزین آنها شود. هر وقت مصلحت فردی جایگزین اینها شود به معنی این است که از اصلاحات فرار کردید. مشی اصلاحطلبی تسلیم شدن در برابر قانون و رأی اکثریت است. اگر روزی حکومتی مبتنی بر قانون و مشارکت مردم بهوجود آید، خاطرجمع باشید که هم تولید ناخالص ملی کشور بالا میرود، هم درآمد ملی و هم ثروت ملی افزایش پیدا میکند و هم بهرهوری اصلاح میشود.گزارش سازمان ملل میگوید در اثر حکمرانی خوب (که یکی از مبانی حکمرانی خوب، قانونگرایی است) کشورهایی که قانونگرایی را عملی کردند، هر یک دلار سرمایهگذاری، ۴ برابر بازدهی دارد. یعنی ۴۰۰ درصد رشد بهوجود میآورد. در حالی که در کشور ما یک دلار زیر یک دلار بازده دارد! اینها نشان میدهد فرارهای قانونی چه عوارض سنگینی برای مردم دارد و چه مشکلات بزرگی برای کشور ایجاد میکند.
**اصلاحات ساختاری با سرعت بیشتری صورت گیرد
ایرناپلاس: به نظر شما با توجه به فشار اقتصادی که بر مردم است و آستانه تحمل آنها، چقدر فرصت برای اصلاحات ساختاری داریم؟
صفایی فراهانی: در سالهای ۵۶ و ۵۷ تورم نسبت به سالهای قبل از آن خیلی نگرانکننده رشد کرد. یعنی تورم حدود ۲ تا ۳ درصد سالهای قبل از ۵۳، یکباره در سال ۵۶ به بالای ۲۵ درصد رسید. ولی با اینهمه، فشار اقتصادی بر مردم به آن صورت نبود. چون همانطور که آمارها نشان میدهد هنوز هم بالاترین مقدار تولید سرانه ایران مربوط به سال ۵۶ است. یعنی کشور هیچوقت پس از سال ۵۶ با قیمتهای ثابت، به تولید سرمایه سال ۵۶ نرسیده است. آن زمان مردم دنبال این بودند که عدالت اجتماعی رعایت شود و این مسأله واقعاً بزرگترین مشکل در جامعه آن روز ایران بود. متأسفانه اکنون این مسئله دوباره در حال رشد است. ما دوباره داریم در ساختارهای جامعه این اختلاف فاحش و اختلاف طبقاتی جدی را میبینیم و اینجاست که باید مقداری نگران شد. یعنی باید زودتر و عاجل برای این مسئله فکر کرد که راه فکر کردن آن هم بگیر و ببند نیست. چون همین کار را شاه کرد. سال ۵۶ رژیم نزدیک ۵۰ نفر از ثروتمندان را تبعید و زندان کرد. اما هیچ تأثیری بر مردم نداشت. شاید بهمراتب اوضاع را بدتر هم کرد. چون اگر تا آن زمان مردم شهرستانها از وجود چنین افرادی اطلاع نداشتند، اما این کار موجب شد آنان هم مطلع شوند. سال ۵۶ رسانه مجازی وجود نداشت که اطلاعات راحت به مردم برسد.
از سال ۹۰ به بعد، فشار اقتصادی روی زندگی و کار مردم اثر منفی جدی گذاشته است و تبعیضها خیلی بیشتر شده است. باید با سرعت بیشتری اصلاحات لازم انجام شود.
گفتوگو از زینب نورانیان