ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 28.05.2018, 17:02
سازمانگر اعتصاب کامیونداران ایران کیست؟

شورای سردبیری «جامعه نو»

این روزها تعداد زیادی از دنبال کنندگان تحولات کشور به یاد سالوادور آلنده رئیس جمهور کشته شده شیلی در دهه ۷۰ قرن پیش افتاده اند. علت آن روشن است : توسعه اعتصاب رانندگان کامیون ها، که در تقریبا همه استانها رخ داده است. ربط آن هم با شیلی و النده،این است که فضا ساز اصلی ژنرالها برای کودتا علیه دولت آلنده ، اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ها بود. نقش آنها همیشه مهم است، زیرا توقف حمل و نقل خیلی زود همه فعالیت ها را قفل میکند و بحران ساز است.

اما تفاوتهایی وجود دارد: اعتصاب کامیونداران شیلی را اتحادیه قدرتمند شرکتهای حمل و نقل تغذیه میکرد که سران آن در پیوند با ژنرالهای وابسته ، به عامل شرکتهای بین المللی مدعی مالکیت معادن مس شیلی تبدیل شده بودند. آنها هزینه اعتصاب را طبق برنامه سیا تا حدی تامین میکردند که رانندگان میتوانستند بدون راه انداختن کامیون خود گذران کنند.

اما در ایران چنین وضعیتی وجود ندارد. حدود ۴۰ سال پیش شرکتهای حمل و نقل بزرگ از بین رفتند و روند تجدید تشکیل آنها نیز بسیار کند بوده است. در واقع، نظام حمل و نقل جاده ای ایران هنوز با عنوان «خود مالکی» شناخته می‌شود و رانندگان مستقل و منفرد بدنه آن را تشکیل می‌دهند. تشکل های ضعیف حمل و نقل داخلی موجود هم مخالفت از نوع براندازی با حکومت ندارند و گذشته از این برکنار شدن سران این تشکل ها هم مورد درخواست رانندگان است. بنا بر این پرسش پیش رو اینک این است که سازمان دهنده این اعتصابها چه تشکلی است و تاثیر تداوم و گسترش این اعتصاب بر ثبات کشور چیست؟

اگر از مفسران جناح موسوم به اقتدارگرا پاسخ این پرسشها را بخواهیم به سادگی توطئه و تحریک خارجی، را علت اعتصاب اعلام می‌کنند (و احتمالا با سوادهایشان کودتای شیلی و توطئه سیا را هم نمونه می‌آورند) و طبق معمول شعار می‌دهند که مردم توی دهن توطئه‌گران می‌زنند. چنین پاسخ‌های کلاسیکی! البته که انحرافی است.

واقعیت این است که هرچند خبر اعتصابهایی از این دست قند در دل امثال بولتون و نتانیاهو آب می‌کند، اما آنها نقشی در این ماجراها ندارند. ساختار مالکیت و سازمانی حمل و نقل زمینی ایران چنین امکانی را برای دشمنان کشور فراهم نمی‌کند، هرچند که اگر ما کماکان حواس‌مان را به کارهایی مثل جلوگیری از کنسرت، تبلیغ علیه تلگرام و ان جی او ها، و چوب گذاشتن لای چرخ دولت‌مان بدهیم، آنها از نفوذ در این ماجراها و پول خرج کردن در تحرکات اجتماعی دریغ نخواهند کرد.

پس سازمان دهنده این اعتصاب گسترده کیست؟ چه کسی رانندگان منفرد را هماهنگ می‌کند؟ پاسخ این سوال از جانب «جامعه نو» چنان است که در نگاه اول رفقای اقتدارگرای متنفر از تلگرام را راضی می‌کند. تحقیق و پرس و جوی ما نشان داده است هماهنگ کننده رانندگان کامیونها شبکه‌های اجتماعی آنهاست. باهم از طریق فضای مجازی در ارتباط هستند و مبادله خبر و اطلاعات می‌کنند. باهم مبادله نظر و ارزیابی می‌کنند. برخلاف تصور رایج، گروه اجتماعی از جنبه فرهنگی فرودست و تحصیل ناکرده‌ای هم نیستند. با شبکه اجتماعی گسترده و هزار شاخه خود قدرت می‌یابند و می‌توانند منافع صنفی خود را شناسایی و پیگیری کنند. نکته دیگر این است که اگر تلگرام هم نباشد از طریق دیگر، و حتی از راه علیه الرحمه سروش باهم تماس می‌گیرند. آیا اربابان سروش می‌توانند به ۶۰۰ هزار راننده بگویند حق ندارید در محیط ما در امور صنفی بحث کنید و لطفا فقط جوک مبادله کنید؟!

در حالیکه وزیر راه و چند ده مدیر نظام در حال کشمکش و بحث و دلجویی و نرم سازی با نمایندگانی از رانندگان اعتصابی هستند، خوب است مقامات درجه یک هم مشورتهایی از عقلا بگیرند: اگر شبکه اجتماعی مردم ایران را با یکدیگر مرتبط و متحد می‌کند، آیا اساسا امکان برکندن ریشه اینترنت و شبکه اجتماعی وجود دارد؟ آیا اگر این امکان وجود ندارد، درست است ما بخشی از توان خود را برای سرکوب آنچه از شبکه اجتماعی در می‌آید صرف کنیم؟ آیا اگر کل نیروی پلیس و حفظ نظم را بسیج کردیم تا از آب بازی در پارک‌ها که هماهنگ شده در شبکه‌های اجتماعی بود، جلوگیری کنیم، برای مقابله با اعتصاب‌های سراسری نباید ارتش و سایر نیروهای نظامی و احتمالا عرب و افغان ها را به صحنه بیاوریم؟..... و در نهایت، اگر هیچکدام امکان ندارد، نباید به سراغ جامعه برویم، تشکل قدرتمند و فهیمی از رانندگان را در مقابل تشکلی مسئول از بازرگانان خصوصی و دولتی قرار دهیم تا به نقطه مطلوب توافق کنند؟ و آیا نبایدبه جای سیاسی دیدن، مسائل را اقتصادی ببینیم و ثبات سیاسی کشور را به دست تخیل و دانش کم اهل امنیت نسپاریم؟

اعتصاب رانندگان کامیونها بهانه دوباره‌ای است برای ما تا سیستم را نصیحت و وصیت کنیم به بازگشت به سوی شیوه های معقول کشورداری. به احترام واقعی به حقوق افراد و جمعیت‌ها، به کنار گذاشتن شیوه‌های مبتنی بر زور و بگیر و ببند آدم‌ها و رسانه‌های اجتماعی، بازگشت به خرد جمعی و عقل سلیم در حل مسائل، به رعایت آزادی عقیده، آزادی تشکل، آزادی گردهمایی، آزادی اعتصاب...... بیمه عمر انشاء... دراز حکومت اینهاست، نه نیروی ضد شورش و ماشین آبپاش و شبکه سروش.