ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 31.07.2018, 10:00
ترامپ و تغییر معادلۀ مذاکره! / احمد زیدآبادی

اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای مذاکرۀ بدون پیش‌شرط با ایران، بیش از آنکه حرکتی در جهت ترغیب مقام‌های جمهوری اسلامی به مذاکره باشد؛ اقدامی برای تحت فشار گذاشتن آنهاست!

واقعیت این است که موضع «گریز از مذاکره» در عالم دیپلماسی و افکار عمومی بین‌المللی طرفداری ندارد؛ اما اگر یک طرف مناقشه، قید و شرط‌های متعددی برای آغاز مذاکره بگذارد؛ آنگاه طرف دیگر می‌تواند با رد آن پیش‌شرط‌ها، نفی مذاکره را منطقاً توجیه کند.

موضع جمهوری اسلامی برای رد مذاکره با آمریکا تاکنون بر مبنای فوق استوار بود؛ اما ترامپ با طرح مذاکرات بدون پیش‌شرط، معادله را به هم زد و دیپلمات‌های ایرانی را در موقعیت دشوارتری قرار داد.

از این پس، در هر مذاکرۀ دیپلمات‌های ایرانی با رهبران کشورهای دیگر، این جمله بسیار تکرار خواهد شد که چرا ایران وارد مذاکره با آمریکا نمی‌شود؟

طبعاً محمد جواد ظریف و همکارانش در وزارت خارجه نمی‌توانند با تکیه بر شرط و شروط ۱۲ گانۀ پمپئو، درخواست مذاکره با آمریکا را به راحتی رد کنند؛ چرا که از طرف خارجی خواهند شنید که با توجه به اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکرۀ بدون پیش‌شرط، شروط ۱۲ گانۀ پمپئو در واقع چیزی جز دستور کار مذاکرۀ احتمالی نیست و ایران هم می‌تواند دستور کار خاص خود را داشته باشد!

من بعید می‌دانم که دیپلمات‌های ایرانی برای رد این منطق، استدلال موردپسندی داشته باشند؛ و لابد در این وضعیت، بحث «پیمان شکنی» ترامپ در لغو برجام را پیش می‌کشند. پیش کشیدن این بحث هم اما کمک شایانی به دیپلمات‌های ایرانی نخواهد کرد چرا که طرف‌شان خواهد گفت؛ مگر ترامپ امضای کنندۀ برجام بوده که با لغو آن، پیمان خود را شکسته باشد؟ در اینجا قاعدتاً دیپلمات‌های ایرانی موضوع استمرار تعهدات بین‌المللی کشورها را به میان می‌آورند؛ اما طرف مقابل هم با مطرح کردن لغو معاهدات امنیتی بین ایران و آمریکا توسط جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب و اشغال سفارت آنها در تهران، بحث را به مسیری بی انتها خواهد کشاند که سرانجام چیزی از آن عاید نخواهد شد.

در مجموع چنین به نظر می‌رسد که ترامپ با طرح مذاکرۀ بدون پیش شرط با ایران، انگشت بر نقطه‌ای گذاشته است که از یک سو جمهوری اسلامی، آن را برای خود مسئله‌ای حیثیتی کرده و از این رو به آسانی نمی‌تواند از آن عبور کند؛ اما از سوی دیگر این موضع حیثیتی در مجامع دیپلماتیک و بین‌المللی قابل دفاع نیست!

نتیجه گیری:
۱- ترامپ رهبر متعارفی نیست؛ اما گویا برای بهره‌گیری از تناقضات حریفانش استاد است!
۲- حیثیتی کردن مسائلی که در ذات خود ارزش حیثیتی ندارند؛ گرفتاری مخصوص به خود را دارد!