بخشهایی از گفت وگوی مصطفی تاج زاده با روزنامه «اعتماد» در مورد وضیت فعلی اصلاح طلبان:
* اگر منظور از رادیکال شدن این است که اصلاحطلبان اعلام کنند به روش سالهای ٩٢ تا ٩۶ نمیتوان سیاستورزی کرد و لازم است تجدید نظرهایی در آن صورت گیرد، با آن موافقم. زیرا سیاستورزی نیابتی جوابگوی شرایط بحرانی امروز نیست. همه گرایشها باید با قویترین و مدیرترین کادرهای خود در میدان رقابت و مشارکت سیاسی حاضر شوند.
* مشکلات انباشتهتر از آن است که بتوان بدون حضور قویترین چهرهها و شایستهترین مدیران با هر گرایشی و نیز بدون جلب حمایت مردم و مشارکت فعال آنان به مصاف معضلات رفت. اگر رادیکالیزم به این معنا است که صریحا بگوییم با نظارت استصوابی مخالف هستیم، بله موافقم. انتخابات باید آزاد و مقدمات آن فراهم شود.
* یعنی تاسیس اتحادیه، سندیکا، احزاب و مطبوعات و نیز برپایی تجمعات اعتراضی آزاد شود و آزادی فضای مجازی تامین شود. مردم خود ببینند و باور کنند که هر شهروندی در ایرانزمین با هر گرایشی میتواند نامزدهای مورد نظر خود را از میان داوطلبان پیدا کند.
* به نظر من بسیاری از مردم دیگر به روش گذشته رای نخواهند داد و اگر هم رای بدهند منتخبانشان قادر به حل مشکلاتی مثل بیکفایتی و فساد گسترده نخواهند بود.
* اگر امروز اصلاحطلبان بتوانند صریحتر از گذشته با حکومت و مردم سخن گویند هم میتوانند پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند و هم مانع از آن شوند که کشور به سمت درگیریهای داخلی پیش رود.
* تفاوت ما با براندازان عمدتا در راهحلی است که ارایه میکنیم آنان یا به انقلاب باور دارند یا به سرنگونی با کمک قدرتهای خارجی به طور مشخص امریکا. ما با هر دو راه مخالف هستیم به دلیل اینکه هزینه چنین اقداماتی به مراتب بیشتر از مزایا و فواید آنها میبینیم و معتقدیم که اصلاحات اگر چه کند و زمانبر اما با اطمینان بیشتر و هزینه کمتر و با حفظ نظم و ثبات میتواند ما را به اهداف مشترک نزدیک کند.
* درباره رابطه ما با دولت آقای روحانی به چند نکته باید توجه داشت. اولا از رایی که دادیم حمایت میکنیم. نظارت استصوابی هیچ انتخاب بهتری در مقابل ما قرار نداده بود. من همان زمان هم گفتم که در شرایط فعلی بهترین نامزد ما آقای مهندس موسوی است که میتواند با این مشکلات دست و پنجه نرم کند اما برخی دوستان مانند آقای مهاجرانی اعتراض و انتقاد کردند که چرا من چنین میگویم. به هر حال قصد من ثبت این موضوع بود که در عین دفاع تمام عیار از آقای روحانی بگویم این حمایت را به دلیل وضعیت و شرایط صورت میدهیم نه اینکه ایشان نامزد ایدهآل ما باشد.
* دوم اینکه هنوز هم از دولت به ویژه کارهای مثبت آن دفاع میکنیم و البته نسبت به اقدامات نامناسب آن انتقاد داریم. این انتقادات را بیان میکنیم و در آینده نیز باید صریحتر بیان کنیم.
* هنوز هم معتقد هستیم که برای نجات کشور باید بین دولت پنهان و دولت قانونی، به سوی تقویت و حمایت از دولت قانونی حرکت کرد. صرف نظر از اینکه چه کسی در راس آن قرار دارد.
* سوم اینکه در همین شرایط کنونی نیز عملکرد دولت نسبت به نهادهای انتصابی مانند قوه قضاییه، صدا و سیما و شورای نگهبان به مراتب بهتر و قابل دفاعتر بوده است.
* نکته پایانی و مهمتر از همه آنکه هیچ راهی برای نجات کشور و سربلندی ملت ما وجود ندارد جز آنکه به سمت انتخابات آزاد برویم تا شایستگان انتخاب شوند و دو معضل بزرگ جامعه ما یعنی بیکفایتی مدیریتی و فساد سیستمی توسط آنان برطرف یا مهار شود.
* اصلاحات بنیادین یعنی تحقق مطالباتی مثل بیطرف شدن دستگاههای انتصابی، چند صدا شدن صدا و سیما، واگذاری دیپلماسی به وزارت امور خارجه، رفع حصر و پایان دادن به همه بگیر و ببندهای موجود در جامعه و به رسمیت شناختن سبکهای مختلف زندگی، توجه به حقوق زنان، ارتقای جایگاه برادران و خواهران اهل سنت و بالاخره به رسمیت شناختن نیروی سوم.
* از همه مهمتر لغو نظارت استصوابی و حرکت به سوی انتخابات صددرصد آزاد و عادلانه برای اینکه هر کسی که ملت میپسندد به عنوان صاحب خانه برگزیده شود و مسوولیت امور را بر عهده گیرد. به نظر من اکثریت قاطع اصلاحطلبان از این مطالبات دفاع خواهند کرد. اگر خدای نکرده کسانی هم باشند که با این مطالبات همراهی نکنند، منزوی و از مردم دور میشوند و پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهند داد.